فرق مدیران عملیاتی و مدیران ارشد
بدون شک هر سازمانی برای رشد و توسعه و بهبود عملکرد خود به سطوح مختلفی از مدیران نیاز دارد که هر کدام وظایف و اختبارات مخصوص به خود را دارند و در جهت رسیدن سازمان به اهدافش تلاش می کنند. از جمله این مدیران، مدیران عملیاتی و مدیران ارشد هستند که مدیران عملیاتی با هدفهای کاری کوتاه مدت سروکار دارند و مدیران عالی یا همان مدیران ارشد بر تحقق هدفهای بلند مدت تاکید دارند. با ما همراه باشید تا شما را با وظایف و تفاوت های مدیران عملیاتی و ارشد آشنا کنیم.
وظایف کلی مدیران در هر سازمان
همه مدیران در هر سازمان و فارغ از اینکه مدیر عملیاتی هستند یا مدیر ارشد، پنج وظیفه یا کار را انجام می دهند: برنامه ریزی، سازماندهی، انگیزش و ارزیابی. که در ادامه به شرح این وظایف می پردازیم.
برنامه ریزی
برنامه ریزی یعنی فکر کردن به کاری که قصد انجامش را داریم و از قبل برایش طرح خاصی را می ریزیم. برنامه ریزی یکی از مهم ترین وظایف مدیریت است و شامل پیش بینی اهداف سازمان و اقدامات لازم برای رویارویی با تغییرات احتمالی در حین دستیابی به این اهداف می باشد.
سازماندهی
سازماندهی فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروه های کاری و هماهنگی میان آنان، به منظور کسب اهداف صورت میگیرد. در رابطه با سازماندهی، مدیر باید هم ساختار سازمان را متناسب با اهداف و منابع سازمان ایجاد نماید و هم به دنبال فراهم نمودن افراد مناسب برای ساختار تعیین شده باشد.
انگیزش
رهبری یا هدایت یعنی تلاش مدیر برای ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان جهت دست یافتن به اهداف سازمان.
ارزیابی
از جمله وظایف مدیران سازمان کنترل و ارزیابی است که تلاش منظمی است در جهت رسیدن به اهداف استاندارد سازمان.
مدیران عملیاتی
این مدیران به هماهنگی کارهای کسانی می پردازند که در رده مدیریت قرار ندارند. افراد این رده معمولا به نام ناظر، سرپرست و روسا یا مدیران دفتر (اداره) خوانده می شوند. سرکارگر و سرپرست خط تولید در یک کارخانه، سرپرست فنی در یک بخش تحقیقاتی، سرپرست اداری در یک اداره بزرگ نمونه هایی از سرپرستان خط اول یا عملیاتی هستند. این پست ها اغلب اولین پست هایی هستند که به وسیله کسانی پر می شوند که از طبقه پرسنل عملیاتی وارد مدیریت می شوند.
خصوصیات مدیران عملیاتی
این مدیران زندگی کاری فعالی دارند و بیشتر وقتشان صرف کارهای جاری و آنی می شود. بررسی ها نشان می دهد که مدیران عملیاتی سرشان شلوغ است و مراجعه مکرر افراد باعث وقفه در کارشان می شود، اغلب مجبورند برای نظارت در رفت و آمد باشند، برای پرسنل خود ماموریت های کاری خاص تعیین می کنند. همچنین باید برنامه عملیاتی تفصیلی و کوتاه مدت طرح ریزی کنند.
این مدیران کسانی هستند که مستقیما تلاش های کارکنان را نظارت می کنند و در صورت نیاز به اصلاح آن می پردازند. آنان جهت دهنده به رفتار کارکنان می باشند و با گذشت زمان، موقعیت آنها از تولید کردن به نظارت کردن ارتقاء یافته است. مدیران رده پایین تقریبا همه روزه مستقیما با افراد تحت نظارت خود در تماس بوده و اصولا به دلیل موفقیت که در ایجاد ارتباط با افراد دارند، به این شغل برگزیده شده اند. آنان نه تنها با افراد زیردست خود کار می کنند بلکه با مدیران هم سطح خود که کارشان با یکدیگر در ارتباط است نیز در تماس می باشند.
مدیران عالی
معمولا مدیران ارشد یک گروه کوچک از افراد سازمان هستند. مدیران عالی یا ارشد سیاست های سازمان را تدوین و مدیریت و روابط متقابل بین واحدهای سازمان و محیط را تعیین می نمایند. این گروه کوچک شامل مدیر عامل، قائم مقام و معاونین وی می باشند. مدیری که در نقش های عملیاتی و میانی موفق بوده معمولا می تواند به مدیریت عالی راه یابد. مدیران رده بالا برخلاف دیگر رده های مدیریتی، به غیر از صاحبان موسسات به افراد دیگری حساب پس نمی دهند. اما باید دانست که مدیران رده بالا برای رسیدن به اهداف و برنامه های خود، ناگزیر به نظارت بر کار افراد زیردست خود می باشند.
چکیده
مدیران در هر رده سازمانی، چهار وظیفه مشترک هستند: برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل که بسته به مقدار اهمیتی که به هر کدام از این وظایف می دهند به عنوان مدیر ارشد یا عملیاتی شناخته می شوند. مدیران ارشد بیشتر بر برنامه ریزی بلندمدت برای رسیدن سازمان به اهدافش و مدیران عملیاتی بر برنامه ریزی کوتاه مدت تاکید دارند. به طور کلی همه مدیران در جهت رسیدن به سازمان به اهدافش تلاش میکنند. امیدواریم از این مقاله نیز نهایت استفاده را برده باشید. از اینکه با ما همراه بودید از شما سپاسگزاریم.