زندگینامه دیل کارنگی
دیل کارنگی نویسنده کتابهای زیبا و پرمحتوای آیین زندگی آیین سخنرانی و آیین دوست یابی است. کتاب آیین دوستیابی اش میتواند شمارا در انتخاب دوست، نگه داشتن وچگونگی رفتار با او راهنمایی کند، اگر کتابهایش را بخوانید و نکاتش را یکی یکی به کارگیرید معجزه میکنید. با ما همراه باشید تا شما را با این نویسنده بزرگ آشنا کنیم.
دیل کارنگی (Dale Carnegie)، متولد ۲۴ نوامبر سال ۱۸۸۸ نویسنده، مشاور و سخنران سرشناس اهل آمریکاست. دیل کارنگی درسهایی را در زمینهی پیشرفت شخصی، فروشندگی و سخنرانی توسعه بسیاری داد. او در یک خانوادهی فقیر و کشاورز در میسوری به چشم به جهان گشود. او پسر دوم ویلیام کارنگی و آماندا الیزابت هاریسون بود. هنگامی که او کودکی خردسال بود خانوادهی او به بلتون، میسوری نقل مکان کردند. دیل کارنگی در مزرعۀ پدر بزرگ شد و وضعیت مالی خانوادۀ آنها چندان مساعد نبود.
گاهی میشد که مخارج زندگی خود را از طریق کار در مزرعۀ توتفرنگی تأمین میکرد. کارنگی در سنین نوجوانی ناچار بود ساعت ۴ صبح از خواب برخیزد تا شیر گاوهای خانواده را بدوشد. در سال ۱۹۰۴ زمانی که او ۱۶ سال داشت، خانواده اش به مزرعه وارنزبورگ رفت و دیل در آنجا تحصیلات عالی خود را در سال ۱۹۰۶ به پایان رساند. درخواستهای او برای شرکت در کلاسهای شبانۀ دانشگاههای کلمبیا و نیویورک رد شد. به همین دلیل هم در سال ۱۹۱۲ وارد انجمن مسیحیان جوان در نیویورک شد تا در کلاسهای سخنرانی آنجا شرکت کند. او کوشش میکرد به دیگر شرکت کنندگان، از طریق سخنرانی، اعتماد به نفس و تفکر مثبت بدهد.
شروع کار دیل کارنگی
دیل کارنگی در کالج ایالتی آموزگاران وارنزبرگ، میسوری مشغول به تحصیل شد. اولین شغل او بعد از دانشگاه فروش دورههای مکاتبهایِ آموزشی به دامداران بود. پس از آن وی به فروش گوشت خوک، چربی خوک و صابون روی آورد. دیل کارنگی در گسترش حوزهٔ تجارتش در شمال اوماها و نبراسکا بسیار موفق بود. دیل کارنگی بعد از پس انداز کردن ۵۰۰دلار (۱۲۷۰۰دلار امروزی) فروشندگی را در سال ۱۹۱۱ رها کرد تا به آرزوی دیرینهاش که تدریس و سخنرانی درشاتاوکاوا (جنبش سواد آموزی برای بزرگسالان) بود برسد؛ ولی سرانجام او از آکادمی آمریکایی هنرهای تجسمی در نیویورک سر درآورد. او در کار خود در بازیگری کموبیش موفق بود.
نوشتهها حاکی از آناست که او نقش (دکتر هارتلی) را در نمایش (Polly of the circuss) بازی کردهاست. دیل کارنگی بعد از پایان پروژه به نیویورک بازگشت. وی بیکار و تقریبا شکست خورده بود. او در YMCAدر خیابان ۱۲۵ ساکن بود. در آنجا ایده تدریس سخنرانی عمومی به ذهنش رسید و مدیر YMCA به او اجازه داد تا یک کلاس را با پرداخت ۸۰درصد درآمد خالص به او، در آنجا برگزار کند. در اولین جلسه او اصرار داشت که دانشجویان درباره “چیزی که آنها را خشمگین می کند” صحبت کنند و کشف کرد که این روش باعث شده است که سخنرانان نتوانند مخاطب را مخاطب قرار دهند. در طی جنگ جهانی اول او در ارتش ایالات متحده خدمت کرد. اولین ازدواج او در سال ۱۹۳۱ به پایان رسید. در ۵ نوامبر ۱۹۴۴، در تولاسا، اوکلاهما، او با دوروتی واندرپول ازدواج کرد. واندرپول دو دختر داشت رزماری از اولین ازدواجش و دانا از ازدواج او و دیل. دیل کارنگی در ۱ نوامبر ۱۹۵۵ در فارست هیلز از دنیا رفت.او در قبرستان بولتون، کاس کانتی، میسوری دفن شده بود. وارن بافت یکی از ثروتمند ترین مردان جهان و بسیاری افراد سرشناس دیگر از شاگردان دیل کارنگی بوده اند.
کتاب آیین دوستیابی، در سال ۱۹۷۳ مبدل به یک کتاب پرفروش شد و موفقترین کار کارنگی بوده است. تا زمان مرگ او در سال ۱۹۵۵، حدود ۵ میلیون نسخه از این کتاب به فروش رفت و به ۳۱ زبان ترجمه شد. به طور کلی تاکنون بیش از ۵۰ میلیون نسخه از کتابهای کارنگی به فروش رفته و به ۳۸ زبان ترجمه شده است. کارنگی دربارهٔ علت نگارش این کتاب اظهار میکند کمیتهای در دانشگاه شیکاگو یک تحقیق راجع به امیال عموم مردم جامعه انجام دادند که نتیجه حاصل شده حکایت داشت مردم بعد از خواستن سلامتی علاقهمند هستند بدانند چطور میتوانند روی باقی مردم تأثیر بگذارند، بنابراین تصمیم گرفتند که دورهای برای بزرگسالان در مریدن بگذارند تا این مسائل را برای آنها آموزش دهند، اما کتابی برای تدریس پیدا نکردند زیرا تا آن زمان هیچ کتابی در این باره نوشته نشده بود؛ بنابراین دیل کارنگی تصمیم میگیرد تا خودش دست به کار شود و اولین کتاب را براین اساس بنویسد. یکی از شاخصترین و مهمترین ایده های کارنگی در کتابهایش این بود که میتوان اخلاق هرکسی را با تغییر دادن رفتارمان نسبت به او، تغییر داد.
کتابهای دیل کارنگی
اگر چه کتاب آیین دوست یابی دیل کارنگی در ایران بسیار محبوب است اما کتاب های دیگر از این نویسنده منتشر شده است که هر لغت آن می تواند زندگی شما را زیر و رو نماید.
۱- آیین زندگی
۲- آیین دوست یابی (چگونه می توان دوست یافت و در مردم نفوذ کرد؟)
۳- آیین سخنرانی
۴- آیین کامیابی
۵- کتاب طلایی
۶- هنر تکلم عمومی
۷- تکلم عامیانه: دوره آموزش استاندارد مدارس آمریکا
۸- تکلم عمومی برای موفقیت
۹- لینکولن ناشناخته
۱۰- واقعیت های ناشنیده افراد معروف
۱۱- پنج دقیقه بیوگرافی
۱۲- چگونه از نگرانی دست برداریم و زندگی کنیم؟ (خداحافظ ناامیدی، سلام زندگی)
۱۳- دفترچه یادداشت دیل کارنگی ( ویرایش شده توسط دروتی کارنگی)
۱۴- تراژدی فرزانگی دوران ها
۱۵- راه ساده و سریع برای تأثیر سخن
۱۶- چگونه اعتماد به نفس را افزایش دهیم؟
۱۷- رمز موفق زیستن (رمز موفقیت)
۱۸- هرگز فراموش نشوید
۱۹- چگونه از زندگی و کارتان لذت ببرید
۲۰- چگونه در دنیای امروز جلو بیفتیم؟
۲۱- چگونه نام ها را به خاطر بیاوریم؟
۲۲- مؤثر تر سخن بگو
۲۳- راز کوچک شناخته شده موفقیت
۲۴- چگونه شنوندگانمان را مثل خودمان کنیم؟
۲۵- چگونه در کنفرانسها در زمان صرفه جویی کنیم و به نتیجه بهتری برسیم؟
۲۶- آیین دوست یابی
نگارش آیین دوست یابی توسط دیل کارنگی
کارنگی درباره علت نگارش این کتاب اظهار میکند کمیتهای در دانشگاه شیکاگو یک تحقیق راجع به امیال عموم مردم جامعه انجام دادند که نتیجه حاصل شده حکایت داشت مردم بعد از خواستن سلامتی علاقهمند هستند بدانند چطور میتوانند روی باقی مردم تأثیر بگذارند، بنابراین تصمیم گرفتند که دورهای برای بزرگسالان در مریدن بگذارند تا این مسائل را برای آنها آموزش دهند، اما کتابی برای تدریس پیدا نکردند زیرا تا آن زمان هیچ کتابی در این باره به رشته تحریر در نیامده بود؛ بنابراین دیل تصمیم میگیرد تا خودش دست به کار شود و اولین کتاب را براین اساس بنویسد.
سخنان منتسب به دیل کارنگی
۱- «چیزی بگو که ارزش آن بیش از خاموشی باشد.»
۲- «مردم سه دستهاند: یا نوکر پول، یا رفیق پول، یا ارباب پول.»
۳- «بدبختی انسان از جهل نیست از تنبلی است.»
۴- «مرور زمان به خودی خود بسیاری از نگرانیها را از بین میبرد.»
۵- دیگران را همانگونه که هستند، بپذیرید.
۶- اگر شخصی وقت خود را به روش علمی و کاملاً بیطرفانه و بی غرض صرف به دست آوردن حقیقت کند نگرانیش در اثر اطلاع یافتن بر حقایق موجود از میان خواهد رفت.
۷- ما به وسیله چهار چیز با مردم در تماس هستیم. ارزش موقعیت ما از روی این چهار چیز معلوم میشود: آنچه انجام میدهیم، آنچه جلوه میکنیم، آنچه میگوییم، آنطور که میگوییم.
۸- برای جلب علاقه باید اظهار علاقهمندی کرد.
۹- شش راه برای جلب محبت مردم :۱- صمیمانه نسبت به غیر، علاقهمند باشید. ۲- تبسمی بر لب داشته باشید. ۳- به یاد بیاورید که نام هر کس برای او شیرینترین و مهمترین لغت قاموسهاست. ۴- شنیدن را بیاموزید، طرف خود را به شوق آورید که از خود سخن بگوید. ۵- با مخاطب از آنچه دوست دارد صحبت کنید. ۶- صمیمانه و صادقانه اهمیت او را برا ی خودش آشکار سازید.
۱۰- بگذارید هر کس بر مبنای باور، فکر، آرزو، مطالعه و دانستههای خود قضاوت کند، نه اینکه شخص طوطی صفت گفته دیگران را بازگو کند.
۱۱- اگر میدانید گناهکار هستید، بی درنگ و از صمیم قلب، گناه خود را به گردن بگیرید.
۱۲- تا به پل نرسیدهای از آن عبور نکن و برای شیر ریخته شیون به راه نیانداز.
۱۳- به یاد آورید که طرف شما صد برابر بیشتر به فکر گمانها و آرزوهای خود میباشد تا اندیشه و گمانهای شما.
۱۴- اگر ما به دنبال سعادت و خوشبختی هستیم باید از فکر کردن دربارهٔ حقشناسی یا حق ناشناسی خودداری کنیم و محبت و خوبی را تنها برای شادی درون انجام دهیم.
۱۵- وقتی که خود را برای بدترین وضع آماده کنیم، نگرانی در ما اثر ندارد.
۱۶- اگر اشخاص خودخواهی تلاش دارند شما را بفریبند، نامشان را از لیست نامهای همنشینان خود خط بزنید، اما هرگز درصدد انتقام جویی برنیایید. زیرا اگر چنین کاری بکنید، خود را بیشتر از آن اشخاص آزار دادهاید.
۱۷- حس غرور و خودبینی در تمام مردم یکسان است؛ تفاوتش تنها در نحوه ظهور آن است.
۱۸- نعمتهای خود را بشمار نه محرومیتها را.
۱۹- برای زندگی فکر کنید، اما غصه نخورید.
۲۰- ما چقدر دیر متوجه میشویم که زندگی و حیات یعنی همان دقایق و ساعاتی که با کمال شتابزدگی و بیرحمی انتظار گذشتن آنرا داشتیم.
۲۱- با دیگران بخند نه بر دیگران.
۲۲- دو نفر از پنجره زندان به بیرون مینگریستند؛ یکی گل و لای را میدید و دیگری ستارههای درخشان را.
۲۳- اگر میخواهید فردی را با رای و نظر خود همراه کنید، بگذارید در کمال آزادی حرفش را بزند.
۲۴- برای راه یافتن به دل هر کس باید از چیزی سخن گفت که نزد او عزیزتر است.
۲۵- بگذار مخاطب خیال کند فکری که تو به او تلقین کردهای از خود اوست.
۲۶- بهترین وسیله غلبه در مشاجره و مباحثه، جلوگیری از ورود به مشاجره و مباحثه است.
۲۷- بهترین شکل خوش آمد گویی این است که دربارهٔ هر کس حرفی را به زبان بیاورید که او در مورد خود فکر میکند.
۲۸- اگر دنیای حقیقی را رها کنیم و به سوی دنیای رؤیایی که ساخته ذهن خودمان است پیش برویم، آن زمان است که دیوانگی را برای خود خریدهایم.
۲۹- بدون درک مطلب هر قدر هم در جهت رفع و حل مشکل تلاش کنیم نتیجهای جز بهم ریختگی و اغتشاش فکری در برنخواهد داشت.
درسی از دیل کارنگی
روانشناسان و پزشکان امروز معتقدند افراط در کار و خستگی، در معرض سرما و گرمای شدید بودن، بی بهره ماندن از مقدار کافی غذای ضروری، اقامت در اماکن مرطوب و بی نور، تسلیم کسالت و رخوت شدن و تنبلی و سستی کردن و زیاده روی در اعمال جنسی از جمله دشمنان زندگی بشری است. ولی هیچ یک از این عوامل منفی و مضر زندگی، به قدر خشم و غضب، خود خوردن و غیظ کردن و انفعالات عنیف و عواطف و احساسات تند و شدید آدمی را فرسوده و تباه نمی سازد. دیل کارنگی/ (آیین کامیابی)
چند اصل اساسی اولیه برای یک سخنرانی موفق از کتاب آیین سخنرانی دیل کارنگی
دیل کارنگی برای تبدیل شدن به یک سخنران موفق اصولی دارد که ما در ادامه به بیان آنها می پردازیم.
۱- با شور و شوق و محکم و استوار شروع کنید
وانمود کنید که اعتماد به نفس وشهامت بالایی دارید حتی اگر اینگونه نیست! تصور کنید که اگر به نحو مطلوبی از پس کار بربیایید تا چه حد وجهه اجتماعیتان افزایش می یابد. طوری با اطمینان صحبت کنید که گویی همه جماعت به شما بدهکارند، تاثیر روانی این تصور در اوایل کار بسیار سودمند است. این مهم نیست که قلب شما در دقیقه ۳۰۰ بار می زند! زیرا هیچکس نبض شما را نگرفته است؛ پس شجاعانه قدم بردارید، قامتتان را راست کنید گویی عاشق سخن گفتن هستید. به هر حال همیشه همه انسانها، شهامت را ستایش می کنند.
۲- دقیقا بدانید که در مورد چه چیزی می خواهید صحبت کنید
اگر از قبل در مورد سخنرانی فکر نکرده باشید و برای آن طرحی نداشته باشید حتما در برابر شنوندگان احساس آرامش و اعتماد به نفس نخواهید داشت.
۳- مخاطب را نادیده نگیرید
به زمین یا هوا زل نزنید. در این حالت انگار با خودتان صحبت میکنید. صحبت شما خشک و بیروح و کلامتان بی خاصیت می شود. طوری با شنوندگان صحبت کنید که گویی منتظرید آنها هر لحظه از جا بلند شده و با شما گفتگو کنند. در مقابل آنها لبخند بر لب داشته باشید. پوشیدن لباس پاکیزه و مرتب اهمیت زیادی دارد چون باعث تقویت اعتماد به نفس شده و هر اندازه که وضع ظاهری نامرتب و شلخته داشته باشید به همان میزان از توجه مخاطبان کم خواهد شد.
۴- تمرین و تمرین و تمرین
یک ضرب المثل است که می گوید: کار نیکو کردن از پر کردن است! و در جایی دیگه شاعر میفرماید: خواهی که شوی یک خوشنویس بنویس و بنویس و بنویس مهمترین کار، تمرین است. شما با هرتمرین، نیرومند و نیرومندتر می شوید، پس برای تیدیل شدن به یک سخنران حرفه ای و موفق نیز باید تمرین کنید.
۵- مطالب را به سادگی صحبتهای همیشگی خود بیان کنید
این مطلب خیلی مهم است،اگر بخواهیم لفظ قلم یا کتابی صحبت کنیم کار بسیار دشوار می شود؛ نیمی از کلاممان محاورهای و نیمی کتابی میشود؛ عباراتی مثل“می باشه” ، “میشوه” و… نتیجه تلاش ناموفق، برای کتابی صحبت کردن است.
۶- اگر وسط صحبت یادمان رفت که چه می گفتیم
فراموش کردن مطلب مسالهای محتمل است که ممکن است برای هرکسی خصوصا در تجربیات اول پیش بیاید، در این شرایط معمولا چند ثانیه ذهن قفل شده و بطور کلی فراموش میکنیم که اصلا راجع به چه چیزی صحبت می کردیم. ولی خوشبختانه این حالت بسیار گذرا بوده و پس از چند لحظه (پنج تا ده ثانیه) دوباره همه چیز یادمان میافتد. ولی ما نمیتوانیم مخاطبان را به حال خود رها کرده و به دنباله مطلب فکر کنیم در اینگونه موارد دو کار می توان کرد:
میتوانیم یک یا چند سوال از حضار بپرسیم. مثلا آیا صدای ما به ردیف آخر می رسه؟ یا مطالب تا اینجا مفهوم بوده؟ یا اینکه تا اینجا کسی سوالی نداره؟ و راه بهتر این است که آخرین جملهای را که گفتیم تکرار کرده و صحبت را آن مورد تا چند جمله ادامه دهیم و در این فرصتی که ایجاد کردیم باید به ادامه موضوع بیندیشیم. البته امروزه که اغلب ارائهها در قالب اسلاید و نرم افزار پاور پوینت انجام می شود این مشکل کمتر بروز پیدا می کند.
۷- آغاز مناسب
شروع یک سخنرانی مانند آغاز یک سفر است؛ باید ازقبل فکر کنیم که از کجا باید شروع کرد و از چه مسیری ادامه داد و در نهایت دقیقا بدانیم که چه چیزی را به مخاطب باید انتقال دهیم. نباید صحبت را بیش از حد خشک و رسمی آغاز کرد. ابتدای یک سخنرانی خیلی خیلی مهم است و انصافا مشکل ! و در موفق بودن بقیه سخنرانی نقشی اساسی دارد.پس نباید آن را سرسری گرفت و باید برای آن طرحی داشت، مثلا یک بیت شعر یا یک مقدمه کوتاه دو سه جمله ای یا مثل همین مطلب با چند پرسش .
یک سخنران ماهر در خاطرات خود مینویسد: ” همیشه دو دقیقه قبل از سخنرانی ترجیح می دادم مرا گلوله باران کنند ولی سخنرانی نکنم … اما … دو دقیقه قبل از پایان حتی با رگبار گلوله هم مایل به تمام کردن سخنرانی نیستم “
۸- چگونگی بیان
۱- در گفتار خود روی کلمات مهم تکیه کنید واز کلمات کم اهمیت سریع عبور کنید.
۲- همیشه قبل و بعد از بایان نکات اساسی و مهم یک مکث کوتاه داشته باشید.
۳- یکنواخت و ماشینی صحبت نکنید، تن صدا و نحوه بیانتان را هر از چند گاه تغییر دهید.
۴- جملات و عبارات مهم را با تمایز و تاکید بیان کنید؛ مثلا بلندتر و یا حتی آرام تر از باقی عبارات. تاثیر این کار دقیقا مشابه هایلایت کردن توسط مارکر یا برجسته کردن فونت در نوشته هاست.
۵- برای تاکید بیشتر بر مطالب مهم میتوانید آنها را یک بار تکرار کنید ولی بهتر است در تکرار از بیان دیگری استفاده کنیم.
۶- زبان بدن راز موفقیت شماست و این یعنی استفاده درست و بجا از حرکات، ایما، اشاره و خلاصه تمامی اندام برای هرچه زنده و شاداب تر کردن جلسه ودمیدن روح در فضای سالن.
۹- مخاطب خود را دوست داشته باشید
علاقه و صمیمیت گوینده نسبت به شنوندگان به آنها منتقل می شود و جمعیت نیز هر گونه احساس و علاقه را درک و منعکس می کند؛ ولی این موضوع مساله ای دلی است و برای آن نمی توان قاعده و فرمولی نوشت و فقط به صورت خلاصه می توان که تصور کنید تمامی آنها که روبه روی شمایند دوستانتان هستند.
زندگی خصوصی و مرگ دیل کارنگی
دیل کارنگی در طول دوران زندگی اش دو بار ازدواج کرده است که هر دو بار بعد از مدتی به طلاق انجامیده است. حاصل این ازدواج ها یک دختر به نام دونا از ازدواج دوم کارنگی با دروتی واندرپول می باشد. کارنگی روزهای پایانی عمرش را در منزل شخصی خود درایالت فارست هیلز می گذراند. وی در اولین روز نوامبر سال ۱۹۵۵ در منزل شخصی خود چشم از دنیا فرو بست و در قبرستان بولتون میسوری دفن شد. آثاروی انسان های زیادی را در زمینه خود بهبودی کمک رسانده است.
چکیده
دیل هاریسون کارنگی یک نویسنده و سخنران آمریکایی توسعه دهنده درسهایی در زمینهٔ پیشرفت شخصی، فروشندگی و سخنرانی در جمع بود. او در یک خانوادهٔ فقیر در میزوری به دنیا آمد و در خانهٔ خود در نیویورک درگذشت. یکی از شاخصترین و مهمترین ایده کارنگی در کتابهایش این بود که میتوان اخلاق برخی را با تغییر دادن رفتارمان در مقابل شان، تغییر داد. امیدواریم از این مقاله نیز استفاده کافی را برده باشید.