سرنوشتمان به دست خودمان است
سرنوشت و تقدیر یکی از موضوعاتی است که همواره انسان ها در مورد آن بحث می کنند.در این باره باید گفت سرنوشت را خودمان می سازیم. سرنوشت انسان با دست او رقم میخورد و همواره انسان است كه با استفاده از آزادی و اختیار خویش آینده خود را میسازد. مشیت الهی بر این تعلق گرفته كه انسان كارهای خود را با آزادی و انتخاب انجام دهد، یعنی انسان طبعاً و ذاتاً در انتخاب و گزینش و یا ترك و رها كردن كاملاً آزاد است و دست او در انجام و یا ترك هر كاری كاملاً باز میباشد.
سرنوشت انسان توسط خداوند این گونه رقم خورده كه هر انسانی با اختیار و اراده خود، راه سعادت و خوشبختی یا شقاوت و بدبختی را انتخاب كند.انسان در اثبات این حالت درونی یعنی اختیار داشتن در انجام و ترك كارهای خود به دلیل و گواهی خرد و وجدان خود به چیز دیگری نیاز ندارد، زیرا هر فردی در عین میل و علاقه به انجام عملی، خود را بر ترك آن توانا میبیند. هم چنین عكس آن نیز صادق است. اگر در كارهای خود مانند: خوردن، آشامیدن، خوابیدن، راه رفتن، مطالعه كردن، حرف زدن و… دقت كنید به روشنی و با عمق جان مییابید كه در كارهای خود كاملاً آزادید و عاملی از درون یا بیرون شما را مجبور نمیكند.
قرآن در تأیید داوری فطرت و حكم خرد، آزادی انسان را زیربنای تشریع دانسته و سرنوشت آدمی را در دست خود میداند:
“وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى؛ بر آدمی جز نتیجه تلاش وی چیزی نیست”.
نیز میفرماید: “كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ ؛هركسى در گرو چيزى است كه كسب كرده است. “.
در آیه دیگر به بیان رساتر فرمود:
“مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَآءَ فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلاَّمٍ لِّلْعَبِيدِ؛هر كس كار نیكی انجام دهد، به سود خود انجام داده و هر كس كار بد انجام داده است، بر زیان خود او میباشد و خدای تو بر بندگان ستم نمیكند”.
از نظر قرآن و عقل، انسان سرنوشت خود را با دست خویش تعیین میكند. این مطلب با علم خدا به این كه عاقبت انسان چگونه خواهد شد، نیز انسان چه كارهایی را انجام خواهد داد ناسازگار نیست، زیرا علم خدا در مورد انسان بدین گونه است كه خدا میداند انسان با اختیار خود چه كارهایی را انجام میدهد و چه كارهایی را ترك میكند. به بیان دیگر علم الهی تعلق گرفته به فعل انسان با شرط اختیار، یعنی خداوند از پیش (ازل) میداند كه انسان با اختیار خود كار خاصی را انجام میدهد، یا آن را با اختیار خود ترك میكند. نیز معلوم است كه این گونه علم تأثیری در معلوم (كار انسان) ندارد، یعنی این گونه نیست كه بگوییم چون خدا میداند انسان در فلان روز نماز میخواند، نماز خواندن از روی اجبار باشد، بلكه بدین نحو است كه خدا آگاه است انسان در فلان روز با اختیار خود نماز خواهد خواند.
برای روشن شدن مطلب مثالی میزنیم: شما در كنار خانواده خود نشسته اید، سفره انداخته و غذاهای لذیذ در سفره چیده شد و همه آماده خوردن شدند. در این جا میدانید اعضای خانواده غذا خواهند خورد.آیا این كه قبلاً آگاه بودید و به غذا خوردن اعضای خانواده علم پیدا كردید تأثیری در خوردن آنها دارد؟ مسلّماً نه.
چکیده
یكى از معضلات اعتقادى در ميان توده مردم، مسئله سرنوشت است كه به قسمت نيز تعبير مىشود. آنچه در زبان مردم شايع شده اين است كه هر اتفاقى در زندگى انسان بيفتد، سرنوشت او بوده و به اختيار خود او نيست و انسان نمىتواند سرنوشت خود را تعيين كند يا تغيير دهد. لذا بايد خود را به دست تقدير بسپارد و هيچ كارى انجام ندهد؛ چون هر آنچه مقدّر شده اتفاق مىافتد و دست و پا زدن انسان فايدهاى ندارد و چيزى را عوض نمىكند؛ لذا هرچه بكوشد نمىتواند مانع اين مقدّرات شود.
در این مقاله با روش مطالعه متون دينى و استدلال عقلى و تحليل آنها به اين نتيجه رسیدیم كه تقدير انسان به اعمال خودش بستگى دارد و خداوند چيزى را مقدّر مىكند كه انسان انتخاب كرده است.بنابراين، معناى صحيح «قسمت» اين نيست كه همه امور به انسان واگذار شده و خداوند كارى به كار انسان ندارد، بلكه معناى دقيق آن اين است كه فيض را خداوند هميشه به همه مىدهد، ولى خود انسان است كه ظرفيت و قابليت خود را تغيير مىدهد و كم يا زياد مىكند