دو بیتی های بابا طاهر عریان ، باباطاهِر عریان، عارف و دوبیتی سرای ایرانى سده ۵ق/۱۱م است که کلمات قصاری عارفانه از وی برجای مانده است. در سایت راز ثروت به زندگی نامه این شاعر بزرگ میپردازیم.
باباطاهرکیست
باباطاهر عریان همدانی فرزند فریدون شاعر متصوف و ترانهگوی بزرگ قرن پنجم هجری است.
ولادت او در اواخر قرن چهارم، اتفاق افتاده است.
بنا به قول اکثر متأخرین، پس از ۴۴۷ یا ۴۵۰ق از دنیا رفت.
شهرت باباطاهر
آوازۀ باباطاهر، بیشتر بهدلیل دوبیتیهای عوام فهم و خواص پسند اوست.
دوبیتیهای باباطاهر، دارای مضامین ساده و روان و دور از صنایع ادبی دشوار است.
این امر باعث رونق شعر او میان عموم مردم شده، بهطوری که شماری از ابیات او صبغۀ تمثیلی یافته است.
عناصر طبیعت، کوه و صحرا و گل و گیاه، عواطف لطیف و احساسات رقیق، درویشی،
قلندری و ملامت، غم غربت و درد دلتنگی، اندوه بیسامانی و حسرت وصال، شکوه از ناپایداری و بیوفایی،
دلدادگی و وفای به عهد، اعتراف به گناه و پوزش از خالق رحمان، مویههای حاصل از هجران، شور و جذبههای عشق و… از جمله مضامین بارز شعر باباطاهر است.
دو بیتی های بابا طاهر عریان
زبان باباطاهر
برخی صاحبان کتابهای تذکره و محققان معاصر، زبان وی را «راژی»، «راجی» یا «رازی» دانستهاند.
این سه لفظ به گویش قدیم اهل ری بازمیگردد. برخی نیز زبان اشعار او را لُری میدانند.
لر یا همدانی ؟
انتساب بابا به همدان در اغلب منابع دیده مىشود؛
علاوه بر تصریح منابع، در حافظۀ جمعى ایرانیان نیز باباطاهر «همدانى» است.
اما لُر یا لُری یا لرستانى و یا از قوم لر به شمار آمدن وی، به گواهى پارهای منابع معلول لهجۀ لری بعضى از اشعار اوست.
دو بیتی های بابا طاهر عریان
سبک اشعار باباطاهر
باباطاهر بدون هیچ پیچیدگی و یا توسل به اصطلاحات علمی، افکار و اندیشههای خود را بیان کرده است و شعرش بسیار روان، ساده و بیپیرایه است، و از آنجا که از ضمیر و جان سوخته دلی برآمده، لاجرم بر دل مخاطب مینشیند.
باباطاهر در اشعارش غالبا از درویشی و قلندری و بیسر و سامانی حرف میزند و فروتنی را تعلیم میکند.
در ترانههایش عشق به خداوند به سادهترین زبان موج میزند، غم و اندوه در شعرش غلبه دارد و همواره با چشم بصیرت به زیباییهای طبیعت نگریسته و به حقیقت اشیاء پی میبرد.
لقبها
بابا مشهورترین لقب او و معادل پیر و مرشد است.
در منابع از این لفظ به عنوان پیشنام برای او استفاده شده است.
در همدان نیز او را بابا مىنامیدند
عریان در هیچیک از منابع کهن، دستکم تا اواسط سدۀ ۹ق، به همراه نام وی دیده نمىشود.
این لقب، بیانگر دوری جستن بابا از علایق دنیوی است.
با این حال، این لقب مایۀ پدید آمدن پندارهایى همچون سر و پا برهنه بودن بابا و برهنه گشتن وی در معابر عمومى شده است؛
اگرچه روحیۀ درویشانه و منش قلندرانه و در نتیجه رفتار گاه متفاوت و غیر متعارف باباطاهر، در پیدایى چنان داوریهایى بىتأثیر نبوده است.
در برخى مآخذ از بابا با صفاتى چون شیفتهگونه، دیوانه و دیوانۀ فرزانه یاد شده است.
دو بیتی های بابا طاهر عریان
محل زندگی
باباطاهر در همدان زیسته، و در همانجا درگذشته و دفن شده است.
نخستین مأخذی که در آن به نام «طاهر» – بدون ذکر القاب «بابا» و «عریان» – اشاره شده، نامههای عین القضات همدانى است.
عین القضات به زیارت قبر «طاهر» مىرفته و گاهى در آنجا نامهای مىنوشته است.
همچنین، «فتحه» – از عارفان معاصر عینالقضات – ۷۰ سال مىکوشیده تا ارادت خود را نسبت به «طاهر» استوار سازد و بدین کار موفق نمیشد.
طاهر، با دیلمیان معاصر بوده و ملاقاتی با ابن سینا داشته است.
آرامگاه
آرامگاه باباطاهر بر فراز تپهای در شمال غربى همدان، مقابل قلۀ الوند و از سوی دیگر، مقابل بقعۀ امامزاده حارث (هادی) بن على (ع) ساخته شده است.
پس از عینالقضات، حمدالله مستوفى نخستین کسى است که ضمن بر شمردن «مزارات متبرکه» همدان، از مقبرۀ بابا، نشانى مىدهد.
آرامگاه قدیم وی در سده ۶ق، به صورت برج آجری ۸ ضلعى ساخته شد.
این برج در اوایل سده ۱۴ش در معرض ویرانى قرار داشت؛ از این رو، نخست در ۱۳۱۷ش تجدید بنای آن در دستور کار قرار گرفت اما ناتمام ماند و بار دیگر، در سالهای ۱۳۲۹- ۱۳۳۱ش مرمت و بازسازی شد.
سرانجام، به اهتمام انجمن آثار ملى، آرامگاه کنونى وی در سالهای ۱۳۴۶-۱۳۴۹ش بنیاد نهاده شد. در جوار آرامگاه باباطاهر مقبره شماری از مشاهیر همدان نیز قرار دارد.
دو بیتی های بابا طاهر عریان
مسلک
مسلک درویشی و فروتنی او که شیوههای عارفان بزرگ است، سبب شد که گوشهگیری را اختیار نماید
و در نتیجه، شرح احوال مفصلی از او در دست نماند، فقط در بعضی از کتب صوفیه ذکری از مقام معنوی و ریاضت و درویشی و استغنای طبع او آمده است.
قدیمیترین متنی که چیزی از او یاد کرده، «راحهالصدور» راوندی است که از ملاقات طغرلبیک با باباطاهر سخن گفته است.
محتمل است ملاقاتی که میان طغرلبیک و باباطاهر رخ داده در سال ۴۴۷ یا ۴۵۰ باشد، بنابراین وی را از شاعران قرن پنجم میدانیم.
وجه تسمیه عریان
بنا به روایتها و داستانهایی که از باباطاهر ذکر کردهاند، به این دلیل به او عریان میگفتند که از علایق دنیا دست کشیده بود.
دانشمندان همعصر باباطاهر
زندگی باباطاهر عریان در قرن پنجم سپری شده، قرنی درخشان و پربار از حیات دانشمندان و شاعران نامور از جمله معاصرین باباطاهر،
ابوریحان بیرونی (منجم و دانشمند)
ابوالفضل بیهقی (تاریخنگار)، ابوسعید ابوالخیر (عارف)
ابوالقاسم فردوسی (شاعر) است، بدیهی است که باباطاهر دارای مقامی بس رفیع بوده است که اسم او در بین نوابغ عصر ثبت شده است.
برخی از بزرگانی که درجوار مزار باباطاهر آرمیدهاند:
محمد ابن عبدالعزیز از ادیبان سده ۳ هجری
ابوالفتح اسعد از فقیهان سده ۶
میرزا علی نقی کوثر از دانشمندان سده ۱۳ و مفتون همدانی از شاعران سده ۱۴
علت محبوبیت باباطاهر
مقدار زیادی از محبوبیت باباطاهر بیگمان به سبب افکار او و نزدیک بودن لهجهی او به فارسی صحیح و روانی کلام و آهنگ دلنشین الفاظ و سادگی وزن و بحر متحدالشکل آن است
میدان سخن او محدود است به کوه و دشت و صحرا که از غایت سادگی خواننده را با جمال حقیقی طبیعت آشنا میکند.
به همین سبب دوبیتیهای باباطاهر از هزار سال پیش در دلها جای دارد و بسیاری از طوایف همزبان او را وادار به تقلید کرده است
و امروز دوبیتیهای بسیار در هر عشیرهی کرد و لری به سبک او موجود است
و بسا اشعار دیگران که در مجموعه دوبیتیهای او داخل شده است
تشخیص رباعیات اصیل باباطاهر از بین رباعیاتی که اکنون به نام او در دست است، کاری است بس دشوار؛ چنانکه همین مشکل در رباعیات خیام نیشابوری مشاهد و محسوس است.
آثار باباطاهر
از باباطاهر مجموعهای از کلمات قصار به عربی باقیمانده است که عقاید عرفانی را در علم و معرفت و ذکر عبادت و وجد و محبت بیان کرده است. دیگر مجموعه ترانههای ماندگار اوست به لهجهی لری.
نمونهای از ترانههای باباطاهر
دو بیتی های بابا طاهر عریان
خوشا آنون که الله یارشان بی ••• به حمد و قل هو الله کارشان بی
خوشا آنون که دایم در نمازند ••• بهشت جاودان بازارشان بی
••••
به دریا بنگرم دریا ته بینم ••• به صحرا بنگرم صحرا ته بینم
به هر جا بنگرم کوه و در و دشت ••• نشان از قامت رعنا ته بینم
••••
یکی درد و یکی درمون پسنده ••• یکی وصل و یکی هجران پسنده
مو از درمون و درد و وصل و هجرون ••• پسندم آنچه را جانون پسنده
….
مکن کاری که بر پا سنگت آیو جهان با این فراخی تنگت آیو
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند تو را از نامه خواندن ننگت آیو
….
مو آن رندم که نامم بی قلندر نه خون دیرم نه مون دیرم نه لنگر
چو روز آیه بگردم گرد گیتی چو شو گرده به خشتی وانهم سر
….
ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده وینه دل کنه یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد زنم بر دیده تا دل گرده آزاد
….
خداوندا که بوشم با که بوشم مژه پراشک خونین تا که بوشم
همم کز در برانن سو ته آیم تو کم از در برانی وا که بوشم
….
هزارت دل بغارت برده ویشه هزارانت جگر خون کرده ویشه
هزاران داغ ویش از ویشم اشمر هنی نشمرده از اشمرده ویشه
….
چه خوش بی مهربونی هر دو سر بی که یک سر مهربونی دردسر بی
اگر مجنون دل شوریدهای داشت دل لیلی از او شوریده تر بی
….
خداوندا به فریاد دلم رس کس بی کس تویی مو مانده بی کس
همه گویند طاهر کس نداره خدا یار منه چه حاجت کس
دو بیتی های بابا طاهر عریان