دروغ گویی در محیط کار
همه ما گاه و بیگاه دروغ گفته ایم، گاهی دروغی کوچک که خیلی هم مهم نبوده و تاثیر زیادی نداشته، و گاهی هم دروغی بزرگ که نهایتا به ضرر گوینده یا سایرین تمام شده است. به طور کلی باور داریم که دروغ گویی امر خوبی نیست و سعی در انجام ندان و عادت نکردن به آن داریم، اما برای برخی از انسانها دروغ گویی جز ذات آنها میشود و شیوه ای برای زندگی. محیط کار نیز از این موضوع بی نصیب نیست، به طور کلی دروغ گویی در هر شرایط و موقعیتی ناپسند و نکوهیده است اما به طور معمول وقتی به شکل عادت در می آید، در بیشتر موقعیت ها ادامه می یابد. با ما در این مقاله همراه باشید تا برخی از علل دروغ گویی در محیط کار را در اختیار شما قرار دهیم.
راز شخصیت انسانهای دروغ گو
برای مقابله با دروغ گویی ابتدا باید علت دروغ گویی را کشف کرد، یکی از دلایل دروغ گویی ریشه در شخصیت فرد دارد که آن هم دارای عللی می باشد که در زیر به آن ها اشاره می کنیم.
نیاز به تمجید و تعریف
این افراد محتاج هستند که دیگران از آنها تعریف کنند و مورد تحسین قرار بگیرند اما حاضر نیستند برای رسیدن به این جایگاه تلاش کنند. بدون هیچ تلاشی دوست دارند مورد تمجید قرار بگیرند و محبوب شوند. افرادی که دارای اعتماد به نفس پایین هستند و از کفایت کافی برخوردار نیستند، با دروغ گویی به طور موقت میتوانند اعتماد به نفس پیدا کنند و احساس بی کفایتی نداشته باشند. پس دروغ میگویند تا ولع خود را برطرف سازند.
نیاز به کنترل و اداره کردن
یکی دیگر از لایل دروغ گویی این اشخاص احاطه داشتن و کنترل همه چیز است در حالیکه به طور معمول دارای این قدرت نیستند که اطرافیانشان را وادار به انجام کاری کنند. آنها به این دروغ گویی ادامه میدهند چون برای رسیدن به این هدف قبلا کار داده است.
اعتماد به نفس پایین
لایه ی درونی شخصیت کسی که دروغ میگوید و نیاز به جمع آوری تمجید و تحسین است، کمبود اعتماد به نفس در آن شخص است. آنها احساس خود کم بینی دارند پس دروغ پردازی میکنند و داستانهایی سرهم میکنند تا نزد دیگران بهتر به نظر برسند. اینگونه افراد نگران و هراسان هستند از طرد شدن توسط دیگران، پس به طور دائم در حال قصه بافی های اغراق آمیز میشوند تا کفایت خود را نشان دهند و نزد دیگران خوب به نظر برسند.
دروغ پاتولوژیک
اگر چه دروغ گویی اجباری و دروغ گویی پاتولوژیک هر دو شبیه هستند و برای بیان یک منظور به کار برده میشوند اما گاهی مشخص شده که دروغ گویی پاتولوژیک دارای تفاوتهای جزئی است. یک دروغگوی پاتولوژیک کسی است که هیچ دلیلی مشخصی برای دروغ گفتن ندارد و بسیار هم متقاعد کننده دروغ میگوید. اگر شخصی به دلایل بالا مثل کمبود اعتماد به نفس یا جلب توجه و مجبوبیت، دروغ بگوید در رده ی دروغگویان پاتولوژیک قرار میگیرد. این افراد تا حد زیادی جامعه ستیز هستند، همدلی کمی دارند و دروغ میگویند چون میتوانند دروغ بگویند. هر چه هر دو دسته ی دروغگویان، علائمی از مسئله های بزرگتری هستند مانند:
۱- اختلال شخصیتی خودشیفتگی
۲- بیش فعالی و کمبود توجه
۳- اختلال شخصیتی دو قطبی
۴- داشتن اعتیاد
۵- اختلال شخصیتی مرزی
۶- جامعه ستیزی
افراد دروغگو، میتوانند باعث آزار اطرافیان شوند به خصوص نزدیکان خود مثل شریک زندگی یا دوستان. چرا که میتوانند توسط فرد دروغ گو تحت کنترل قرار بگیرند، افراد دروغ گو به راحتی احساسات نزدیکان خود را با دروغ گویی تحت کنترل قرار میدهند چون نزدیکان آنها به آنها اهمیت میدهند. اگر دروغ گویی آنها به دلایل ریشه ای که قبلا مثال زده شد باشد، مثل عدم اعتماد به نفس یا ستیز با جامعه، حتی نمیتوانند متوجه شوند که دروغ گویی شان تا چه درجه میتواند آسیب رسان باشد. این اشخاص میتوانند شخصیت های چندگانه داشته باشند، یا حتی از نظر ذهنی و احساسی آزار رسان باشند. و در راس همه ی این موارد، دروغگویان غیر قابل اعتماد هستند.
محیط کار نیز از این قاعده مستثنا نیست و بیشتر ما در محیط کار خود همکارانی داریم که به دروغگویی شهره هستند. حتی ممکن است خود نیز مبتلا به این عادت باشیم. دلایل متعددی برای دروغ گویی در محیط کار وجود دارد که در ادامه به برخی از آن ها و شیوه های برخورد با آن اشاره می کنیم.
احساس ناامنی
بسیاری از دروغ ها ریشه در احساس ناامنی دارد. چنین دروغ هایی در واقع نوعی دفاع روانی برای افراد دروغگو محسوب می شود، چراکه به علت ترس شان برانگیخته می شوند. دروغ هایی که محصول احساس ناامنی است، بیشتر برای ارتقای موقعیت فرد در محیط کار و ایجاد و حفظ روابط مطلوب با سایر همکاران و مافوق گفته می شود.
بهترین راه برخورد با همکارانی که دروغ هایشان ریشه در احساس ناامنی دارد، دادن احساس پذیرش به آن هاست. در عمل به آن ها نشان دهید برای آن چه که هستند ارزش قائل هستید، نه برای آن چیزی که دوست دارند باشند و برای آن دروغ می گویند. به یاد داشته باشید این افراد نسبت به خود انتقادگر هستند، بنابراین دریافت حس احترام و تحسین به موقع از جانب دیگران، به آن ها کمک می کند دریابند برای رسیدن به جایگاه بالاتر نیاز به تلاش و زمان دارند و گفتن دروغ راهکار مطلوبی برای رسیدن به اهدافشان نیست.
مخفی کردن اشتباهات
برخی از دروغ ها برای قرار گرفتن در کانون توجه و متمایز به نظر رسیدن نیست؛ بلکه برای پنهان کردن چیزهایی است که فرد دوست ندارد دیگران متوجه شوند. مخفی کردن خطاها و اشتباهاتی که در انجام کارها مرتکب شده ایم یا پنهان کردن این مسئله که مهارت هایی را بلد نیستیم، نوعی دروغ در محیط کار است. البته برخی افراد دروغگو معتقدند «ما دروغ نگفته ایم، فقط راستش را پنهان کرده ایم!».
بهترین روش برخورد با چنین همکارانی که برای مخفی کردن ناتوانی های خود دروغ می گویند این است که در قدم اول سردرگمی و ناتوانی شان در انجام کارها یا تاخیر در انجام مسئولیت ها و تحویل کار را بر شنیدن دروغ ارجح بدانیم. اگر اشخاص دروغگو فشار زیادی از سوی مدیران و دیگر همکاران برای تحویل سریع یا به موقع کارهای محوله احساس کنند، برای گفتن دروغ و پنهان کردن ناتوانی های خود برانگیخته خواهند شد. کمک به چنین اشخاصی برای ارتقای توانمندی های لازم در راستای انجام وظایف شغلی و صبر و دادن زمان مورد نیاز برای یاد گرفتن آن چه که بلد نیستند، به تدریج به آن ها کمک خواهد کرد برای پنهان کردن خطاهای خود، حقیقت را کتمان نکنند.
اگر خودتان عادت به دروغگویی در محیط کار دارید
پیش از هر چیز به این مسئله فکر کنید که آیا در مسائلی که دست به دروغ گویی می زنید، لازم است حتما دروغ بگویید؟ آیا هیچ راهکار دیگری برای مواجهه با مسائل وجود ندارد و دروغ گویی تنها راه حل موجود است؟ موارد متعددی در محیط کار وجود دارد که با دروغ گفتن می توانید از آن ها فرار کنید. لیکن مشکل این جاست که این عادت های کوچک و بد کم کم تبدیل به شیوه زندگی تان می شود و بالاخره روزی گریبانگیرتان خواهد شد و حتی ممکن است به برخوردهای جدی یا حتی اخراج منجر شود.
تفاوتی نمی کند که دروغ در محیط کار، مصلحت آمیز باشد یا کتمان حقیقت و پنهان کاری یا موارد جزئی مثل دروغ درباره دلیل دیر رسیدن به محل کار یا تمارض به بیماری و استفاده از مرخصی استعلاجی! در هر صورت این کار باعث می شود احترام و اعتبار خود را در مجموعه کاری از دست بدهید و بی اعتمادی در روابط کاری حکمفرما شود.
اگر می خواهید اعتبار شخصی خود را بازیابی کنید و اعتماد از دست رفته مدیران و همکاران خود را دوباره به دست آورید، اول از همه صادقانه بپذیرید که دروغ گفته اید. کتمان دروغ به اندازه گفتن دروغ، زشت و ناپسند است. پذیرش دروغی که گفته اید، قدری حالت دفاعی دیگران نسبت به شما را کم رنگ خواهد کرد. البته شما می توانید دلیل دروغ خود را بگویید، اما به طور معمول همکاران آن را توجیهی برای یک عمل زشت می پندارند. به یاد داشته باشید اعتمادی که با دروغ گویی از بین رفته است، به یکباره و به سرعت بازنخواهد گشت و زمان زیادی خواهد برد. پس صبور باشید و از گفتن هر دروغ دیگری بپرهیزید.
چکیده
پژوهشهای منسجم روانشناسی اجتماعی تاکید دارند که افراد غالب اوقات دروغ میگویند. یک مطالعه برجسته مشخص کرده که افراد هر روز به طور متوسط یک یا دو دروغ میگویند. کارمندان هم از این قاعده مستثنی نیستند. دروغ گویی علاوه بر اینکه در دین مبین ما اسلام نیز به شدت مذمت شده است، نتایج زشت و ناپسند بسیاری دارد و باعث خدشه وارد شدن به اعتبار فرد می شود و باید از آن دوری کرد. ولی برای این کار باید ابتدا دلایل دروغ گویی را بشناسیم و سعی کنیم آن ها را ازبین ببریم که در این مقاله به آن ها اشاره شد، امیدواریم مورد استفاده شما کاربران عزیز قرار گرفته باشد.