راهکارهای توانمند سازی کارمندان
امروزه هر سازمانی برای رویارویی با چالش ها و بهبود مستمر، نیازمند حمایت، درگیری و تعهد کارکنان است. منشا اصلی مزیت رقابتی در تکنولوژی جدید نهفته نیست، بلکه در فداکاری، کیفیت تعهد و توانایی نیروی کار ریشه دارد. از مهم ترین منابع یک شرکت می توان به نتایج حاصل از تحرک و خلاقیت کارکنان اشاره کرد و توانمندسازی محرک جدید این محیط کاری در حال رشد است.
تعاریفی از توانمند سازی کارمندان
۱- توانمند سازی دادن یک سری اختیارات به کارکنان می باشد به نحوی که کارایی آنها را افزایش دهد.
۲- توانمند سازی فقط دادن اختیار نیست بلکه موجب می شود با افزایش دانش و مهارت افراد و ایجاد اعتماد به نفس رضایت شغلی آنان افزایش یابد. و همچنین موجب به وجود آمدن ایده هایی نو در تمامی سطوح سازمان می گردد.
۳- توانمند سازی یعنی آزاد کردن نیروهای درونی برای ایجاد خلاقیت در فرد
۴– توانمند سازی کارکنان یعنی ایجاد سازمانی که افراد آن در حین کنترل خود آمادگی لازم برای پذیرش مسئولیت های جدید را نیز داشته باشند.
مزایای توانمند سازی کارمندان
۱- کارکنان توانمند در حین ایفای نقش به نیاز مشتریان بهتر و سریعتر پاسخ می دهند.
۲- افراد توانمند به مشتریان ناراضی بهتر و منطقی تر پاسخ می دهند.
۳- توانمند سازی افراد موجب می شود که آنها نسبت به کار خود رضایت بیشتری داشته باشند.
۴- توانمند سازی افراد موجب بروز ایده های خلاقانه در آن ها و در نتیجه رشد سازمان می شود.
در ادامهٔ مقاله به سه روشی اشاره میکنیم که با استفاده از آنها میتوانید به نیروی انسانی خود قدرت بدهید. زمانی که همه چیز با هم هماهنگ باشد، یک محیط کاریِ پربازدهتر و لذتبخشتر به وجود میآید.
۱- کارمندان را در رازهای بزرگ شریک کنید
اولین اصل برای القای احساس توانمندی به کارکنان این است که به آنها توضیح شفاف از این مسئله بدهید که نقشهای متعدد در شرکت، چگونه برای رسیدن به هر هدف با هم همکاری و تعامل دارند.بسیاری از سرپرستها مرتکب یک اشتباه میشوند: آنها به کارکنان دستوراتی میدهند بدون اینکه توضیح دهند چرا باید این کار انجام شود، یا سایر بخشهای شرکت دارند چگونه با همدیگر همکاری میکنند. توجه داشته باشید که کارکنان شما افرادی باهوش و توانا هستند و میتوانند دیدِ کلیتری نسبت به قضیه داشته باشند. سعی کنید همواره شفاف باشید تا آنها نیز بفهمند که چطور میتوانند به یک رهبر تبدیل شوند.
۲- به آنها اجازه دهید کار و زمانشان را خودشان مدیریت کنند
سلطهجویی نسبت به کارکنان فقط به این معنی نیست که امر و نهی یا امورِ ظالمانه نسبت به آنها انجام شود، ندادنِ استقلال هم میتواند نوعی سلطه جویی باشد. اگر به آنها اجازه دهید زمانِ کاری را خودشان تعیین کنند، میبینید که بازدهیِ آنها نسبت به زمانی که شما به آنها بگویید چه موقعی باید کار کنند، خیلی بالاتر میرود. یکی از روشهای خوب برای رسیدن به این هدف این است که از نرمافزارهای مدیریتِ زمان کاری استفاده شود. کارکنان میتوانند به کمک این نرمافزارها زمانهای مشخصی را برای انجام وظایف مشخص کنند و همچنین ساعتهای فعالیتِ خود را در شرکت ثبت کنند.
نرمافزارهای مدیریت زمان کاری برای مدیران هم سودمند هستند، زیرا گزارش روند پیشرفتِ کارکنان را بر اساس دادههای موجود دریافت میکنند. از طرف دیگر، به خاطر سیستمی بودن این نرمافزارها، لازم نیست مدیران نگران نظارت بر تکتک کارکنان باشند. بدین ترتیب بدون اینکه احساس تسلط و چیرگی را بین کارکنان القا کنند، میتوانند کل نیروی کاری موجود را مدیریت نمایند. برای این منظور میتوانید از نرم افزارهای آنلاین مدیریت استفاده کنید.
۳- تشویق به نوآوری
برای اینکه به رهبری موفق و بزرگ تبدیل شوید نیاز است شناخت شفافی از خودتان داشته باشید. مدیرانِ ترسناک و سلطهجو زاییدهٔ تهدید و ناامنی هستند. استفاده از «صندوق پیشنهادات» را در برنامهٔ خود بگذارید. هر کسی که پیشنهادی دارد میتواند در صورت نیاز به صورت ناشناس پیشنهادات یا انتقادات خود را مطرح کند یا برعکس، بگذارد همه از پیشنهادش مطلع شوند. اگر یکی از کارکنان میخواهد برای رسیدگی به یک مشکل، از راه حل متفاوتی استفاده کند، اجازه دهید برای مدتی آن را اجرا کند! میدانید این کار چقدر در زمینهٔ توانمندسازی مفید است؟ آن فرد احساس میکند که کمک بزرگی به شرکت میکند. اگر ایدهٔ جدید مفید است، آن را در ساختارِ شرکت وارد کنید.
در مقابلِ این وسوسه که ایدهها را به نام خودتان تمام کنید یا در محل کار رقابت ایجاد کنید، مقاومت نمایید. شما اعتبارتان را به عنوان یک مدیرِ موفق، از این میگیرید که جسارت امتحان کردن و تشویق ایدهٔ جدید کارمندانتان را دارید. در تیم شما فقط باید رقابت سالم وجود داشته باشد. سایر کارمندان را هم تشویق کنید تا رویکردی خلاقانهتر داشته باشند.افراد باهوش و مستعد ممکن است در هر محلی حضور داشته باشند. روابط خالصانه با کارکنان دربارهٔ هدفِ کار، باعث میشود که همه روی هدف متمرکز بمانند. این رویکردِ توانمندسازی در همه جا جواب میدهد؛ از بزرگترین شرکتِ دنیا گرفته تا ساندویچیِ سر کوچه. حتی کاری که به نظر میرسد به بنبست رسیده باشد نیز میتواند با کمکِ کارکنانِ قدرتمند شده به خوبی انجام شود؛ کارکنانی که در مسیر پیشروی به سمت اهداف بزرگتر و بهتر هستند. تشویق کردنِ پتانسیلِ رهبری در کارمندان به شکلی ملموس و واقعگرایانه، برای همیشه با آنها خواهد ماند. کلید همهٔ اینها داشتنِ نگرشِ صحیح است.
چکیده
اگر کارکنان توانمند شوند، تعهد کاری آنها افزایش خواهد یافت و قدرت و استقلال بیشتری نیز برای کنترل بر مسئولیت کاری خود خواهند داست. توانمندسازی، ظرفیتهای خلاق و نوآورانه کارکنان را افزایش داده و رضایت، انگیزش و تعهد کاری زیادی در آنها به وجود می آورد. نیروی انسانی شاغل در سازمان ها با قابلیت ها و توانمندی های بالقوه خود، چنانچه مورد توجه قرار گیرند، نقش مهم و حساسی را در رشد و توسعه همه جانبه ایفا خواهد نمود. در این مسیر، استفاده از تکنیک ها و روش های مختلف موجب ارتقای توانمندسازی کارمندان می شود. در این مقاله ضمن ارائه تعریفی کوتاه از توانمندسازی و بیان مزایای آن، سه استراتژی مهم در توانمندسازی کارمندان بیان گردید امیدواریم مورد استفاده تان قرار گرفته باشد.