راه های غلبه بر ترس از شکست

غلبه بر ترس از شکست

راه های غلبه بر ترس از شکست

ترس از شکست یکی از دلایلی است که بسیاری از افراد به خاطر آن از دنبال کردن رویاهایشان دست می‌کشند. شما چطور؟ آیا به خاطر ترس از شکست در کارآفرینی، از عملی کردن ایده‌ خوبی که در ذهن داشتید منصرف شدید؟ آیا ترس از شکست عشقی، باعث شده است که نخواهید دوباره به شخص دیگری دل ببندید؟ شاید هم زمانی ترس از شکست تحصیلی باعث شده است از دنبال کردن رشته‌ای که دوست داشتید منصرف شوید.

برای اینکه بدانیم ترس از شکست (Fear of Failure) چیست، باید ابتدا مفهوم شکست (Failure) را درک کنیم. وقتی درباره شکست حرف می‌زنیم،‌ در واقع درباره نرسیدن به نتیجه مورد نظر صحبت می‌کنیم. آنتونی رابینز نویسنده، مدرس و مربی برجسته موفقیت در کتابش به نام بیدار کردن غول درون می‌گوید: «چیزی به نام شکست در زندگی وجود ندارد. در زندگی فقط نتایج وجود دارد. وقتی در مورد شکست خوردن حرف می‌زنید، در واقع منظورتان این است که به نتیجه مورد نظر نرسیده‌اید».

ترس از شکست یعنی ترس از نرسیدن به نتیجه

اگر خوب دقت کنیم می‌بینیم این نگرش به شکست، تقریباً در همه زمینه‌های زندگی برقرار است. وقتی از شکست عاطفی حرف می‌زنیم،‌ منظورمان این است که فرد مقابل آن عشق و محبتی که انتظارش را داشتیم به ما برنگردانده یا مطابق میلمان رفتار نکرده است. وقتی از شکست شغلی حرف می‌زنیم، معمولاً منظورمان این است که در آن جایگاه شغلی که خودمان را شایسته‌اش می‌دانیم قرار نداریم. شکست در کسب‌وکار اغلب به این معناست که یکی از شاخص‌های اصلی کسب‌وکار مانند حجم فروش، درآمد، سودآوری، سهم بازار و … مطابق پیش‌بینی‌مان درنیامده است. پس وقتی می‌گویید «در فلان موضوع شکست خوردم» منظورتان این است که «به نتیجه موردنظرم نرسیدم»، می‌بینید همین تغییر ساده واژگان چقدر مؤثر است؟

تمرین: همین الان مروری بر سه حوزه مهم زندگی‌تان (حوزه مالی، حوزه عاطفی و حوزه سلامتی) انجام بدهید و از خودتان بپرسید: «چه رویدادهایی را در این سه حوزه به عنوان شکست تعریف کرده‌ام؟ در این سه حوزه به چه نتایجی می‌خواستم برسم که نرسیدم؟»

اقدامات افراد موفق برای غلبه بر شکست

ترس از شکست تا حدودی محرک افراد است اما می‌تواند آنها را به بیراهه نیز ببرد. ترس بیش از اندازه مشکلات و موانعی را بر سر کسب‌وکار شما ایجاد خواهد کرد. استرس ناشی از ترس باعث می‌شود از ریسک‌ها فرار کرده و فرصت‌ها را نادیده بگیریم؛ چرا که افراد ترسو ترجیح می‌دهند از شکست اجتناب کنند تا این که یک قدم به جلو برداشته و شانس شکست را متحمل شوند.

فشار برای پیروزی نیز اثر عکس خواهد داشت. در اثر این احساس، شما ریسک‌های زیادی متحمل می‌شوید تا با پیروزی‌های مکرر احتمالی جلوی شکست را بگیرید. در نتیجه تصمیمات شما به سرعت اتخاذ شده و سرمایه را با هراس خرج می‌کنید.

در هر دو موقعیت بالا شما با ترس و کمبود احساس اعتماد به نفس کار می‌کنید که در نهایت نتایجی به بار خواهد آورد که نشان‌دهنده‌ی شک شخصی شما و ناامیدی از مسیر پیش رو خواهد بود. کارشناسان می‌گویند نگرش ذهنی رهبر هر سازمان، نشان‌دهنده‌ی موفقیت یا شکست احتمالی آن در آینده است. رهبری که با ترس از شکست کار می‌کند، در ذهنش خود را شکست‌خورده می‌بیند. او تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا شکست را از دنیای اطراف خود مخفی کند. در این مسیر حتی فرصت لذت بردن از تلاش‌ها برای پیشرفت شرکت نیز از بین می‌رود.

ترس از شکست، ریسک کردن را از ذهن مدیران خارج می‌کند، برای این که احساس ترس از شکست را در خود جستجو کنید، به یکی از شرایط دشوار پیشین شرکت فکر کنید. به‌عنوان مثال زمانی که پول کافی نداشته‌اید، از رقیبی در بازار شکست خورده‌اید یا یکی از بهترین کارمندان شرکت را ترک کرده است. قطعا تمامی این حالت‌ها بازخوردهایی احساسی دارند اما ترس مخرب زمانی است که نگران دیدگاه و نظر دیگران در مورد خودتان به‌عنوان رهبر باشید. یک رهبر ترسو از کمبود منابع مالی نمی‌ترسد بلکه نگران تفکر دیگران در مورد شکست خودش است.

ترس از شکست ریشه در دوران کودکیمان دارد

واقعیت این است که ما در زمان کودکی آزاد بودیم که تجربه کنیم تجربه هایی که ضرر و خطر جدی و سهمگینی برای ما در برنداشته باشد. اما برخی از ما به هردلیلی به خاطر والدینی که داشته ایم هر وقت خواستیم چیزی را تجربه نماییم از انجام آن منع شده ایم. به عنوان مثال خواستیم ظرفی یا بشقابی را برداریم تصورکنید یک مادر عظیم الجثه آمده و بشقاب را ازما برداشته است. خواسته ایم خاکبازی کنیم باز مادر و پدر و بزرگترها به بهانه کثیف بودن و میکروب ما را منع کرده اند. خواسته ایم آب بازی کنیم به بهانه سرماخوردگی جلوی ما را گرفته اند وقتی زیاد فرصت تجربه کردن را ازبچه بگیریم بچه حس میکند که دیگر اصلا نباید کاری را انجام دهد اگر بخاطر داشته باشید در فرآِیند تغییر بحث شرطی زدایی را مطرح کردیم که ذهن ما به خاطر اتفاقات گذشته شرطی میشود.همین منع شدن ما در کودکی باعث میشود ما شرطی شویم.

غلبه بر ترس از شکست

وقتی ما دائم در کودکی از انجام کارهای جدید منع شویم در بزرگسالی هم هروفت میخواهیم کاری انجام دهیم که جدید است دست و پایمان میلرزد و کاری نمیکنیم اینگار که یک دست نامرئی ما را بازمیدارد. در بزرگسالی از انتقاد میترسیم چون انتقادزاییده یک فکر جدید و یک کار جدید است وقتی من کار جدید انجام ندهم خب منتقدی هم نخواهم داشت. ترس از شکست به این دلیل ایجاد میشود که ما میخواهیم در بهترین حدکمال ظاهر شویم وو درواقع خود را دررقابت با دیگران احساس میکنیم یکی دیگر از پیامدهای این موضوع این است که درسییم فکری چنین افرادی همیشه فقط بها و ارزش انسانها با موفقیت تعریف میشود یعنی هر فردی که موفق است پس لیاقت دارد و ارزشمند است و اگر شکستی خورد پس بی ارزش است و چون من به دلیل اینکه از شکست خوردن میترسم از انجام کارها و ایده های جدید اجتناب میکنم که مبادا شکست بخورم و بی ارزش شوم پس هیچ کاری نمیکنم.

ضمن اینکه اینگونه افراد همیشه در زندگیشان توقع موفقیت دارند و نه شکست اصلا اینگار که شکست را بخشی زا زندگی نمیدانند و تابلوی ذهن اینها فقط پیروزی و موفقیت را ثبت کرده است خب در اینصورت با مواجه شدن با شکست به شدت حالت بدی را تجربه خواهند کرد. وقتی دائما به موضوع شکست قلاب شویم و شکست را یک فاجعه برای خود قلمداد کنیم دیگر ذهن ما کارکرد خود را برای پرورش خلاقیت ما از دست خواهد داد.همچنین با این طرز فکر عملا تلاش کردن بیهوده خواهد بود. اگر همه بخواهند فقط به این فکر کنند که من به شرطی تلاش میکنم که موفق شوم وارد یک دنیای سیاه و سفید و صفر ویک میشویم و هیچ کاری نخواهیم کرد.

همه ورزشکارانی که پا به عرصه ورزش میگذارند کسانی هستند که خیلی به نتایج کارشان فکر نمیکنند و فقط تلاش خود را انجام میدهند. من همیشه تجربه خودم چنین است که هروقت برای آزمونی دلهره و اضطراب و ترس نتیجه را داشتم که بتوانم جزنفرات اول باشم و بهترین نتیجه را بگیرم در بیشتر مواقع کار خراب شده است و هروقت هیچ فکری به انتهای مسیر نمیکردم و فقط تلاشم را جهت کارم انجام میدادم نتیحه مورد دلخواه و پسندم را میگرفتم.

آیا بین ترس و شکست رابطه‌ای وجود دارد

ترس و نگرانی انسان را ضعیف و ناتوان می‌کند و رنج او را افزایش می‌دهد. ترس باعث از بین رفتن پشتکار می‌شود و حس پیشرفت را از انسان می‌گیرد و در نتیجه مانع بزرگ موفقیت است و عامل اصلی شکست. زیرا ترس ویژگی‌های مثبت اخلاقی را از بین می‌برد و با شک و تردیدی که در وجود انسان تزریق می‌کند . با ترس از شکست عملا فلج ذهنی در انسان رخ می‌دهد و این بزرگترین خیانتی است که انسان را از امتحان فرصت‌هایی که می‌تواند داشته باشد محروم می‌کند و قدرت ریسک پذیری را می‌گیرد.

ریشه های ترس از شکست 

۱- ترس از خجالت‌زده و شرمنده شدن: مثلاً ممکن است فکر کنیم اگر در حین سخنرانی تپق بزنیم بقیه دستمان می‌اندازند و جلوی آن‌ها خجالت‌زده می‌شویم.
۲- ترس از دست دادن عزت‌نفس خود: مثلاً ممکن است از این بترسیم که اگر به کسی که به او علاقه داریم، ابراز علاقه کنیم و او دوست داشتن ما را نپذیرد، روحیه‌مان را به کلی از دست می‌دهیم.
۳- ترس از دست دادن جایگاه اجتماعی: مثلاً ممکن است از این بترسیم که اگر کسب‌وکاری راه‌اندازی کنیم و شکست بخوریم، دیگر نتوانیم همین شغل کارمندی فعلی را هم داشته باشیم.
۴- ترس از ناراحت کردن افراد مهم: مثلاً ممکن است از این بترسیم که اگر در کنکور قبول نشویم، پدر و مادرمان از ما بسیار ناراحت می‌شوند.
۵- ترس از آینده‌ی نامعلوم: مثلاً ممکن است از این بترسیم که اگر پروژه‌ای را شروع کنیم معلوم نیست چه زمانی بتوانیم آن را تمام کنیم و چقدر از ما انرژی می‌گیرد.

نتایج ترس از شکست‌

غلبه بر ترس از شکست

۱- دست روی دست گذاشتن: یعنی با این که می‌دانیم کار درست چیست فرصت‌سوزی می‌کنیم و دست به اقدام نمی‌زنیم. به این وضعیت سندروم هملت نیز می‌گویند.
۲- فلج بی‌تصمیمی: یعنی نمی‌توانیم بین چند گزینه یکی را انتخاب کنیم. منتظر می‌شویم تا یکی از گزینه‌ها حذف شود یا دیگران برای ما تصمیم بگیرند.
۳- عقب‌نشینی یا پسرفت: یعنی به وضعیت قبلی برمی‌گردیم. مثلاً وقتی در کار شکست می‌خوریم با خودمان می‌گوییم به من نیامده کار آزاد کنم. بهتر است بروم درسم را ادامه بدهم و مدرک تحصیلی بالاتری بگیرم.
۴- اقدامات مصنوعی: در این حالت دست به اقداماتی می‌زنیم اما اقداماتمان خنثی و کم‌اثر هستند. در حدی اقدام می‌کنیم که از محدوده‌ی امن خود خارج نشویم.

از طرفی باید به نکتهٔ مهم دیگری نیز دقت کرد و آن این است که ترس احساسی محافظت‌کننده است و برای انسان کارکرد بقاء دارد. اگر اصلاً نمی‌ترسیدیم احتمالاً پیش از این بارها خود را به کشتن داده بودیم. بنابراین ترس از شکست خیلی پایین نیز خوب نیست و نباید سعی کنیم احساس ترس را کاملاً در خودمان از بین ببریم. افرادی که در حین عملیات آکروباتیک دچار سانحه جدی شده‌اند، افرادی که به دام ورشکستگی‌های بزرگ مالی افتادند و افرادی که خطاهای آنها در کار با ابزارآلات و ماشین‌ها منجر به بروز فاجعه شده است، اغلب افرادی بودند که ترس از شکست پایینی داشتند. این افراد در تخمین زدن ریسک‌های موجود و کنترل ریسک‌ها ناتوان عمل کردند، در نتیجه باعث آسیب دیدن خود و دیگران شدند.

مزایای ترس از شکست در حد معقول

۱- ترس از شکست باعث می‌شود انگیزه بگیرید: دوست داشته باشید یا نه این همان حکایت قدیمی هویج و چماق است. نوجوانی که تا دیروز دوست نداشت دست به سیاه و سفید بزند، وقتی می‌فهمد لباس مورد علاقه‌اش تمیز نیست و شاید به همین خاطر نتواند به مهمانی برود، فوراً انگیزه پیدا می‌کند تا کار با ماشین لباسشویی را از مادرش یاد بگیرد. این در مورد بزرگسالان هم صادق است. وقتی خطر شکستی واقعی را احساس می‌کنیم،‌ به سختی می‌توانیم دست روی دست بگذاریم چون تمایل برای فرار از رنج احتمالی ما را به حرکت وامی‌دارد.

۲- ترس از شکست اشتیاقتان برای اقدام کردن را افزایش می‌دهد: خرد پیشینیان می‌گوید این عطش ما برای چیزهای مختلف است که ما را به جلو می‌راند و این چیز بدی نیست. مایکل هایات متخصص رهبری در مورد مفهوم «عطش موفقیت» اینگونه می‌گوید: «به طور خلاصه، کسی که برای موفقیت عطش دارد، تمام عیار بازی می‌کند. هر چیزی دارد رو می‌کند. بیش از هر چیز دوست دارد برنده شود و مشتاق است هزینه‌اش را هم بپردازد».

۳- ترس از شکست باعث می‌شود حساب‌شده‌تر ریسک‌ کنید: تا وقتی در آسایش وضعیت فعلی غوطه‌ور باشید، تمایلی به پذیرش ریسک‌های جدید نخواهید داشت. ریسک‌های حساب‌شده باعث رشدمان می‌شوند و ما را از جایی که هستیم به جایی که می‌خواهیم باشیم می‌رسانند.

۴- ترس از شکست باعث می‌شود بیش از مقدار فعلی تلاش کنید: وقتی شکست احتمالی واقعی باشد، آن وقت دیگر از کوچک‌ترین جزئیات هم نخواهید گذشت مانند کسی که می‌خواهد در صحرا رانندگی کند و باک بنزینش را دو دفعه چک می‌کند. در این حالت دیگر آن یک ساعت اضافی کار کردن، بیست تا تماس تلفنی بیشتر و اجرا کردن یک کمپین دیگر، آنقدرها هم کار سخت و پرزحمتی به‌نظر نمی‌رسد.

۵- ترس از شکست باعث می‌شود خلاقیتتان گل کند: نیاز مادر همه اختراعات است. تا زمانی که انسان‌ها مجبور به انجام دادن کاری نشوند آن را انجام نمی‌دهند. وقتی از شکست خوردن می‌ترسیم، موتور خلاقیت در ذهنمان استارت می‌خورد. هنگامی که تحت فشار قرار می‌گیریم، گوهرهای درونمان شروع به پدیدار شدن می‌کنند.

۶- ترس از شکست باعث می‌شود برای یادگیری از دیگران رغبت داشته باشید: وقتی خطر شکست جدی باشد، احتمالاً تمایل بیشتری داریم تا تواضع پیشه کنیم و از دیگران یاد بگیریم. کوین هال نویسنده می‌گوید: «بذرهای موفقیت در خاک بارور تواضع جوانه خواهد زد». وقتی ببینیم خودمان نمی‌توانیم کاری را انجام دهیم، از دیگران که آن را به راحتی انجام می‌دهند می‌پرسیم: «چطوری انجامش می‌دهی؟»

همانطور که دیدیم ترس از شکست به میزان معقولش می‌تواند کارکردهای مثبتی نیز داشته باشد.

راهکارهای غلبه بر ترس از شکست

غلبه بر ترس از شکست

اگر ترس از شکست مانع از پیشروی شما می‌شود، راه های زیر برای بیرون آمدن از این حالت و مقابله با آن ارائه شده است:

۱- شناخت علت ریشه‌ای ترس

ترس از شکست شما از کجا ناشی می‌شود؟ آرام بنشینید، چند نفس عمیق بکشید، از خودتان بپرسید که ترس از شکستتان از چه زمانی شکل‌گرفته است، و به آنچه می‌بینید، احساس می‌کنید یا می‌شنوید دقت کنید. وقتی متوجه شدید ترس از شکست از کجا نشات می‌گیرد، خواهید دید که ذهنتان تفسیر دقیقی از موقعیت‌ها و ترس‌ها نداشته است. متوجه خواهید شد که والدین یا معلم بیش‌ازحد محتاط شما با نیت خیر و برای مراقبت از شما این نوع تفسیر ذهنی را به شما القا کرده‌اند. به‌سادگی می‌توان دید که چگونه حوادث گذشته بر درک ما از خودمان تاثیر می‌گذارد. اما اگر بتوانید از بیرون به آن وقایع نگاه کنید متوجه خواهید شد که خیلی از احساسات شما به خود شما ارتباطی ندارند. این در بررسی افکار منفی بسیار اهمیت دارد، افکاری که تاثیر بسیاری بر زندگی ما می‌گذارند.

۲- ساده کردن

اگر سعی کنید یک کار یا فکر سخت و پیچیده را تجسم کنید احتمالا دچار سرخوردگی خواهید شد. ازآنجایی‌که نمی‌دانید از کجا و چگونه آغاز کنید دچار ترس و احساس ناامیدی خواهید شد. اما اگر هدفتان را به هدف‌های ساده و کوچک تقسیم کنید با وضوح بیشتری به‌سوی جلو گام برخواهید داشت و دیگر هنگام اقدام به عمل مشکل یا ترسی نخواهید داشت. بازهم اگر نمی‌دانستید چه باید بکنید از دیگران سوال کنید و کمک بگیرید یا اطلاعات مورد نیازتان را جستجو کنید. شور و شوق خود را پیدا کنید و از مسیری بروید که قبل از آن هرگز نرفته‌اید.

۳- شکست اجتناب‌ناپذیر است

برای داشتن یک زندگی قابل‌توجه شکست خوردن اجتناب‌ناپذیر است. همه ما می‌خواهیم یک زندگی پر از اشتیاق، معنا و هدف داشته باشیم. اما این میسر نمی‌شود اگر شما تسلیم ترس‌هایتان شوید و در جستجوی راحتی باشید. دیر یا زود شما باید بر ترس از شکست خود غلبه کنید، و در طول زندگی خود ترس‌های بسیاری هست که باید آن‌ها را نادیده بگیرید. گاهی اوقات روبرو شدن با ترس‌ها غافلگیرکننده، خسته‌کننده و ناامیدکننده است اما هرچه دوره‌های سختی بیشتری را بگذرانید، بیشتر رشد می‌کنید. اگر می‌خواهید رویاهایتان را زندگی کنید باید در بخش‌هایی از زندگی‌تان شکست بخورید.

۴- شکست بیشتر موفقیت بیشتر

رابرت آلن می‌گوید: «هیچ شکستی وجود ندارد، تنها بازخورد است». هر چه بیشتر شکست بخورید بیشتر موفق خواهید شد. از انتقاد سازنده استقبال کنید چراکه به شما این فرصت را می‌دهد تا آنچه می‌خواهید انجام بدهید را بهبود ببخشید.هرگز تصور نکنید همه‌چیز را می‌دانید یا هرگز شکست نخواهید خورد. حتی موفق‌ترین افراد هم در روزهای مختلف شکست‌خورده‌اند. تفاوت بین یک فرد موفق و کسی که هنوز موفق نیست، در تحقق این نکته است که فرد موفق شکست را یک پله می‌داند نه پایان راه.

۵- شکست موقتی است

در ابتدا به نظر می‌آید شکست دائمی است اما این‌گونه نیست. هنگامی‌که شما شکست خوردن را تصور می‌کنید، احتمالا آن‌گونه بازی خواهید کرد تا تصورتان محقق شود و به‌راستی شکست بخورید. اما زندگی واقعی این‌گونه عمل نمی‌کند. بعضی از فیلم‌های موردعلاقه خود را در نظر بگیرید. شخصیت اصلی ممکن است مبارزه کند و بارها و بارها شکست بخورد تا یک درس حیاتی بیاموزد. شما نیز نمی‌توانید آینده را پیش‌بینی کنید، به این معنی که نمی‌دانید این شکست شما خوب است یا بد و به نفعتان خواهد بود یا نه. اگر از شکستتان یاد بگیرید و ادامه دهید، شانس موفقیت شما بیشتر خواهد بود. درواقع شکست شما را به خود ایده آلتان تبدیل می‌کند.

شاید بعد از بارها شکست بازهم از آن بترسید اما مهم این است که بدانید ترس از شکست تنها یک تفکر است و احساسات ناشی از آن اغلب غیرواقعی، اغراق‌آمیز و خارج از کنترل است. این تنها یک فیلم ذهنی است که قبل از اینکه داستان حتی شروع شود، باید آن را متوقف کرد. اکثر مردم هرگز این افکار منفی خود را متوقف نکرده و اشتباه بودن آن را قبول نمی‌کنند. اما بدانید این افکار و احساسات منفی می‌توانند تمام قدرت شما را بگیرند.

۶- ذهنتان را آزاد کنید

بودا می‌گوید: «ذهن همه‌چیز است. شما آن‌گونه خواهید شد که می‌اندیشید». ما می‌توانیم از اسارت افکارمان رها شویم اما چگونه؟ احساسات ما از افکارمان ناشی می‌شود. اگر من فکر کنم که به‌اندازه کافی خوب نیستم، و به این باور برسم، احساس مرتبط با آن را تجربه خواهم کرد. به‌عبارت‌دیگر، من احساس می‌کنم که به‌اندازه کافی خوب نیستم. اما فقط به این دلیل که به آن اعتقاد دارید مجبور نیستید مطابق با آن عمل کنید. این چگونه می‌تواند به غلبه شما بر ترس از شکست کمک کند؟ درواقع شما مجبور نیستید مطابق هر اندیشه‌ای که دارید عمل کنید. اگر افکارتان به شما می‌گوید که شکست خواهید خورد،‌ مجبور نیستید واکنش نشان دهید، می‌توانید آن را تماشا کرده و از کنارش عبور کنید. شما می‌توانید احساس ترس از شکست را تجربه کنید و آن را بپذیرید اما بدانید در عمل چیزی برای ترسیدن وجود ندارد.

۷- رشد شخصی

همه ما یک سری ترس‌های اولیه و اساسی داریم. درحالی‌که با برخی از آن‌ها به‌راحتی کنار می‌یاییم و در برخی از آن‌ها گیر می‌کنیم. از ترس‌های خود به‌عنوان نشانه‌هایی استفاده کنید که به شما می‌گوید کجا می‌توانید بهتر رشد کنید.  ترس از شکست چیزی است که هرکسی با آن مواجه می‌شود و به خاطر تصورات ذهنی ما ممکن است وحشتناک به نظر برسد.

به تصاویر و افکاری که هنگام ترس از شکست در شما ظاهر می‌شود فکر کنید. چی می‌بینید؟ آیا خود را درحالی‌که شکست‌خورده‌اید و گروه بزرگی از مردم به شما می‌خندند می‌بینید؟ این تنها یک داستان یا یک فیلم است که می‌توانید به‌سادگی آن را کنار بگذارید. به‌عبارت‌دیگر شما از عدم موفقیت نمی‌ترسید شما از فیلم ذهنی که در آن بازی می‌کنید می‌ترسید.

۸- استقبال از ترس

هرکسی به یک میزانی دچار ترس می‌شود. هیچ‌کس متفاوت نیست و به نظر می‌رسد به DNA ما مربوط می‌شود. اما هرچه زودتر با ترس‌هایتان دوست شوید، سریع‌تر می‌توانید به جلو حرکت کنید. این ترس نیست که شما را از رفتن به سمت رویاهایتان بازمی‌دارد، بلکه تصمیماتی است که تحت تاثیر ترس‌هایتان می‌گیرید. درواقع شما می‌توانید شیوه واکنشتان به ترس‌ها، افکار و نگرانی‌هایتان را تغییر دهید.

۹- دیدگاه خود را تغییر دهید

غلبه بر ترس از شکست

ژاپنی‌ها می‌گویند «شکست آموزگار موفقیت است». چه کسی به شما گفته است که شکست چیز بدی است؟ آیا لزوما هر چیزی که احساس بدی ایجاد می‌کند واقعا بد است؟ هر عقیده و اندیشه که باعث می‌شود ما احساس بدی داشته باشیم باید موردبررسی قرار گیرد. چه خوب است که بدانیم چه چیزی باعث ترس از شکست در ما می‌شود؟ هرگز خودتان را برای اینکه کامل نیستید آزار ندهید. همه ما در ناخودآگاهمان ترس‌های مخصوص به خودمان راداریم که ریشه درگذشته ما دارند. اما این ترس‌ها به رشد و پیشرفت ما کمک می‌کند. این ترس‌ها زمانی ظاهر می‌شوند که به آن‌ها بها دهیم.

به شکست به‌عنوان یک برکت پنهانی نگاه کنید. ما از طریق شکست‌هایمان و نه از موفقیت‌هایمان است که عاقل‌تر می‌شویم. شاید این تا حدی ناامیدکننده است اما به ما نظم و ارزیابی فرایندی که می‌تواند منجر به نتیجه شود را می‌آموزد. پس به دوره‌های شکست خود به‌عنوان زمانی برای آموختن نگاه کنید. همین قضیه در مورد زندگی نیز صدق می‌کند. هر زمان که با مشکلی مواجه شدید، از آن یاد بگیرید و رشد کنید، و بدانید که این نیز می‌گذرد.

۱۰- اقدام کنید

در حال حاضر دسترسی ما به اطلاعات بیش از گذشته است. شما آسان‌تر از قبل می‌توانید یاد بگیرید و انجام دهید. این فوق‌العاده است اما بازهم اگر ندانیم که چگونه شنا کنیم ممکن است در دریا غرق شویم. کلید این است که به‌اندازه‌ای یاد بگیریم که بتوانیم یک گام به جلو برویم. و بدانید هنگامی‌که عملتان با ندای قلبتان همراه شود، پیشرفت شما سریع‌تر و قدرتمندتر خواهد بود. خواهید دید درحالی‌که اکثر مردم منتظر رسیدن به لحظه‌ای هستند که یادگیری‌شان کامل شود، شما هم‌زمان در حال یادگیری،‌ اقدام و رشد خواهید بود. این همان چیزی است که شما را به تحقق رویاهایتان نزدیک خواهد کرد.

۱۱- آینده خود را تصور کنید

گاهی اوقات منفی بودن کمک می‌کند. آینده‌ای را تصور کنید که ترس زندگی شما را کنترل کرده است. به چه شکل خواهد بود؟ به کجا رسیده‌اید؟ و آیا در لحظات آخر عمرتان احساس پشیمانی می‌کنید؟ حال زندگی و آینده خود را با توجه به پیگیری علاقه‌ و رویاهایتان باوجود ترس‌هایتان تصور کنید. زندگی شما آن‌گونه است که همیشه دوست داشتید. به پشت سر خود نگاه می‌کنید. مطمئنا اشتباهاتی داشته‌اید، حتی ممکن است یکی دو بار نیز احساس شرمندگی کنید اما تمام آن‌ها رنگ‌هایی است که به بوم زندگی‌تان پاشیده شده و آن را زیباتر کرده است.

می‌توانیم در خانه بنشینیم و برای خودمان احساس تاسف کنیم اما این هیچ‌چیز را تغییر نمی‌دهد. برای داشتن یک زندگی بدون پشیمانی باید به خود اجازه اشتباه کردن بدهید. رنگ‌ها را به روی بوم بپاشید و ببینید چه اتفاقی می‌افتد. ممکن است از آنچه که می‌سازید شگفت‌زده شوید. این زندگی شماست نه دیگران. این تجربه شماست. از آن لذت ببرید.

۱۲- ماندن در لحظه اکنون

اکثر ما عادت کرده‌ایم که مدام یا درگذشته باشیم یا به آینده فکر کنیم. یا پشیمانیم از آنچه که انجام داده یا نداده‌ایم و یا نگرانیم از آنچه که در آینده ممکن است رخ بدهد. استفاده از گذشته در زمان حال اگر با هدف باشد (مانند آنچه در شماره ۱۱ گفته شد) خوب است اما اینکه فرمان افکارتان را به دست گذشته بسپارید اصلا خوب نیست. در لحظه اکنون مشکلی وجود ندارد.

اگر شما در حال خواندن این مطلب هستید، به‌احتمال بسیار زیادی خوب هستید. سقفی بالای سر، غذایی در یخچال و احساس خوبی دارید. شما بدون داشتن سقف بالای سر هم می‌توانید خوب باشید. آنچه باعث می‌شود احساس خوبی نداشته باشید ذهنتان و داستان‌هایی است که از موقعیت شما برایتان می‌سازد. آنچه لحظه اکنون به شما هدیه می‌دهد را بپذیرید؛ نفس کشیدن، بوییدن، شنیدن و لذت بردن از کسی که هستید. شما از قبل کلید خوشبختی‌تان را در اختیار دارید.

۱۳- به ندای قلبتان گوش کنید

هنگامی‌که تصمیم می‌گیرید به دنبال علاقه‌تان بروید، احتمال بیشتری دارد که ترس‌هایتان بزرگ و بزرگ‌تر شوند اما راه دیگری برای تحقق رویاهایتان وجود ندارد. شاید در جای دیگر بیشتر احساس امنیت کنید اما هرگز خوشحال و راضی نخواهید بود. پیروی از قلب و احساساتتان است که می‌تواند واقعا شما را هیجان‌زده کند. راهی جالب برای زندگی که پیشنهاد می‌کنم حتما آن را امتحان کنید.

غلبه بر ترس از شکست به‌ اندازه‌ای سخت است که خودتان آن را سخت می‌کنید. هنگامی‌که شما با ترس‌های خود روبرو می‌شوید، متوجه خواهید شد که آن‌ها به‌اندازه‌ای که فکر می‌کردید، بد و ناجور نیستند. درنهایت چه چیزی وجود خواهد داشت؟ ترس‌های شما یا رویاهایی که تحقق پیداکرده‌اند؟ پس از سواری لذت ببر.

چکیده
شکست چیز خوبی است چون به معنای آزمودن راه های تازه است و فرصتی بی نظیر برای درس گرفتن و رشد در اختیار شما قرار می دهد. اگر بتوانید از مسیر همیشگی خود خارج شوید و ریسک کنید، با احتمال پیش نرفتن اوضاع بر وفق مراد نیز احساس راحتی بیشتری خواهید داشت و این در کل چیز خوبی است. وقتی یاد بگیرید چگونه بر شکست غلبه کنید، از بند ترس های خود رها خواهید شد و قدم های سازنده تری بر خواهید داشت.

ترس از شکست امری طبیعی است که چه بخواهیم چه نخواهیم وجود دارد. ما می‌توانیم انتخاب کنیم انکارش کنیم یا از آن فرار کنیم که عملاً فایده‌ای ندارد یا سعی کنیم آن را بهتر بشناسیم و از آن به نفع خودمان استفاده کنیم. این موضوع در مورد سایر ترس‌ها مانند ترس از موفقیت نیز برقرار است. شما این توانایی را دارید تا هر نوع ترسی را به سوخت انگیزه خودتان تبدیل کنید. این شیوه‌ای است که کارآفرینان موفق از آن استفاده می‌کنند و با وجود ترس‌ها، دست به اقدام می‌زنند و به نتایج بی‌نظیری می‌رسند. ما در این مقاله راهکارهایی برای غلبه بر ترس از شکست برای شما بیان کردیم که امیدواریم مورد استفاده تان قرار گرفته باشد.

پاسخ دهید