استیون هاوکینگ | |
زادروز | 8 ژانویه 1942 انگلستان |
تبار | بریتانیایی |
مذهب | بی دین |
پیشه | فیزیکدان و کیهان شناس |
شناختهشده برای | سیاهچاله کیهانشناسی نظری جاذبه کوانتوم تابش هاوکینگ قضایای تکینگی پنروز-هاوکینگ |
همسران | جین وایلد (۱۹۹۵–۱۹۶۵) جداشده الین میسون (۲۰۰۶–۱۹۹۵) جداشده |
فرزندان | رابرت (متولد ۱۹۶۷) لوسی(متولد ۱۹۷۰) تیموتی (متولد ۱۹۷۹) |
www razservat.ir |
استیون هاوکینگ کیست؟
استیون ویلیام هاوکینگ (Stephen William Hawking) فیزیکدان نظری، کیهانشناس و نویسندهی بریتانیایی و مدیر تحقیقات مرکز کیهانشناسی نظری در دانشگاه کمبریج است که کارهای علمیاش سابقهای بیش از چهل سال دارد. کتابها و همایشهایش، او را به یک چهرهٔ محبوب تبدیل کردهاست. در حال حاضر، او عضو جامعهٔ سلطنتی هنر و عضو ثابت جامعهٔ اسقفان دانشمند است. او در سال ۲۰۰۹ موفق به دریافت مدال آزادی ریاست جمهوری آمریکا شد. هاوکینگ به مدت سی سال یعنی از سال ۱۹۷۹ تا یکم اکتبر ۲۰۰۹، دارنده کرسی ریاضیات لوکاس بودهاست. وی به خاطر فعالیت در زمینهٔ کیهانشناسی و جاذبه کوانتوم به ویژه در زمینهٔ سیاهچاله، شناخته شدهاست.
کتاب تاریخچه زمان او که با رکوردی ۲۳۷ هفتهای به عنوان پرفروشترین کتاب در بریتانیا باقیماند، باعث شهرتش شد. همچنین، کتاب طرح بزرگ او که در اواخر سال ۲۰۱۰ به چاپ رسید، جنجال زیادی به پا کرد. این کتاب تنها پس از چند روز به یکی از پرفروشترین کتابهای آمازون تبدیل شد. هاوکینگ مبتلا به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (یا بیماری لو گهریگ) بوده و از هر گونه تحرک عاجز است؛ نه میتواند بنشیند، نه برخیزد، و نه راه برود. حتی قادر نیست دست و پایش را تکان بدهد یا بدنش را خم و راست کند و حتی توانایی سخن گفتن را نیز ندارد. وی با وجود تواناییهای بسیار در زمینهٔ کیهانشناسی تاکنون جایزه نوبل را کسب نکرده است.
کودکی
استیون ویلیام هاوکینگ، بزرگترین فرزند ایزابل و فرانک هاوکینگ، درست ۳۰۰ سال پس از مرگ گالیله در تاریخ ۸ ژانویه سال ۱۹۴۲ به دنیا آمد. او در شهر آکسفورد انگلیس در خانوادهای روشنفکر چشم به جهان گشود. تولد او برای خانوادهاش زمان مناسبی نبود، چون وضعیت اقتصادی مناسبی نداشتند. اوضاع سیاسی کشور هم وخیم و پر از تنش بود؛ انگلیس با جنگ جهانی دوم دستوپنجه نرم میکرد و زیر بمباران شدید هواپیماهای آلمانی بود.
در جستجوی مکانی امن برای زندگی، ایزابل به آکسفورد برگشته بود که نخستین فرزند خود را به دنیا آورد. در سالهای بعد، دو فرزند دختر خانواده به دنیا آمدند: ماری در سال ۱۹۴۳ و فیلیپا در سال ۱۹۴۷. آنها در سال ۱۹۵۶ دومین پسر خود ادوارد را به فرزندخواندگی پذیرفتند.
خانواده هاوکینگ، چنانکه دوستان نزدیکشان آنها را توصیف میکردند، «دار و دستهای عجیب» بودند. شام معمولاً در سکوت صرف میشد؛ چراکه هر یک از اعضای خانواده مشتاقانه در حال مطالعه یک کتاب بود. ماشین خانواده یک تاکسی قدیمی لندن بود و در خانهای کلنگی در خیابان سنت آلبانز زندگی میکردند که هیچگاه بازسازی و تعمیر نشد. آنها در زیرزمین ساختمان زنبور عسل پرورش میدادند و در گلخانه آتشبازی به راه میانداختند.
در سال ۱۹۵۰، پدر خانواده، مدیریت بخش انگلشناسی موسسه ملی تحقیقات پزشکی را به عهده گرفت و سه ماه زمستان را برای انجام تحقیقات به آفریقا سفر کرد. او دلش میخواست پسر بزرگش پزشکی بخواند، ولی استیون در همان سالهای کودکی اشتیاقش را به علوم کیهانی ابراز کرد. مادرش بیش از همه متوجه این امر بود و در شبهای تابستانی با فرزندانش در حیاط دراز میکشید و ستارهها را تماشا میکرد. او بعدها اظهار کرد: « استیون همیشه پر از حس کنجکاوی بود و من میدیدم ستارهها چطور او را به خود جذب میکنند.»
نوجوانی
در اوایل زندگی تحصیلی، استیون دانشآموزی زرنگ بود؛ اما استثنایی نبود. هنگامیکه دانشآموز سال اول ابتدایی مدرسه سنت آلبانز بود، جزو سه نفر آخر کلاس بود. او علایقش را خارج از مدرسه دنبال میکرد، عاشق شطرنج و بازیهای فکری بود و با دوستان صمیمیاش بازیهای جدیدی اختراع میکرد. در دوران نوجوانی همراه با چند تن از دوستانش یکی از قطعات کامپیوتر را طوری بازسازی کردند که معادلات ابتدایی ریاضی را حل کند.
هاوکینگ همیشه در حال فعالیت و مشغله بود. با خواهرش ماری که عاشق کوهنوردی و پیادهروی بود، مسیرهای مختلفی برای رسیدن به خانه کشف میکرد. او این اخلاقش را حتی وقتی در سن ۱۷ سالگی وارد دانشکده آکسفورد شد، حفظ کرد و همچنان فعال و کنجکاو باقی ماند. او عاشق رقص بود و از پاروزنی لذت میبرد تا جایی که سرپرست گروه قایقرانی دانشکده شد.
او آرزو داشت در رشته ریاضیات تحصیل کند؛ ولی ازآنجاکه دانشکده علوم دانشگاه آکسفورد چنین رشتهای نداشت، او به رشته فیزیک و بهطور خاص به کیهانشناسی جذب شد.
بهحساب خودش، او وقت زیادی روی مطالعاتش نگذاشت. آنطور که بعدها محاسبه کرد، بهطور متوسط یک ساعت در روز صرف درسهای مدرسه میکرد. البته نیازی نداشت بیشتر از این تلاش کند تا از پس تکالیف مدرسه برآید. در سال ۱۹۶۲ درجه ممتاز در رشته علوم طبیعی فارغالتحصیل شد و برای اخذ مدرک دکترای کیهانشناسی و فلسفه نظام هستی وارد ترینیتی هال دانشگاه کمبریج شد.
حقایقی در مورد پروفسور استیون هاوکینگ
1-نمرات استیون هاوکینگ در مدرسه بالا نبود
این روزها ما استیون هاوکینگ را به عنوان ذهنی درخشان و از نوابغ جامعه ی بشری می شناسیم به همین علت شاید متعجب شویم زمانی که بفهمیم او در دوران مدرسه دانش آموز زرنگی نبود و از زیر بار تکالیف خود شانه خالی می کرد. در ۹ سالگی، استیون هاوکینگ جزو بدترین دانش آموزان کلاس بود و به زحمت توانست این دوران را پشت سر بگذارد. با این وجود از کودکی علاقمند بود بداند دستگاه ها چگونه کار می کنند.
دستگاه هایی مثل رادیو و ساعت را باز می کرد تا درون آن ها را ببیند، اگرچه در جمع کردن آن ها مهارتی نداشت. به علت همین روحیه ی کنجکاو با وجود نمرات ضعیف، معلمانش او را انیشتین خطاب می کردند. سرانجام نمرات ضعیف برای استیون هاوکینگ جوان مشکل ساز شد، پدرش قصد داشت او را به آکسفورد بفرستد اما پول کافی نداشت بنابر این استیون هاوکینگ برای گرفتن بورس تحصیلی در امتحانات شرکت کرد که خوشبختانه با گرفتن نمره ی کامل در درس فیزیک توانست در آکسفورد پذیرفته شود.
2-استیون هاوکینگ به زیست شناسی علاقه مند است
استیون هاوکینگ از کودکی به ریاضیات علاقه مند بود و می خواست در این رشته تخصص بگیرد اما پدرش فرانک دوست داشت او در رشته ی دیگری مثل پزشکی ادامه تحصیل دهد. علاوه بر مخالفت پدر مشکل دیگر این بود که آکسفورد رشته ی ریاضیات را در حد تخصصی نداشت، بنابر این استیون هاوکینگ در رشته ی فیزیک این دانشگاه به ادامه ی تحصیل پرداخت، اما مشکل دیگری نیز وجود داشت و آن هم اینکه فیزیک به دو گرایش رفتار ریز ذرات اتمی و کیهان شناسی تقسیم می شد. سرانجام استیون هاوکینگ در کیهان شناسی که به جهان به عنوان یک کل واحد نگاه می کند، ادامه ی تحصیل داد. اگر چه این رشته در آن زمان چندان رایج نبود. او فیزیک و زیست شناسی را شبیه هم می داند زیرا در هردو آن ها رفتار ذرات کوچک ماهیت اجسام بزرگ را تعیین می کند.
3-استیون هاوکینگ عضو تیم قایقرانی آکسفورد بود
در طول سال اول اقامت در آکسفورد، استیون هاوکینگ دچار انزوا و افسردگی شد و برای حل این مشکل تصمیم گرفت به عضویت تیم قایقرانی این دانشگاه در آید. حتی قبل از بیمار شدن، استیون هاوکینگ اندامی نحیف داشت اما همین سبکی وزن باعث شد جایی برای او در تیم قایق رانی ایجاد شود، البته نه به عنوان پاروزن، بلکه به عنوان هدایت کننده و کنترل فرمان قایق در این تیم حضور یافت. از آنجا که قایقرانی در آکسفورد بسیار رقابتی و مهم است، استیون هاوکینگ در میان هم تیمی هایش به محبوبیت رسید اما از طرف دیگر این ورزش باعث شد زمانی را که به مطالعه اختصاص می داد از دست بدهد.
4-در ۲۱ سالگی پزشکان به استیون هاوکینگ گفتند فقط چند سال دیگر زنده خواهد ماند
هنگامی که استیون هاوکینگ دانشجوی کارشناسی ارشد بود، بدنش علائمی از بیماری را نشان داد، پس از تعطیلات کریسمس استیون هاوکینگ به بیمارستان مراجعه کرد که مشکل وی، بیماری ALS تشخیص داده شد، پزشکان به او گفتند فقط چند سال زنده خواهد ماند، استیون هاوکینگ که از این موضوع شوکه شده بود، در بیمارستان با جوانی مبتلا به سرطان خون و در حال مرگ مواجه شد و دریافت از این بدتر نیز ممکن است. ۲۱ سالگی با همسر آیندهاش، جین وایلد آشنا شد و این موضوع روحیه ی مضاعف برای مبارزه با بیماری به او داد. هنگام که استیون هاوکینگ از جین درخواست ازدواج کرد جین به او گفت که آن ها در زیر ابر هسته ای افتضاحی زندگی می کنند که هر لحظه ممکن است دنیایشان را به پایان برساند بنابر این بهتر است از تمام لحظات باقی مانده ی عمرشان بهترین استفاده را بکنند.
5-در نظریه جهان بیکران به او کمک شده است
در سال ۱۹۸۳ پروفسور استیون هاوکینگ یکی از دستاوردهای بزرگ خود را با مشارکت جیمز هارتل به ثبت رساند، نظریه ای که طبق آن جهان هیچ مرزی ندارد. در تلاش برای درک ماهیت و شکل جهان از مفاهیم مکانیک کوانتومی (مطالعه ی رفتار ذرات ریز) و ترکیب آن ها با نسبیت عام (نظریه ی انیشتین در مورد گرانش و انحنای فضا-زمان) آن ها به نظریه ای رسیدند که طبق آن جهان به عنوان یک موجودیت معرفی می شود
اما هیچ محدودیت و مرزی ندارد. استیون هاوکینگ در مورد این نظریه می گوید جهان را مانند سطح زمین در نظر بگیرید، شما می توانید در هر جهتی که می خواهید بدوید اما هرگز به انتهای زمین نخواهید رسید با این تفاوت که سطح زمین دو بعدی است اما فضا چهار بعد دارد. فضا-زمان را می توانید مانند خطوط عرض جغرافیایی در نظر بگیرید، اگر از قطب شمال به سمت جنوب بروید هر چه فاصله ی شما از قطب بیشتر شود فاصله ی این خطوط از یکدیگر بیشتر خواهد شد تا از استوا بگذرید و به سمت قطب جنوب بروید. بنابر این جهان در فضا-زمان محدود شده و در نهایت دوباره به ساختار ابتدایی خود باز خواهد گشت، اما این اتفاق حداقل تا ۲۰ میلیارد سال دیگر رخ نخواهد داد، اما آیا این به معنی بازگرداندن زمان به عقب است؟
دوستان جدایی ناپذیر فضا و زمان
انیشتین نشان داد که فضا و زمان نسبت به یکدیگر عواملی نسبی هستند و فیزیکدانان آن را با فضا-زمان نشان دادند، قوانین ریاضی نشان می دهد که جهان در حال انبساط است، بنابر این زمان تابعی از گسترش جهان است.
6-شرط بندی دربارهی سیاه چالهها را باخته است
حتماً مثال معروف درخت هرچه پر بارتر، افتاده تر است را شنیدهاید، حتی استیون هاوکینگ نابغه نیز اشتباه می کند، اما به اشتباهش اعتراف می کند. سال ۱۹۹۷ استیون هاوکینگ و یکی از همکارانش در مورد سیاه چالهها شرط بندی کردند.
7-استیون هاوکینگ موفق به کسب جوایز متعدد و متفاوتی شده است
پروفسور استیون هاوکینگ در طول زندگی پربار علمی خود موفق به کسب جوایز فوق العاده ای شده است که در این مقاله به تعدادی از آنها می پردازیم.
سال ۱۹۷۴ استیون هاوکینگ به عضویت آکادمی سلطنتی علوم انگلستان که قدمتی حدود ۴۰۰ سال دارد، پذیرفته شد و یک سال بعد پاپ پل ششم مدال طلای علوم را به وی اهدا کرد. استیون هاوکینگ همچنان موفق به دریافت مدال آلبرت انیشتین و هیوز از انجمن سلطنتی شده است. استیون هاوکینگ دارنده مقام های CH “همنشین افتخاری پادشاه بریتانیا”، CBE “سردار امپراتور بریتانیا- یکی از بالاترین مقامهای افتخاری دربار”، FRS “عضو انجمن پادشاهی” و FRSA “عضو انجمن پادشاهی فنون” فیزیکدان و کیهان شناس نظری و صاحب کرسی لوکاسین در ریاضیات در دانشگاه کمبریج است. کرسی ای که قبل از او تنها 16 دانشمند دیگر صاحب آن بوده اند که معروف ترین آن ها، بزرگ ترین دانشمند همه قرون و اعصار، سر آیزاک نیوتون است. یکی دیگر از دانشمندان مشهور صاحب این کرسی هم فیزیکدان برجسته انگلیسی و از بنیان گذاران مکانیک کوانتمی نوین، پل آدرین موریس دیراک است.
سال ۱۹۷۹ کرسی استادی ریاضیات در دانشگاه کمبریج را دریافت کرد و به مدت ۳۰ سال این صندلی را نگه داشت، جایگاهی که زمانی به اسحاق نیوتن تعلق داشت. سال ۲۰۰۹ هاوکینگ از باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا مدال آزادی را به عنوان بزرگترین مدال غیر نظامی این کشور، دریافت کرد. با وجود تمام این افتخارات هنوز جایزهی نوبل به وی اهدا نشده است.
8-استیون هاوکینگ نویسنده ی کتاب های کودکان است
یکی از موارد غیر منتظره در رزومه ی کاری استیون هاوکینگ نویسندگی برای کودکان است. سال ۲۰۰۷ استیون هاوکینگ و دخترش لوسی کتاب راز کلیدی جورج را برای کودکان منتشر کردند. این کتاب درباره ی نوجوانی به نام جورج نوشته شده است که پدر و مادرش با تکنولوژی مخالف اند. او با همسایه اش که فیزیکدان است دوست می شود و کامپیوتری می سازد که پورتالی برای ارتباط با دنیاهای دیگر به وجود می آورد. بخش زیادی از کتاب برای آشنایی کودکان و نوجوانان با مفاهیم علمی مانند سیاه چاله ها و منشاء حیات نوشته شده است که توجه استیون هاوکینگ را به نسل های آینده نشان می دهد. در سال ۲۰۰۹ کتاب دوم از سه گانه ی ماجراهای جورج به نام گنجینه ی کیهانی منتشر شد.
9-استیون هاوکینگ به وجود فرازمینی ها معتقد است
با توجه به سابقه ی درخشان استیون هاوکینگ نظرات وی در مورد امکان وجود حیات فرازمینی برای مردم بسیار جالب است. سال 2008 در جشن ۵۰ سالگی ناسا، استیون هاوکینگ در سخنرانی خود گفت که با توجه به وسعت جهان، امکان وجود انواعی از حیات بدوی در فضا وجود دارد اگر چه حیات هوشمند نادر است. بعد با حالت مزاح گفت بعضی ها اعتقاد دارند ممکن است روی زمین حیات هوشمند به وجود بیاید. پروفسور استیون هاوکینگ گفت انسان باید در برخورد با بیگانه ها بسیار محتاط باشد
زیرا احتمالاً حیات آن ها مبتنی بر DNA نیست و ما مقاومتی در برابر بیماری های آن ها نداریم. همچنین در قسمتی از مجموعه ی جهان همراه با استیون هاوکینگ که از کانال دیسکاوری پخش شد، توضیح داد که بیگانه ها ممکن است منابع سیاره ی خود را به پایان رسانده و به دنبال تسخیر و استعمار سیارات دیگر باشند، همچنین آن ها می توانند انرژی خورشید را متمرکز کنند و با ساختن کرم چاله ای از طریق فضا-زمان حرکت کنند.
سال ۲۰۰۷ زمانی که استیون هاوکینگ ۶۵ ساله بود به کمک شرکت جاذبه ی صفر توانست بی وزنی را تجربه کند. او پس از ۴ دهه موفق شد از صندلی چرخ داره خود فاصله بگیرد و حتی توانست حرکات ژیمناستیک انجام دهد. هواپیمای شرکت جاذبه ی صفر، استیون هاوکینگ را تا ارتفاع زیادی بالا برد و سپس به سمت زمین سقوط کرد که چند بار و هر بار به مدت ۲۵ ثانیه تجربه ی بی وزنی را برای وی ایجاد کرد. همچنین ریچارد برنسون یک صندلی رایگان در فضاپیمای توریستی ویرجین گلکسی به وی اختصاص داده است.
اما هنگامی که از استیون هاوکینگ پرسیدند چرا با وجود خطرناک بودن، این تجربه را قبول کرد است، او دلیل کار خود را حمایت از سفرهای فضایی اعلام کرد و گفت با توجه به گرم شدن زمین و احتمال جنگ هسته ای و محدود بودن منابع در آینده، انسان باید به فکر مهاجرت به فضا باشد. او امیدوار است که اکتشافات و گردشگری فضایی خصوصی توسعه پیدا کند و انسان به دیگر سیارات سفر کرده و از منابع آن ها برای زنده ماندن استفاده کند البته اگر تا آن زمان بتواند زنده بماند.