با کودک چگونه از مرگ صحبت کنیم ، مرگ یک بخش غیر قابل انکار از زندگى است و چه بخواهیم و چه نخواهیم، از خیلى خردسالى ، کودکان نسبت به آن کنجکاو مىشوند و به فهمیدن و پرسیدن درباره روشهایى که احساس غم مربوط به آن را بطور طبیعى نشان بدهد، علاقهمند هستند، روشهایى که بزرگترها عزادارى مىنامند. با راز ثروت همراه باشید.
آیا باید کودک را مطلع کرد؟
در پاسخ به این سوال که آیا کودک را در جریان مرگ عزیزانش قرار دهیم
باید گفت:
کودک در نهایت باید بداند که فردی را از دست داده است و آن شخص دیگر پیش او باز نخواهد گشت.
بنابراین باید موضوع فوت شخص را به اطلاع او رساند؛ اما نحوه گفتن این واقعه اهمیت بسزایی دارد.
بنابراین برای توضیح فوت یک فرد به او اطلاعات دقیق و درستی ارائه دهید اما در نظر داشته باشید که این اطلاعات باید در سطح درک او از واقعه باشد.
مثلاً
بیان این که مرگ از نظر پزشکی چگونه روی می دهد یا بر مبنای اعتقادات ارزشی ما مسلمانان
سرانجام فردی که فوت می کند چیست، می تواند در ایجاد درک صحیح این موضوع بسیار کمک کننده باشد.
همچنین اهمیت بسزایی دارد که از گفتن دروغ و داستان های غیر واقعی در توضیح این موضوع پرهیز شود.
از دادن وعده هایی مبنی بر بازگشت فرد، نیز حتماً اجتناب کنید.
به عنوان مثال نباید گفت مادربزرگت به مسافرت رفته است، زیرا در چنین شرایطی کودک همواره به امید بازگشتن او از سفر خواهد بود.
با کودک چگونه از مرگ صحبت کنیم
چه کسی این واقعه را به کودک بگوید؟
برای گفتن ماجرا به کودک مهم است که شخصی مورد اعتماد و دوست داشتنی
از نظر کودک که با او احساس راحتی دارد و در عین حال به او اطمینان دارد این خبر را به کودک بدهد.
در خصوص زمان هایی که خود کودک نیز در فرآیند فوت شخص حضور داشته است
مثلاً در موقعیت تصادف حتی می توان از کادر پزشکی برای توضیح موضوع به کودک کمک گرفت.
آیا بردن کودک به مزار متوفی کار صحیحی است؟
مسئله و موضوع چالش برانگیز دیگری که در این باره مطرح است، بردن کودک به مزار فرد متوفی است
این موضوع به سن کودک و نسبت او با فرد فوت شده بستگی دارد.
با این حال بعد از ۹ سالگی زمان مناسب تری است که کودک بر مزار فرد فوت شده حاضر شود.
اما با مراعات حال کودک، ایجاد جو حمایتی و آمادگی ارائه پاسخ های حقیقی و علمی به پرسش های کودک.
با کودک چگونه از مرگ صحبت کنیم
آیا طبیعی است اگر کودک غمگین باشد گریه کند و یا به متوفی فکر کند؟
کودکان نیز مانند بزرگسالان در مواجهه با فقدان عزیزان خود غمگین می شوند
و برای سازگاری با این موقعیت جدید نیازمند درک و پذیرش فقدان هستند بنابراین آن ها به گذشت زمان احتیاج دارند.
با این حال واکنش های کودکان با بزرگسالان اندکی متفاوت است.
ممکن است آن ها در مواجهه با فقدان بلافاصله واکنشی بروز ندهند و عزاداری یا غمگینی آشکاری نداشته باشند.
از این رو، نباید تصور شود که کودک غمگین نیست یا متوجه از دست دادن آن شخص نیست.
همچنین کودک
نیز می تواند مانند بزرگسالان در مراسم ترحیم شرکت کند، در کنار دیگران آیین های سوگواری را تجربه کند تا او نیز از این شیوه های تخلیه هیجانی بهره مند شود. خصوصاً اینکه کودک با مشاهده سوگواری و اشک ریختن دیگران می تواند درک کند که دیگران نیز برای آن فرد ارزش قائل هستند و برای او دلتنگ هستند هرچند که اگر این مراسم در کنار ارائه توضیحاتی به کودک باشد مناسب تر است تا بهتر درک کند که فرد را دوست داشتیم و داریم اما دیگر نمی توان او را دید و از این بابت غمگین هستیم. به علاوه اگر کودک خواست گریه کند نباید مانعش شویم بلکه بهتر است محیط امن و حمایت گرانه را برایش ایجاد کنیم تا از این لحاظ در آرامش باشد.
با کودک چگونه از مرگ صحبت کنیم
با این حال شرکت
در مراسمی که برخی افراد برای نشان دادن احساسات خود از رفتارهایی مانند شیون یا آسیب زدن به خود استفاده می کنند که موجب وحشت کودک می شود اصلاً توصیه نمی شود. همچنین طبیعی است که کودک بارها سوال هایی در این زمینه بپرسد و یا سوگواری خود را با تحریک پذیری یا گوشه گیری نشان دهد. به طور کلی در مواجهه با فقدان یک شخص، اغلب، مراحلی که برای همه عمومیت دارد طی می شود که شامل شوک، ناباوری، خشم، غمگینی و در نهایت سازگاری با واقعه است. این فرآیند احتمال دارد که بین ۶ماه تا ۲ سال به طول انجامد با این حال رفتارهای افراطی که کارکرد روزمره فرد را به شدت مختل سازد طبیعی نیست و باید برای ممانعت از آسیب های احتمالی در چنین شرایطی از راهنمایی یک روان شناس کمک گرفته شود.
با کودک چگونه از مرگ صحبت کنیم
بایدها و نبایدهای رفتار با کودکان داغدار
او را در فرصت های مناسب همراه با سکوت در آغوش بگیرید:
این کار برای تقویت حس همدردی و همدلی موثر است.
همراه با کودک نقاشی کنید:
این که شما همراه با کودک داغدار مشغول نقاشی کردن شوید به دلیل بیان احساساتش درباره افرادی که تصویرشان را نقاشی می کند می تواند موثر باشد.
همراه با او آلبوم عکس های خانوادگی و آلبوم خودش را مرور کنید:
این کار باعث می شود خاطرات مربوط به فرد فوت شده را با هم مرور کنید.
هرگز از او نخواهید که عزیز از دست رفته اش را فراموش کند:
این کار ممکن است در او احساس گناه ایجاد کند.
همدردی را به کودک بیاموزید:
کودک باید بفهمد که او تنها کسی نیست که عزیزی را از دست داده است و افراد دیگری هم سوگوارند و او می تواند برای آن ها نقش حمایتی ایفا کند. به سوالات او پاسخ دهید: کودک درباره فرد از دست رفته سوال خواهد کرد. بهتر است به سوال هایش پاسخ داده شود. کودک می خواهد بداند چه اتفاقی افتاده است. از دادن جواب هایی با جمله های کوتاه بپرهیزید.
نگویید:
«مادربزرگت مرده و دیگه نیست.» فکر نکنید چون کودک است نمی فهمد. موقعیتی را برای صحبت با او فراهم کنید. برایش توضیح دهید فردی که فوت کرده، دیگر در کنار او نیست و نمی تواند برگردد و کسی هم نمی تواند در این باره کاری انجام بدهد.
از جملات کلیشه ای استفاده نکنید: برخی با جمله های کلیشه ای سعی می کنند کودک را آرام کنند. مثلا می گویند «همیشه خدا اونایی که خیلی خوب هستند رو پیش خودش می بره.» گفتن چنین جمله ای، دنیایی از اضطراب را برای کودک به همراه خواهد داشت یعنی کسانی که الان هستند و نمرده اند خوب نیستند؟ یا افراد خوبی که هستند و او خیلی دوستشان دارد هم به زودی خواهند مرد؟ همچنین اگر کودک سن بسیار کمی دارد
به او نگویید که مثلا:
«خدا مادربزرگت را پیش خودش برده» چرا که ممکن است با این جمله این تصور اشتباه در کودک به وجود بیاید که خدا عزیزانش را به ناحق از او گرفته است.
قبل توضیح مفهوم مرگ برای کودک تصور او را بشناسید
جالب است بدانید کودکان حتی در سن پایین و از حدود ۲ سالگی با مفهوم مرگ آشنا هستند اما آن را به درستی نمیشناسند. فرزند شما هنگام روبرو شدن با مرگ حیوانات خانگی و خیابانی، در حین بازیها و داستان با مرگ روبرو میشوند. اما باید بدانید کودک شما تصور کاملی مانند شما از مرگ ندارد. کودکان در سنین مختلف تواناییهای فکری متفاوتی دارند و به همین دلیل تصورشان از مرگ هم عوض میشود.
با کودک چگونه از مرگ صحبت کنیم
در حدود سن ۲ سالگی
چون کودک نمیتواند مفهوم ابدیت را تصور کند، فکر میکند افرادی که میمیرند دوباره زنده شده و به دنیا برمیگردند یا آن که مردهها هم مانند او نیاز به آب و غذا دارند و درد را حس میکنند. این تصورات کودک از خصوصیت طبیعی خود مرکزبینی طبیعی او نشات میگیرد و در سالهای بعد و حدود ۶ تا ۷ سالگی تغییر میکند. پس چگونگی رفتار با کودک و توضیحاتتان درباره مرگ در تصحیح تصورات او و ممانعت از شکلگیری احساس اضطراب، گیجی یا ترس از مرگ برای کودکتان بسیار اهمیت دارد.
چگونه میتوانیم مرگ را برای فرزندمان توضیح دهیم؟
در آغاز باید بدانید که فرار کردن یا طفره رفتن از صحبت درباره مرگ با کودکان به هیچ وجه روش درستی نیست. مخصوصا اگر مرگ والدین رخ داده باشد. وقتی شما بعد از روبرو شدن با سوال فرزندتان دست و پایتان را گم میکنید و مضطرب میشوید، او هم اضطراب شما را میفهمد و فکر میکند باید دلیلی برای اضطراب وجود داشته باشد. در این شرایط شما باید سعی داشته باشید تا احساس خود را مدیریت کنید و آرامش خود را حفظ کنید. به او بفهمانید که سوالی طبیعی پرسیده و با پرسیدن این سوال اشتباهی انجام نداده و شما به راحتی میتوانید به او پاسخ دهید.
با کودک چگونه از مرگ صحبت کنیم
دقیق و ملموس صحبت کنید
مهمترین نکته در توضیح مفهوم مرگ برای کودکان آن است که دقیق و قابل لمس پاسخ دهید. توصیف شما نباید گیجکننده یا نامفهوم باشد. مثلا بگویید مرگ یعنی وقتی یک موجود زنده مثل آدم یا حیوان دیگر نفس نمیکشد و دیگر تکان نمیخورد. اگر کودک کمی بزرگتر است (۴-۵ سال یا بیشتر) میتوانید بگویید که کسی که مرده دیگر قلبش کار نمیکند. بگویید کسی که مرده دیگر زنده نمیشود و بر نمیگردد. برای ملموستر شدن توضیح تان از مثال استفاده کنید. مثلا ماهی کوچولو که در تنگ نگهداری میکردید و حالا مرده است. در این راه مطالعه مقاله آموزش پدر و مادر به شما کمک میکند تا بدانید چه چیزی را باید برای کودک خود بخواهید و از بیان چه چیزی بپرهیزید.
مرگ خواب یا یک سفر نیست
از مفاهیم غیرواقعی برای ساده کردن توضیح تان استفاده نکنید چون ممکن است آسیب ناخواستهای بزند. بعضیها عادت دارند که مرگ را به عنوان خواب ابدی توصیف کنند. در این موارد کودک ممکن است فکر کند که اگر بخوابد خوابش طولانی شده و مثل مرگ دیگر بیدار نشود یا اگر میگویید پدربزرگ به سفر رفته و حالا مدت زیادی است همه ناراحت هستند؛ فکر میکنند پدربزرگ دیگر برنمیگردد و ممکن است فرزندتان نسبت به سفر دیگر اطرافیانش نیز واکنش نشان دهد و فکر کند هرکسی که سفر میرود ممکن است دیگر برنگردد.
در گفتن مسائل مربوط به خدا و بهشت احتیاط کنید
بعضی از والدین از آموزههای مذهبی برای توصیف مرگ برای کودکان استفاده میکنند. این آموزهها به خودی خود اشتباه یا آسیبزا نیستند اما نحوه بیان آن به کودکان باید مورد توجه قرار بگیرد. به فرزندتان نگویید که خدا هر کس را دوست داشته باشد زودتر پیش خودش میبرد یا آن که تو نباید ناراحت باشی چون بابابزرگ پیش خدا در بهشت است و خوشحال است. در این شرایط ممکن است فرزندتان تصور کند اگر کسی از اطرافیانش خیلی خوب است پس حتما زودتر میمیرد. یا آن که فکر میکند اگر فرد درگذشته، الان خوشحال است پس چرا ما ناراحت هستیم. در این راه باید بدانید که چه مفاهیمی را به کودکتان آموزش میدهید.
با کودک چگونه از مرگ صحبت کنیم
ترسهای بعد از توضیح مفهوم مرگ برای کودک
بعضی مواقع کودکان نسبت به مرگ خودشان یا والدین نگران میشوند.
ترس از مرگ کودک میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که خارج از کنترل شما بوده است.
در این مواقع او بیشتر نگران آن است که اگر شما نباشید چه کسی از او مراقبت میکند.
میتوانید به کودکان کوچکتر زیر ۴ سال بگویید که پدر و مادر نمیمیرند
اما در سن بالاتر به او این اطمینان را بدهید که تا او بزرگ شود پدر و مادر زنده هستند و از او مراقبت میکنند.
برای مردن اول باید خیلی سال بگذرد و آدم خیلی پیر شود تا دیگر بدنش نتواند درست کار کند.
پس باید خیالت راحت باشد که بابا و مامان هنوز جوان و قوی هستند و حالا حالاها نمیمیرند.
اگر فرزندتان در مورد مرگ خودش نگران است
و از مرگ میترسد با همین اطلاعات به او بگویید که تا وقتی پیر نشدی و سالهای زیادی زندگی نکردی قرار نیست که بمیری و بدنت از کار بیافتند. لازم به ذکر است که به طور کلی کودکان هنگامی که با مرگ کسی روبه رو میشوند ابتدا هول شده و به دنبال انکار موضوع هستند سپس نسبت به مسئله بی تفاوت شده اما دچار تغییرات فیزیولوژیکی میشوند. در انتها ممکن است به حالتهای قبلی بازگشته و یا هیجانات شدید و احساس گناه را تجربه نماید.
بی توجهی نکنید!
نادیده گرفتن اهمیت و حساسیت صحبت درباره مرگ با کودک و یا هر مفهوم بنیادی دیگری
میتواند باعث آسیبهای جدی به کودک شود.
یکی از محتمل ترین اختلالات، اختلال اضطراب جدایی در کودکان است.
افسردگی در کودکان، پرخاشگری و دیگر رفتارهای نامتعارف میتواند ریشه در عدم ارتباط مناسب والد با کودک باشد.
شما میتوانید برای اطمینان از روش تربیتی خود با یک مشاوره کودک در ارتباط باشید.