فواید هیپنوتیزم
تا به حال در مورد هیپنوتیزم داستان ها و روایت های زیادی شنیده ایم. اکثر مردم فکر میکنند هیپنوتیزم روشی است که به کمک آن روانشناسان انسان را به خلا و یا خواب فرو میبرند و قسمتهای ناشناخته ذهن فرد را نمایان میکنند. اما آیا واقعا اینگونه است و واقعیت دارد؟ و اگر کار میکند به چه صورتی است؟ در ادامه این مقاله به برسی این موضوع پرداخته ایم و حقایقی را در مورد این علم بیان میکنیم که ممکن است تا بحال در مورد آنها نشنیده باشید و پس از آن انواع کارایی این علم را در روزمره و زندگی بیان می کنیم. با ما همراه باشید.
آخرین بررسی های منتشر شده در نشریات علوم اعصاب و بیوفیزیولوژیکی، هیپنوتیزم را به عنوان روشی برای مقابله با ضمیر خود آگاه برای بیان حقایق پنهان بیان کرده است. بطور کلی شامل دو عنصر اصلی است: القا و پیشنهاد، متخصصی که هیپنوتیزم را انجام می دهد، هیپنوتیزور میگویند. او مجموعه ای از اطلاعات را برای فرد تصویر سازی میکند که به این فرآیند القا میگوند و وقایع خاصی را برای شخص مطرح میکند که به آنها پیشنهاد میگویند. بطور مثال وقتی شما توسط روانشناس هیپنوتیزم می شوید ممکن است که یک ساحل را برای شما به تصویر بکشد که به این فرآیند القا میگویند و در ادامه یک درخواست از شما کند که مثلا به سمت دریا حرکت کن که این یک پیشنهاد است.
افرادی که تحت هیپنوتیزم قرار میگیرند فشار بسیار زیادی را تحمل میکنند چرا که هم زمان فکر و روح افراد را درگیر می شود. محققان مغز این افراد را با تکنیک های تصویربرداری عصبی مورد برسی قرار دادند و متوجه شدند که در زمان هیپنوتیزم تمامی مغز این افراد از قشر پیش فرنتال تا ساقه قدامی و شبکه های عصبی در حال فعالیت هستند و به همین دلیل اطلاعاتی که تا به قبل از هیپنوتیزم از آنها آگاه نبوده ایم در زمان هیپنوتیزم نمایان و بیان میشوند و در نتیجه گاها فشار بسیار زیادی به فرد پس از هیپنوتیزم وارد میشود.
تاریخچه هیپنوتیزم
نظرات زیادی درباره اینکه چه کسی هیپنوتیزم را شروع کرد، وجود دارد. هندوهای هند اولین کسانی بودند که آنها این شیوه را بنیان نهادند و از آن به عنوان یک دارو برای سلامتی استفاده کردند. امروزه این یکی از کاربردهای اصلی هیپنوتیزم است و به روانشناسی مربوط میشود. تحقیقات نشان میدهد هیپنوتیزم به گذشتههای دور برمیگردد. اما پیشرفتهای مهم هیپنوتیزم در سال ۱۸۴۲، هنگامی که جیمز برید (James Braid) شروع به بررسی بیشتر آن کرد، رخ دادند.
او که «پدر هیپنوتیزم جدید» نامیده میشود اعتقاد نداشت که خواب مغناطیسی باعث هیپنوتیزم میشود و فکر میکرد که خلسهها فقط یک «خواب عصبی» هستند. وی در سال ۱۸۴۳ یک کتاب دربارهٔ این موضوع به نام «نوریپنولوژی» نوشت. برخی مسمر را پدر هیپنوز میدانند. میگویند راسپوتین وزیر پرنفوذ دربار روسیه تزاری از این روش در قربانیان خود استفاده میکردهاست. کشیش آبه فاریا نیز از متقدمین این روش است. مسمر در دوره اوج نظریهپردازی در باب مغناطیس این پدیده را ناشی از مغناطیس حیوانی میدانست. بعدها روش او توسط شورایی مرکب از بنجامین فرانکلین و گیوتین و… مردود دانسته شد. برخی فقها میگویند هیپنوتیزم اگر مستلزم امر حرامی نباشد جایز است. هیپنوز توسط میتلون اریکسون آمریکایی و نیز آلمان پیشرفت زیادی کرد.
ریشهی واژه هیپنوتیزم
واژهی هیپنوتیزم (Hypnosis) برگرفته از واژهای یونانی است. هیپنوس در زبان یونانی به معنی خواب و اوسیس به معنی شرایط غیرطبیعی است. واژهی هیپنوتیزم در زبان یونانی کهن به معنی خواب عصبی است. این واژه را نخستین بار اتین فلیکس در سال ۱۸۲۰ به کار برد. جیمز برید جراح اسکاتلندی واژهی هیپنوتیزم را در زبان انگلیسی میان مردم رواج داد. معنای هیپنوتیزم در زبان پارسی، خوابگری یا خوابواره است.
چه کسانی میتوانند هیپنوتیزم شوند
برای هیپنوتیزم شدن ۳ شرط اساسی وجود دارد:
۱- باید خواهان و راغب به هیپنوتیزم شدن باشید.
۲- باید به اینکه هیپنوتیزم روی شما قابل انجام است باور داشته باشید.
۳- باید توانایی آرام بودن و تمدد اعصاب را داشته باشید.
گفته شده درصد کمی از افراد را نمی توان هیپنوتیزم کرد و عدهای را نیز به راحتی میتوان هیپنوتیزم کرد ولی اکثریت مردم در طیف وسط قرار دارند و این سطح تلقین پذیری افراد است که شدت و ضعف این موضوع را مشخص می کند. به طور کلی افرادی که خیلی خیالباف هستند از سطح تلقین پذیری بالایی برخوردارند.
کاربردهای هیپنوتیزم
هیپنوتیزم کاربردهایی در کارهای درمانی دارد و بیشترین استفاده اش در محدوده روانپزشکی و روان درمانی است. هیپنوتیزم می تواند به عنوان ضد درد در انجام اعمال جراحی (زمانی که فرد در استفاده از مسکن محدودیت دارد)، زایمان بدون درد، کاهش درد بیماران مبتلا به سرطان که به مسکن ها پاسخ نمی دهند و … کمک کننده باشد. از آنجا که سیستم عصبی بدن در تمام قسمت های بدن از جمله قلب، گوارش و … دخالت دارد، اعصاب فرد می تواند روی درمان یا تشدید بیماری ها تاثیر بگذارد؛ پس اگر فرد آرامش بیشتری داشته باشد، احتمال درمان بیشتر یا روند درمان تسریع می شود. به این ترتیب می توان گفت هیپنوز می تواند بر درمان یا تسریع درمان موثر باشد.
به علاوه هیپنوز در کاهش یا رفت تمام بیماری هایی که با استرس و فشار تشدید می شوند، کاربرد دارد؛ مثل سردرد یا اسپاسم هایی که با استرس آغاز می شود. از دیگر کاربردهای هیپنوز استفاده از آن برای درمان کمکی در ترک سیگار، ناخن جویدن، بازی با مو و کندن آن، کنترل پرخوری های عصبی و لاغری است که البته در بسیاری از موارد، شواهد علمی کافی وجود ندارد.
انواع هیپنوتیزم
هیپنوتیزم به دو گونهی خودهیپنوتیزم و دگرهیپنوتیزم بخشبندی میشود. همانگونه که از نام این دو شاخه پیداست خودهیپنوتیزم به دست خود فرد و دگرهیپنوتیزم به دست کسی دیگر انجام میشود. انجام هیپنوتیزم در هر دو گونه، نیازمند آگاهی و دانش است و اگر به درستی انجام نشود میتواند تاثیرات منفی روانی و عصبی به دنبال داشته باشد.
آیا زخم های گذشته را میتوان با هیپنوتیزم خوب کرد
بخشی از تعریف رواندرمانی یعنی به یادآوردن مطالب سرکوب شده که فرد آن مطالب را از حالت ناهوشیار و نیمه هوشیار خود بیرون بیاورد و طی فرایند روانکاوی بسیاری از آن خاطرات بیرون بیایند و احساسات همراه آن خاطرات و هیجانات مربوط با آنها هم زنده شوند و این خاطرات سرکوب شده با بخش هوشیار فرد ادغام شود. در رواندرمانی فرد در حالت هوشیاری به سر میبرد و توسط تداعی آزاد و تعبیر و تفسیر رویا مطالب سرکوبشده به یاد خودآگاه فرد میآیند، اما در حالت هیپنوتیزم وقتی آن مطالب سرکوب شده بهیاد میآیند، طبیعتا با بخش کاملا هوشیار مغز فرد نمیتواند ادغام شود زیرا فرد تا حدودی در حالت خواب است و فقط با یکبار به یاد آوردن خاطرات فراموش شده، درمان صورت نمیگیرد.
یعنی بینش پیدا کردن به مطالب سرکوب شده لزوما درمان نیست. فرد ممکن است بینش پیدا کند ولی هیچ تغییر شخصیتی در او اتفاق نیفتد. اگر این بینشی که فرد پیدا میکند با همکاری یک متخصص مجرب نباشد، مثل باز کردن یک زخم است بدون رسیدگی و مراقبت از آن، زیرا یکسری مطالب هستند که اساسا فرد گنجایش پذیرش و یادآوری آنها را ندارد و به همین دلیل است که فراموش شدهاند و باز کردن و رها کردن آنها میتواند عواقب بدی داشته باشد.
افراد باید بارها این خاطرات را به یاد آورند و احساسهای مختلف، اعم از خشم یا سوگواری یا حس انتقام و… همراه آن خاطرات را بیرون ریخته و تخلیه کنند و کمکم زیر نظر یک متخصص مجرب، این احساس ها با هوشیاری آمیخته شوند و تغییرات شخصیتی و ساختاری به وجود آید. اما یکسری از عادتهای غلط را میتوان از طریق هیپنوتیزم با القا کردن تلقینات انزجارکننده برای مدتی از بین برد ولی چون تغییر الگوهای رفتاری و تصحیح آنها صورت نگرفته ممکن است که مجددا بازگردند.
خودهیپنوتیزم چیست
خودهیپنوتیزم یعنی آن که شما خودتان را هیپنوتیزم کنید، این کار فقط با تمرکز و تفکر خود فرد صورت میپذیرد. در خود هیپنوتیزمی انسان با تأثیر گذاشتن در ضمیر ناخودآگاه میتواند اخلاق و تواناییهای خویش را تغییر دهد. روشهای متعددی در هیپنوتیزم وجود دارد که در اصول مانند هم هستند. برای آنکه خود را هیپنوتیزم کنید مراحل زیر را طی کنید. توجه داشته باشید که روش زیر هیچگونه ضرر یا خطری ندارد، سعی کنید که خوابتان نبرد. این روش را در وضعیتی انجام دهید که نه زیاد گرسنه باشید و نه زیاد شکمتان پر باشد
مراحل خودهیپنوتیزم
برای انجام خودهیپنوتیزم مراحل زیر را به صورت قدم به قدم انجام دهید:
۱- شروع خواب مصنوعی
مکانی ساکت و دنج پیدا کنید، آرام روی صندلی ای راحت بنشینید و یا در جایی نرم دراز بکشید (گذاشتن موسیقی ای آرام یا صدای طبیعت می تواند کیفیت کار را بهتر کند). سپس چشمها را بسته و از ۱۰ تا ۱ به صورت معکوس بشمارید به طوریکه شماره ها یک در میان با دم و بازدم تنظیم شوند، مثلا با شماره ۱۰، نفسی عمیق بکشید و ۱۵ ثانیه نگهدارید سپس با شماره ۹ بیرون دهید و همینطور الی آخر. در ضمن تصور کنید لحظه به لحظه و با هر شماره بدن شما سنگین تر می شود.
۲- رها سازی پاها
ابتدا پای راست خود را از انگشتانش تا کمر (یا تا زانو) در ذهن مجسم کنید. آن را احساس کنید و در ذهن خود تصور کنید که تمام اجزای آن مثل خمیر شل، گرم و سنگین شود؛ سنگین سنگین، این کلمه را ۵ بار تکرار کنید؛ وارد جزئیات شوید و سعی کنید به ترتیب عمل کنید یعنی به خود القا کنید که پای راستتان تا کمر از نوک انگشتان، پاشنه پا، کف پا، ساق پا، ران و… همه و همه شل، سنگین و گرم شده اند بعد همینطور پای چپ (برای اینکار می توانید در ذهن خود ۵ بار به پاهایتان دستور بدهید که آرام سنگین و گرم شو و بگویید لحظه به لحظه پاهایم گرمتر و سنگینتر و شل تر می شوند . احساس سه کلمه گرم، سنگین و شل را مدام در ذهن خود تکرار کنید .)
۳- رها سازی تنه
یک نفس نیمه عمیق و آرام بکشید و همه بدنتان را رها کنید.حالا عضلات شکم، سینه، سرسینه ها و پهلوها را رها کنید؛ تصور کنید تمام قسمتهای بدنتان شل شده اند لذا این قسمتها را، راحت، آسوده، شل، سنگین و گرم شده باور کنید، می توانید ۵ بار ذهنی بگویید از کمر تا کتفم شل و سنگین شده و لحظه به لحظه گرمتر و شل تر و روانتر می شود. (به تصویر کشیدن اجزاء بدن در ذهن به صورت ماده ای مثل خمیر یا هر ماده ای که در حال وارفتن و روان شدن باشد بسیار کمکتان می کند)
۴- رها سازی دستها
منظور، قسمت مچ دست تا انگشتان می باشد؛ پس ابتدا دست راست و سپس چپ خود را رها و شل کنید، دقیقا مانند مراحل قبل ؛یعنی تصور کنید تمام اجزای دست مورد نظر شل و سنگین شده. بهتر است از نوک انگشتان شروع کنید و ۵ بار به خود بگویید دست چپم شل و سنگین شده است، آرام و رها .
۵- رها سازی کتفها و بازوها
کتفها و بازوهایتان را شل، سنگین و بدون هیچ انقباضی قرار دهید (همانطور که با اعضای قبلی رفتار کردید)، می توانید تصور کنید همینطور که بازوهای شما سنگین، شل و گرم می شوند به تدریج مثل خمیری نرم، روان به سوی پاهایتان در جریان است.
۶- رها سازی سر
حال نوبت عضلات گردن، فک، چانه، صورت، لبها، گونه ها، پیشانی، گوشها، ماهیچه های زیر چشم و موها رسیده است. تصور کنید اختیار این قسمتها دست شما نیست و همه شان شل، گرم، سنگین و مایع شده اند؛ رهایشان کنید و در ذهن ببینید صورتتان آرام و آسوده شل شده است.
۷- چسباندن پلکها
اکنون تصور کنید پلکهایتان شدیداً به هم چسبیده اند، یعنی تصور کنید آنها را با قویترین چسب دنیا به هم چسبانده اند و شما در ذهن خود مجسم کنید که نمی توانید چشمهایتان را باز کنید آرام آرام عضلات صورت را شل کرده و رهایشان کنید.
۸- پاکسازی آلودگیها
در این مرحله در ذهن و خیال خود تصور کنید هوایی زلال و شفاف (ترجیحا قابل رویت) به درون ریه هایتان می فرستید به طوریکه این هوا علاوه بر ریه ها، به تمام سلولها و اتمهای اجزای دیگربدن نیز وارد شده و همه عضلات داخلی و ماهیچه ها و مغزتان را پاک پاک پاک، صاف و زلال و شفاف می کند و به همین دلیل هوای وارد شده سیاه رنگ می شود؛ پس در بازدم، آن رنگ سیاه که در واقع بیماریها، نقطه ضعفها، ناراحتی ها و مشکلاتتان است بیرون می رود.
این تنفس شامل دم پاک و بازدم سیاه رنگ را مرتب تکرار کنید و تصور کنید که با بیرون رفتن تنشها و بیماریها به صورت دود سیاه ، لحظه به لحظه شادابتر و سرحالتر می شوید و رفته رفته رنگ ساه بازدمها نیز کمتر می شود تا آنجا که هم دم و هم بازدمتان زلال و شفاف و پاک می شوند و در واقع تمام سلولهای بدنتان را پاک و تمیز و جوانتر شده می بینید .
۹- افزایش کیفیت آرامش
تصور کنید کنار دریا در ساحلی بسیار زیبا یا کنار رودخانه ای جنگلی یا در باغی سرسبز و آرام یا روی تشکی نرم و لطیف یا قایقی راحت در وسط اقیانوسی آرام زیر گرمای مطلوب خورشید ونسیم خنک پرطراوتی (و خلاصه هر مکان و فضای آرامش بخشی که بودن در آنجا را دوست دارید) دراز کشیده اید؛ احساس کنید که نسیم دریا یا صدای آب شما را آرام و آرامتر می کند، خورشید به صورت حرارتی مطبوع بر شما می تابد و بدنتان را نوازش و گرم می کند.
حالا در ذهن بگویید لحظه به لحظه آرامتر می شوم، دستهایم، پاهایم،کمرم، سینه ام، شکمم، عضلات صورتم همه سنگین و سنگین تر می شوند. دست چپم، سنگین شده سنگین سنگین، دست راستم شل و آرام شده سنگین سنگین، گرم گرم؛ هر نفسی که می کشم مشکلات، تنشها، بیماریها و انقباضها از بدنم حذف میشود و من آرام و راحتم، پاهایم، سینه ام و سرم سنگین و گرمند، من راحتم من آرامم. در اوج نشاط وآرامش، آسوده و راحت، رها و آزاد و شاد و امیدوار. (دقت کنید که تکرار این کلمات و تصور کردن دوباره اجزای بدن به صورتی آرام در افزایش کیفت آرامش شما بسیار مهم است).
۱۰- تلقین خواسته ها
این مرحله، مرحله تلقین دقیقتر آمال است؛ هر چه می خواهید و هر آرزویی که دارید به صورت جمله ای کوتاه در ذهن خود بیان کنید مثلا بگوئید من هر لحظه به لحظه و روز به روز از هر لحاظ بهتر می شوم یا من در درسها یا کارم موفق هستم ،یا من ثروتمندم، یا من سالمم.
حتما این جملات را به زبان حال (نه اینکه از این به بعد می خواهم باشم) و با ساختاری مثبت بیان کنید (از کلمات منفی و کلمه نه خودداری کنید). جملات را چندین بار تکرار کنید و تصور کنید که به هدف خود رسیده اید. دوستان را ببینید که برایتان شادمانی می کنند، صداها را بشنوید که به شما تبریک می گویند ، افراد و دوستان شما را در بغل کرده می بوسند و موفقیتتان را تبریک میگویند، احساس بسیار بسیار خوبی دارید. خوش به حالتان.
۱۱- بیدار شدن از خواب مصنوعی
آرام آرام از ۱ تا ۱۰ بشمارید، با هر شماره تنفس را تندتر کنید کوتاه و سریع، و به خود بگویید وقتی به ۱۰ رسیدم چشمهایم را باز می کنم ، شاداب و سر حالم، کاملا با نشاط و سرحال، خوشحال و پر انرژی. انگشتان پای راست را تکان بدهید، آنگاه انگشتان پای چپ، ساق پای راست و ساق پای چپ؛ رانها را به حرکت درآورید؛ پاها را بالا بیاورید؛ دستهایتان را تکان دهید؛ گردنتان و عضلا صورت را منقبض کنید، تکان بخورید، شاد و سرحال چشمها را باز کنید و بعد از ۳۰ ثانیه بنشینید با این عمل شما امواج آلفا مغز خود را فعال می کنید.
(تذکر مهم اینکه در مرحله ۱۱ حتما با تلقین معکوس، حالت سنگینی و کرختی بدنتان را حذف کنید مثلا بگویید پای چپم سبک شده، دمایش عالیست و راحتم، همچنین حتما تلقین کنید من بعد از بیداری شاد و سرحال و پر انرژی می شوم، تمام اعضای بدنم در حالت عادی راحتتر و پر انرژی اند.)
رابطه هیپنوتیزم و مدیتیشن
بعضی پژوهشگران به ارتباطهای گسترده و نزدیک میان هیپنوتیزم و روشهای مدیتیشن اشاره کردهاند، زیرا هر دو نقش مهمی در کنترل ذهن و جسم دارند. از سوی دیگر، عدهی دیگری از محققان ادعا میکنند که هیپنوتیزم و مدیتیشن فرآیندهایی کاملا مجزا و غیرمشابه دارند، زیرا هرکدام بر مکانیزم متفاوتی استوار هستند. بحث آنها این است که اساسا در فرآیند هیپنوتیزم، از طریق «حقهزدن» به مغز، ادراک و برداشتهای شخص تغییر میکند. این در حالی است که مدیتیشن بهمعنای فریبکاری ذهن نیست و صرفا آگاهی فرد را تقویت میکند.
تمرین هیپنوتیزم تقریبا بیش از ۲۰۰ سال رواج داشته است، اما با وجود این، هنوز بسیاری از مکانیزمهای آن بهصورت ناشناخته باقی مانده است. هرچند که «مغز» کلید اصلی در انجام این روش محسوب میشود، اما تأثیرات آن تا حدودی به تعاریف ماوراءالطبیعی نیز نزدیک است. تا زمانیکه این ابزار جذاب بهنام «هیپنوتیزم» را بهطور کامل نشناختهایم، راههای کشفنشدهی بسیاری پیش روی ما وجود دارد.
باورهای نادرست درباره هیپنوتیزم
هیپنوتیزم هنوز برخی تصور می کنند به هنگام هیپنوتیزم، یک فرد مقتدر و ماهر به طور فعال، فردی را که حالت تسلیم به خود گرفته، کنترل می کند. این تصور از واقعیت علمی به دور است. تصور وجود یک هیپنوتیزور با قدرت زیاد و اسرار آمیز در مقابل فردی ضعیف و مقهور، به قرن هجدهم باز می گردد که هیپنوتیزم با استفاده از ” نیروهای مرموز ” و مغناطیسی صورت می گرفت. هیپنوتیزور در آن عصر، انسانی با قدرت جادویی و غول آسا بود که با وسایل اهریمنی، اراده و روح انسان های دیگر را کنترل و اداره می نمود.
نظریه جدید درباره هیپنوتیزم و هیپنوتیزور با این باورهای قدیمی فاصله بسیار زیادی دارد. هم اکنون بسیاری از روان پزشکان و روان شناسان از این نظریه طرفداری می کنند که : هیپنوتیزور تنها نقش راهنما و هدایت کننده را در برقراری حالت هیپنوتیزم ایفا می کند و ” کار اصلی” را در این جریان خود فرد تحت هیپنوتیزم انجام می دهد. هیپنوتیزم شدن، نشانه ضعف روحی نیست! همانطور که دکتر اشپیگل اظهار می دارد: هیپنوتیزم شدن نشانه سطح بالایی از هوش و استعداد و نمایانگر قدرت و قابلیت فرد در انجام تمرکز است.
چکیده
هیپنوتیزم یا خوابگری یا در برخی موارد خواب مصنوعی شاخهای از علم روانشناسی است که در آن به وسیله تلقین، شخص در حالت خاصی از هوشیاری قرار میگیرد. هیپنوتیزم یا بهطور دقیقتر هیپنوز موجب تسلط دیگری بر فرد نمیشود بلکه دیگری با ضمیر ناخودآگاه آدمی به مکالمه و القای تلقینات میپردازد. هیپنوتیزم کاربردهای زیادی از جمله در روان درمانی و بیماری هایی که ریشه آن ها استرس و اضطراب است دارد. امیدواریم از این مقاله نیز استفاده کافی را برده باشید.