چگونه برای آینده برنامه ریزی کنیم

برنامه ریزی برای آینده

چگونه برای آینده برنامه ریزی کنیم

بدون شک، برنامه ریزی در زندگی موجب می‌شود تا فرد موفق‌تری باشیم و بهتر بتوانیم از زمان خود استفاده کنیم. ولی یادگیری نحوه‌ی برقراری تعادل، میان وظایف گوناگون در زندگی، کاری چالش‌برانگیز است. آیا همه افراد به یک برنامه‌ریزی برای آینده خود نیاز دارند؟با توجه به پژوهش‌ها، پاسخ این سوال مثبت است. اما رمز داشتن یک زندگی شاد در این نیست که گوشه محل کارتان بنشینید و دائم برنامه‌ریزی کنید آنچه که مهم است داشتن یک هدف برای زندگی است زندگی با روشی معنی‌دار کامل. با ما همراه باشید تا به شما بیاموزیم چگونه برای آینده خود برنامه ریزی کنید.

اهمیت زمان و برنامه ریزی

اهمیت زمان و عمر بر هیچ خردمندی پوشیده نیست، به طوری که هیچ انسان موفقی را در عالم نمی توان یافت که توفیق خود را مرهون بهره وری درست از عمر خود نداند. زمان، با ارزش ترین وجه زندگی و سرمایه ای است که خداوند متعال در اختیار انسان قرار داده است. بسیاری از امکانات، ممکن است پس از رفتن، دوباره به دست آیند ؛ اما زمان، همانند تیری که از کمان رها شود، هرگز باز نمی گردد. زمان را نه می توان حفظ کرد و نه دوباره تسخیر نمود.

قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند/ بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم. خداوند منان به منظور بیان اهمیت «زمان» و «وقت»، بیش از بیست مرتبه در قرآن کریم با واژه های مختلف به آن قسم یاد کرده است و بهره وری سریع از زمان را با آیه: «به سوی بخشایش پروردگارتان بشتابید» به منظور رسیدن به اهداف عالی، ترغیب نموده است.

فواید برنامه‌ریزی برای آینده

برنامه‌ریزی بلندمدت فواید مهمی به همراه دارد. اول این که اهداف به جزئیات تفکیک و مشخص‌تر می‌شوند. مشخص شدن اهداف مانع از سردرگمی و اقدامات متضاد خواهد شد. به گفته‌ی ایوون شوینارد، موسس شرکت پاتاگونیا: «ما با نادیده گرفتن بسیاری از فرصت‌ها سرعت رشد خود را کند کردیم و این قضیه مسئولیت ما را بیش‌تر کرد.»

دوم اینکه با طرح بلندمدت، مسایل حاشیه‌ای روزمره کم‌ اهمیت‌تر خواهند شد. آیا مشکلات تولید از همین اکنون بر برنامه‌ریزی ۱۰۰، ۱۰ یا ۵ ساله‌ی شما تاثیر منفی خواهد گذاشت‌؟ اگر پاسخ منفی است، کنار گذاشتن مسایل حاشیه‌ای و هیجانات کاذب، کار دشواری نخواهد بود. سوم اینکه این نوع برنامه‌ریزی، پیچیدگی‌های طرح‌های دشوار را کاهش خواهد داد. به‌منظور تحقق برنامه‌ی بلندمدت اصلی، هدف‌های کوچک‌تری تعیین و قدم به قدم به سمت آن‌ها حرکت خواهید کرد.

اصول موفقیت در برنامه ریزی برای آینده

برنامه ریزی برای آینده

آماده‌اید تا رویاهای خود را دنبال کنید مراحل زیر را پیگیری کنید تا بتوانید به خواسته‌های خود برسید.

۱- به گذشته خود نگاه کنید و از آن درس بگیرید: ما به پنج دستاورد گذشته خود فکر کنید و آنها را به یاد آورید. یاد احساسات خوب و پیروزی‌ها، اعتماد به نفس شما را بیشتر می‌کند و به احتمال زیاد یک زندگی رضایت‌بخش و قانع‌تری فراهم می‌سازد. مثلا به خود بگویید من همیشه قهرمانی در بازی والیبال و فوتبال را در مدرسه به یاد می‌آورم و این احساس آنقدر قشنگ بود که مرا به جمع کردن اعانه برای کمک به دیگران و مجددا رسیدن به حس موفقیت تشویق می‌کند.

۲- افکار بکر ناگهانی هستند. یک کرنومتر را به مدت ۱۰ دقیقه تنظیم کنید و در این زمان هر آنچه را که از زندگی خود می‌خواهید، یادداشت نمایید. بدون اینکه به جملات قبلی خود نگاه کنید، با بلندپروازی تمامی جملات و خواسته‌ها‌ی‌تان را بنویسید، مثلاً بگویید وقتی برای اولین بار این فهرست را نوشتم، در آن «نوشتن یک کتاب جدید»، «ضبط و تحقیق سابقه خانوادگی» و «تدریس در مقاطع دانشگاهی» وجود داشت. واقعا کل صفحه پر نشده بود، اگر در پر کردن صفحه و نوشتن خواسته‌های‌تان با مشکل مواجه شدید از خودتان این سه سوال را بپرسید تا بتوانید بر افکار خود متمرکز کنید.

آیا کار ناتمامی در زندگی‌تان وجود دارد که دوست داشته باشید آن را کامل کنید؟ آیا کلاسی وجود دارد که دلتان بخواهد در آن شرکت کنید و یا مهارتی که دوست داشته باشید قبل از مرگ‌تان آن را بیاموزید؟ آیا روش و یا خواسته‌ای وجود دارد که دوست داشته باشید آن را به دیگران واگذار کنید؟ زمان‌تان که تمام شد، از نوشتن دست بکشید و روی برنامه‌ریزی برای دستیابی به آنها تمرکز کنید.

۳- از خودتان سوال کنید که اگر پنج سال دیگر همین وضعیتی را که اکنون دارید داشته باشید، برای به دست نیاوردن چه چیزهایی افسوس می‌خورید؟ پاسخ این پرسش به شما کمک می‌کند که اهداف خود را طبقه‌بندی کنید مهم‌ترین و معنی‌دار‌ترین آنها را بیابید. حال سؤال اینجاست که چرا پنج‌ سال؟ زیرا پنج سال آنقدر کافی هست که بتوانید به اهداف اصلی خود در زندگی‌ دست یابید و آنقدر هم طولانی نیست که نتوان آن را در ذهن تصور کرد.

اهداف مهم و غیر مهم خود را طبقه‌بندی کنید، برخی از خواسته‌های شما با یک گام کوچک برآورده می‌شوند، مثلا اگر آرزوی آشپز شدن دارید و یکی از کارهایی که دلتان می‌خواهد به آن برسید، برپایی مهمانی‌های بزرگ و پختن انواع غذاهاست، شاید با ثبت‌نام در یک کلاس چند ساعته آشپزی به بخشی از خواسته خود برسید و این گام کوچک اولین گام به سمت دستیابی به خواسته‌‌تان خواهد بود. اهداف اصلی خود را تشریح و آنها را بررسی کنید اگر وقت بیشتری را با خانواده خود سپری و یا به مکان‌های جدید مسافرت کنید و یا کاری خلاقانه انجام دهید. چه تاثیری بر دستیابی شما به هدف‌تان خواهد داشت و آیا این هدف، خواسته خودتان است و یا چیزی است که دیگران از شما توقع دارند؟ پس از رسیدن به هدف‌تان به چه چیزی دست خواهید یافت؟ این خواسته چقدر زندگی‌تان را تغییر می‌دهد؟ این سؤالات را در مورد هر یک از آرزوهای‌تان پاسخ دهید. زمانی که شما با منطق و دلیل چیزی را بخواهید و برای خواسته خود دلیلی داشته باشید. برای دستیابی و تلاش در راه دسترسی به هدف‌تان انگیزه بیشتری خواهید داشت.

پس از ترسیم استراتژی هدف در ذهن‌تان و بر روی کاغذ، وقت آن است که آن را در زندگی روزمره خود پیاده کنید. خواسته‌های خود را اولویت‌بندی و حتی برای رسیدن به برخی از‌ آنها از برخی دیگر چشم‌پوشی کنید. روی یک ورق کاغذ آنچه را که باید به صورت کوتاه‌مدت برای رسیدن به هدف‌تان انجام دهید، یادداشت و یک برنامه کوتاه‌مدت روزانه، هفتگی و ماهیانه تنظیم نمایید. تنظیم یک سری اهداف کوتاه‌مدت، می‌توانید به‌تدریج پیشرفت خود را ببینید و کمتر ناامید شوید.

برای موفقیت در برنامه ریزی و هدر رفتن زمانتان به این نکات توجه کنید

زمان گنجی برگشت ناپذیر است بنابراین برای جلوگیری از هدر رفت آن باید به نکاتی توجه نمود که در ادامه آن ها را بیان میکنیم.

۱- تعارفات

از جمله سارقین زمان تعارفات بیش از از حد و فقدان شهامت «نه گفتن» است به همین خاطر آدمى اسیر و منقاد این سارق بزرگ زمان و فرصت‏ها مى‏گردد چون نمى‏تواند جواب رد یا نفى بدهد، لذا حتّى‏ این استیصال و درماندگى بر روح، روان و جسم آنها اثر مى‏گذارد. اکثر افراد شکست خورده در برنامه ‏ها که با انبوهى از کارهاى نیمه تمام و فعالیت‏هاى زخمى رودررویند این دسته از افراد هستند که اسیر این سارق احساسى هستند. روان شناسان مى‏گویند: «بعضى از مردم نمى‏دانند (یا نمى‏توانند) که چگونه، چه زمانى، به چه شیوه ‏اى پاسخ منفى بدهند و تنها راهى که براى پاسخ منفى دادن بلد هستند بیمار شدن است».

۲- تلفن

‏تلفن یک ابزار ضرورى و یک وسیله ارتباط حیاتى در زندگى امروز است اما نحوه استفاده صحیح و حساب شده از آن بهره ورى آن را دو چندان مى‏کند و آن را به عنوان تسهیل ‏گر تبدیل مى‏کند ولیکن استفاده غلط از آن مى‏تواند سارق زمان باشد. گفتگوهاى طولانى و حاشیه روى‏هاى بى‏مورد و حتى‏ دفعات استفاده غیر ضرور باعث ضایعات زیادى از جمله: خستگى روانى انقطاع کار، عصبانیت، ابهام و تحلیل جسمانى مى‏گردد. نکته دیگر این‏که وقفه ‏هایی که تلفن‏هاى غیر ضرورى در کار به جود مى‏ آورند، موجب هدر رفتن وقت میگردد.

۳- ملاقات کنندگان‏

در منزل، محیط کار، خیابان و محیطهاى دیگر اجتماعى با افراد گوناگونى در تعامل و دیدار و صحبت هستیم ولیکن بعضى از افراد فرصت‏هاى مرده خویش را براى ملاقات با ما انتخاب مى‏کنند که چه بسا ما در اوج مشغله بوده و نیاز شدیدى به تمرکز داشته باشیم به همین جهت بسیارى ملاقات‏ها عامل سرقت زمان و کشتن وقت است.

۴- اطلاعات اضافى

اغلب ما چه در ذهن و چه در محیط کار و یا میز کار و در منزل با اطلاعات، یادداشت‏ها، و مطالب اضافى رو در رو هستیم، مقدار فروانى مدارک، نامه‏ ها و کاغذهاى ادارى ما را احاطه کرده است و بى‏ نظمى در این موارد وقت زیادى را جهت بررسى وگاه مراجعات مکرر و بیهوده تلف مى‏کند که به نحوى سارق زمان هستند، لذا باید اطلاعات کیفى موجود به صورت دسته بندى شده و نه بسته بندى در جاى مناسب قرار داده شوند. و اطلاعات کمى نیز باید به صورت فهرست، نمودار، جدول و غیره خلاصه شوند تا در مراجعات ضرورى بعدى مجبور به کنترل همه اطلاعات و اتلاف وقت نشویم.

۵- خود محورى‏

برنامه ریزی برای آینده

از عمده ‏ترین سارقین زمان خود محورى و خود را قطب و ناظر و فاعل همه کارها دانستن است، حال این‏که در انجام کارها از واگذاری اختیار، کمک گرفتن از همکاران و دوستان مى‏توان استفاده نمود خود محورى هم سارق زمان است و هم آزاردهنده اعصاب و عامل تنش‏هاى روانی شدید مى‏گردد.  انسان‏هایى که در امور، (خود محور) باشند در انبوهى از اطلاعات دست و پا مى‏زنند و دائما اعلام مى‏کنند که کمبود وقت دارند.  لذا متخصصین برنامه‏ ریزى مى‏گویند:  «خود را درگیر کارهایى که دیگران نیز مى‏توانند انجام دهند یا باید انجام دهند نکنید.

۶- عدم تقسیم انرژى‏

همه ما انسان‏ها در طى شبانه روز ظرفیت‏ هایى داریم و انرژى تعریف شده و محدودى را مى‏توانیم مصرف نماییم. لذا شایسته است که با توجه به امور و وظایف و فعالیت‏ هایمان انرژى خود را تقسیم نماییم. استفاده مؤثر از وقت به میزان تقسیم صحیح انرژى در طى شبانه روز بستگى دارد. بسیارى افراد از ساعات اولیه صبح مثلاً ساعت ۸ صبح تا ۱۱ فوق العاده انرژى مصرف مى‏کنند تا جایى که انرژى جایگزین هم نمى‏تواند آنها را براى فعالیت‏هاى بعدى آماده کند و علاوه بر آن استهلاک روانى آنها را بى‏ حال مى‏کنند لذا ساعات باقى مانده در طى شبانه روز تحت تأثیر این خستگى مفرط و طاقت فرسا عملاً تلف مى‏گردند، لذا این تندى و خستگى به سرقت زمان‏هاى باقیمانده مى ‏انجامد.

۷- عدم اولویت گذارى‏

از سارقین عمده زمان نداشتن فهرستى از کارها بر اساس رتبه تفضلى اولویت ‏هاست عملا ما روزانه با بسیارى از امور سر و کار داریم که سه حالت دارند:
الف- امور ضرب الاجلى و سریع؛
ب- امور و کارهاى روزانه متوسط؛
ج- امور عادى و معمولى.
اگر اولیت گذارى صحیحى صورت نگیرد. وقت زیادى را صرف موضوعات جزئى و بى‏ اهمیت مى‏کنیم و در نتیجه نمى‏ توانیم به قدر کافى روى وظایف عمده و حساس متمرکز شویم.

چکیده
یکی از اصول موفقیت در برنامه ریزی برای آینده و رسیدن به اهدافمان، مدیریت زمان حال است که فرد بایستی ارزش زمان را درک کند و اجزای زمان را به خوبی بشناسد. به دنبال شناسایی زمان به راهبردهای عملی‌تر دست بزند. برنامه‌ریزی بلندمدت فواید مهمی به همراه دارد. اول این که اهداف به جزئیات تفکیک و مشخص‌تر می‌شوند. مشخص شدن اهداف مانع از سردرگمی و اقدامات متضاد خواهد شد و درصد موفقیت فرد نیز به میزان زیادی افزایش می یابد، با توجه به اهمیت این موضوع و اهمیت زمان نکاتی را در این باره برای شما بیان نمودیم که امیدواریم مورد استفاده تان قرار گرفته باشد.

پاسخ دهید