نشانه های وسواس فکری
آیا نشانه های وسواس فکری را می شناسید و آیا حدس می زنید که شما به اختلال وسواس فکری مبتلا هستید؟ آیا دائما در حال استفاده از مواد ضدعفونیکنندهی دست هستید؟ یا مدام کمدها را مرتب میکنید؟ خصلتهایی مانند این معمولا میتوانند مرتبط با شخصیت یا ترجیحات فرد باشند، اما در برخی موارد ممکن است نشاندهندهی مشکل جدیتری باشند: اختلال وسواس فکری ، اختلالی که مشخصهی آن وجود افکار وسواسی در فرد است. در این نوشتار ۱۰ مورد از رایجترین نشانه های وسواس فکری را میبینید.
۱- شستن دستها
شستن وسواسی دستها یا استفادهی بیش از اندازه از مواد ضدعفونیکنندهی دست به حدی در افراد مبتلا به وسواس فکری شایع است که یکی از دستهبندیهای بیماری وسواس فکری “شویندگان” نام گرفتهاست و به طور گستردهای پذیرفته شدهاست. اصرار بر شستن دستها معمولا ناشی از ترس از میکروبها است (شایعترین وسواس دیدهشده در افراد مبتلا به وسواس فکری)، اما میتواند در ترس از بیمار کردن دیگران یا کثیف و غیر اخلاقی بودن ریشه داشته باشد.
اگر شما حتی پس از شستن دستتان همچنان در مورد میکروب فکر میکنید، و نگران هستید که شاید خوب دستتان را نشستهاید، یا ترس غیرمنطقی در مورد بیماری دارید (مثلا مبتلا شدن به بیماری HIV از طریق دست زدن به سبد خرید! )، احتمالا شستن دستهایتان حالت وسواسی و بیمارگونه دارد. شستن مفصل دستها، برای مثال پنج بار شستن و صابون زدن زیر هر ناخن، یکی دیگر از علائم هشداردهندهی این اختلال است.
۲- حساسیت زیاد در مورد نظافت 
افراد مبتلا به وسواس فکری که در گروه “شویندگان” قرار میگیرند همچنین به طور وسواسی اهل نظافت هستند. درست مانند شستن دستها، تمیز کردن منزل نیز اغلب یک راه کاهش “ترس از میکروب” یا احساس کثیف بودن است. اگر چه تمیز کردن میتواند به دور شدن این افکار وسواسی کمک کند، اما آرامش پس از تمیز کردن زمان زیادی طول نمیکشد، و در غالب مواقع دفعهی بعد، فرد نیاز قویتری به تمیزکردن در خود حس میکند.
اگر شما چند ساعت در روز را صرف تمیز کردن میکنید، به طور قطع دلیل آن مرتبط با وسواس است، اما درک اینکه آیا تمیز کردن به مدت یک ساعت در روز میتواند نشانهی وسواس فکری باشد یا نه، دشوارتر است. مایکل جنیک، دارای درجهی دکترای پزشکی، و روانپزشک در بیمارستان عمومی ماساچوست در بوستون میگوید، “این اختلال در واقع پیامد دست برداشتن از کار نظافت است. اگر دست از انجام نظافت بردارید، به طرز وحشتناکی مضطرب و هراسان خواهید شد.”
۳- رفتارهای تکراری
رفتارهای تکراری (سه، چهار، یا حتی ۲۰ بار سر زدن به فر برای اطمینان از اینکه خاموش است یا نه، یا اینکه درب جلویی قفل است یا نه) شایعترین وسواسهای مرتبط با وسواس فکری هستند و نزدیک به ۳۰ درصد از افراد مبتلا به این اختلال را تحت تاثیر قرار میدهند. مانند دیگر رفتارهای تکراری، وارسی کردن نیز ممکن است ناشی از انواع وسواس باشد، اعم از ترس آسیب دیدن تا احساسات عمیق بیمسئولیتی.
دو بار بررسی کردن چیزی طبیعی است. اما اگر وارسی کردن در زندگی روزانهتان تداخل ایجاد کند (مثلا باعث شود که دیر سر کار برسید)، یا تبدیل شود به مراسمی که بدون به جا آوردن آن حالتان خوب نیست، احتمالا مبتلا به اختلال وسواس فکری هستید و از نشانه های وسواس فکری است.
۴- محاسبه کردن
برخی از افراد مبتلا به وسواس فکری عملی وظایفشان را بر اساس یک الگوی عددی خاص انجام میدهند یا در هنگام انجام کارهای روزانه (مانند بالا رفتن از پله یا تمیز کردن)، در ذهنشان مشغول شمردن میشوند. این رفتارها ممکن است ناشی از خرافات باشند. به عنوان مثال، اعتقاد به این که عدد هفت خوب است ممکن است باعث شود شخص با خود فکر کند که اگر هفت قدم برندارد، ممکن است به خودش یا شخص دیگری آسیب وارد کند.
شمارش میتواند سرتان را گرم کند در هنگام اینکه به سمت ماشینتان قدم برمیدارید یا ازپلهها به طرف دفتر کارتان بالا میروید. جنیک میگوید، “اگر این کار خودتان یا شخص دیگری را آزار نمیدهد، حالتان خوب است! آدمهای زمانی به من مراجعه میکنند که نتوانند شمارهها را از سرشان بیرون کنند.”
۵- سازماندهی
افراد مبتلا به وسواس فکری میتوانند سازماندهی را در سطح کمال بر عهده بگیرند. همه چیز باید درست و مناسب باشد، همه چیز باید درست و مناسب به نظر برسد، متقارن باشد، اعداد اقلام به درستی ترتیب داده شده باشد.” این حالت ایرادگیری اغلب ناشی از وسواس در مورد نظم و تقارن است.
زیمانسکی، نویسندهی کتاب کمالگرا میگوید، “من بسیار منظم و مرتب هستم و همه چیز را مطابق با یک روال خاصی میپسندم، اما این خصیصهی من ترجیح شخصیام است.” وسواس فکری زمانی وارد میدان میشود که ترجیح تبدیل به اجبار شود: افرادی مانند زیمانسکی از یک میز کار مرتب لذت میبرند و معتقدند که مفید است، در حالی که افراد مبتلا به وسواس فکری ممکن است نخواهند که میزشان را مرتب کنند اما به منظور از بین بردن اضطراب، احساس میکنند که باید این کار را بکنند.
۶- ترس از خشونت
همهی آدمها افکار زودگذری در مورد احتمال خشونت دیدن یا بروز سایر بداقبالیها دارند. تحقیقات نشان میدهند که هرچه بیشتر برای جلوگیری از چنین افکاری تلاش کنید، آنها بیشتر در سرمان رژه میروند – و این به ویژه در مورد افراد مبتلا به وسواس فکری درست به نظر میرسد. زیمانسکی میگوید، ” آنها ممکن است بیشتر از بقیه برای سرکوب این افکار تلاش کنند. یا ممکن است نسبت به آنها واکنش شدیدتری نشان بدهند چون میدانند که این افکار قابل قبول نیستند.”
زیمانسکی میگوید مهم است که تشخیص بدهیم همهی ما گهگاهی ممکن است مورد هجوم افکار ناخوشایند قرار بگیریم. اما این میتواند نشانهی وسواس فکری باشد اگر به عنوان مثال فکر اینکه ممکن است مورد زورگیری قرار بگیرید، مانع از این شود که شما به پارک بروید، یا اگر نگرانی برای مادرتان باعث شود که چندین و چند بار در روز با او تماس بگیرید.
۷- افکار ناخواستهی جنسی
درست مثل افکار خشونتآمیز، بروز مداوم افکار ناخواسته در مورد رفتار جنسی نامناسب یا تابو اغلب در وسواس فکری رخ میدهد. بیماران ممکن است برای یک لحظه تصور کنند که آنها در حال لمس کردن همکارشان یا مورد تجاوز قرار دادن یک کودک هستند یا ممکن است تصور کنند که همجنسگرا هستند نه دگرجنسگرا (یا برعکس).
زیمانسکی میگوید “اکثر مردم میگویند، آه، من واقعا نمیخوام چنین کاری انجام بدهم یا چنین کاری شخصیت حقیقی من را نشان نمیدهد. اما کسی که مبتلا به وسواس فکری است با خودش فکر میکند که ‘این افکار وحشتناک هستند، هیچ شخص دیگری چنین افکاری ندارد، چرا این افکار به سر من میآیند.” تغییر رفتارتان در نتیجهی این افکار (مثلا دوری کردن از دوستان یا همکاری که نسبت به او افکار و تصورات جنسی داشتهاید) پرچم قرمز دیگری است.
۸- حساسیت بیش از اندازه نسبت به روابط
افراد مبتلا به وسواس فکری به طور وسواسگونهای روابط خود را با دوستان، همکاران، شریک عشقی، و اعضای خانوادهشان موشکافی میکنند. برای مثال، آنها ممکن است به مدت طولانی در مورد اینکه آیا حرفی که بدون توجه در محل کار بیان کردند، باعث ناراحتی همکارشان شده یا نه فکر کنند، یا اینکه آیا یک سوء تفاهم کوچک باعث از بین رفتن یک رابطهی عاشقانه میشود یا نه. این ساختار فکری ممکن است حس اغراقآمیزی از مسئولیتپذیری و دشواری در پذیرش عدم قطعیت را منعکس کند.
به هم خوردن رابطه ممکن است هر کسی را اذیت کند، فرقی نمیکند که فرد مبتلا به وسواس فکری باشد یا نه. اما این احساس ناخوشایند ممکن است نشانهای از وسواس فکری باشد اگر افکاری مثل این دائم در سرتان باشد و باعث بروز شک بیش از اندازه نسبت به خود یا ترس از بد بودن شود.
۹- دائما به دنبال تایید دیگران بودن
یکی از شیوههای افراد مبتلا به وسواس فکری برای کاهش دادن اضطرابشان این است که مدام نظر دوستان و خانوادهشان را میپرسند. به عنوان مثال اگر آنها در یک مهمانی دستپاچه شوند و اشتباهی بکنند، بارها و بارها ممکن است از دوستشان بخواهند که جریان را برایشان تعریف کند. درخواست ارزیابی کردن از دوستان ( “آیا خانهی من کثیف به نظر میرسد؟”) نیز میتواند یک استراتژی برای اجتناب از رفتارهای وسواسی باشد.
هر کسی از دوست خود به عنوان یک عامل انتشار عقاید استفاده میکند، اما اگر شما یک سوال را بارها و بارها تکرار میکنید، یا اگر دوستتان معتقد است که چنین رفتاری دارید، احتمالا مبتلا به وسواس فکری هستید. به علاوه، اطمینان دوبارهای که شما از عزیزان خود میگیرید، میتواند رفتارهای وسواسی شما را تقویت کند.
۱۰- نفرت داشتن از سر و وضع خود
اختلال خودزشتانگاری (BDD) یک اختلال مربوط به وسواس فکری که در آن فرد مبتلا روی بخشی از بدن خود که به نظرش غیر طبیعی یا غیر جذاب است (اغلب بینی، پوست، یا مو) متمرکز میشود. (بر خلاف اختلالات خوردن، BDD شامل تمرکز روی وزن یا تغییرات رژیم غذایی نمیشود.) افکار وسواسی در ارتباط با BDD بسیار شبیه به افکار وسواسی دیده شده در وسواس فکری هستند. بسیاری از افراد مبتلا به اختلال خودزشتانگاری به وسواس فکری هم مبتلا هستند و در مورد پاکیزگی بدنشان و اینکه ظاهرشان چهطور به نظر میرسد، نگرانی دارند.
اینکه برخی از ویژگیهای خود را دوست نداشته باشید کاملا طبیعی است. اما افراد مبتلا به BDD ممکن است چندساعت در روز را صرف چک کردن خودشان در آینه کنند. زیمانسکی میگوید “شما بیش از اندازه ارزش قائل میشوید برای اینکه چقدر ظاهرتان برای خودتان و دیگران مهم است و این مشکل ممکن است باعث شود که از بودن در جمع دیگران دوری کنید.”
چکیده
شاید برای شما یا برای اطرافیانتان مکرراً پیش میآید، که مثلا در خانه یا اتومبیل را چند بار چک میکنید که مبادا آن را نبسته باشید یا مثلا حمام کردن شما خیلی طول می کشد، چندین بار دستانتان را می شویید، به کوچکترین چروک روی لباستان حساس هستید. این موارد نشان دهنده داشتن اختلال وسواس فکری می باشد. اختلال وسواس فکری یکی از ۲۰ اختلال شایع در دنیا می باشد که بسیاری از افراد بدون آن که بدانند مبتلا به بیماری اختلال وسواس فکری هستند، از آن رنج می برند. البته موارد مانند چک کردن در ماشین بعد از پیاده شدن در رفتار بسیاری از افراد وجود دارد، امری است طبیعی ولی در صورتی که این چک کردن از حد بگذرد و دائما استرس ناشی از قفل بودن در را حتی بعد از چک کردن داشته باشید از حالت عادی خارج شده و تبدیل به یک مشکل می شود و از علائم وسواس فکری است.ما در این مقاله علایم و نشانه های وسواس فکری را برای شما بیان نمودیم امیدواریم که برای شما کاربران عزیز مفید بوده باشد.