کریس گاردنر | |
زادروز | 9 فوریه 1954 ایالات محتده |
تبار | آمریکایی |
پیشه | کارآفرین و مدیر عامل شرکت |
شناختهشده برای | میلیاردری که از صفر شروع کرد، فیلم در جستجوی خوشبختی از روی کتاب وی |
www razservat.ir |
کریس گاردنر کیست؟
در این بخش از بیوگرافی بزرگان به یکی از پر انگیزاننده ترین افراد که هیچ گاه سرش را در مقابل سختی های روزگار خم نکرد خواهیم پرداخت. کسی که توانست با غلبه بر مشکلات و سختی ها،موفقیت و خوشبختی را برای خود و پسرش فراهم آورد.
زندگی شخصی کریس گاردنر
کریس گاردنر، متولد شهر میلواکی ایالت ویسکنسون آمریکاست. دوران کودکی کریس گاردنر مملو از فقر، نزاع خانوادگی، اعتیاد به الکل، سوءاستفادههای جنسی بود و زندگی وی در خانوادهای بیسواد آغاز گردید.
کریس گاردنر پس از پایان تحصیلات دبیرستان به نیروی دریایی پیوست و به شهر سانفرانسیسکو منتقل شد. جایی که وی برای یک مرکز تحقیقات تجهیزات پزشکی و توزیع کنندۀ این محصولات مشغول به کار شد. در سال 1981کریس گاردنر برای اولین بار پدر شد و فرزند پسر خود را کریستوفر نامید. بدین شکل وی تصمیم گرفت تا به دنبال یک شغل پردرآمد و سودمند باشد. وی مجذوب رشتههای مالی و حسابداری شد، اما بدون داشتن آشنا، مدارک اِم.بی.اِی. و تحصیلات دانشکدهای این امر به راحتی امکانپذیر نبود. به همین جهت برای آموزش در رشتۀ دلالی ثبتنام نمود. به این امید که این رشته راهگشای قدمهای بعدی او در راه رسیدن به خواستههایش باشد.
در این هنگام بود که مادر فرزندش کریستوفر، آنها را ترک نمود. کریس گاردنر بسیار تلاش کرد تا مسئولیت نگهداری تنها پسر خود را به عهده بگیرد.
زندگی کاری کریس گارنر
ین سالهای 1983 تا 1987 کریس گاردنر در کمپانی سرمایهگذاری بیر استرنز مشغول به کار شد و توانست درآمد بالایی کسب کند. کریس گاردنر در سال 1987 و تنها با داشتن 10000 دلار سرمایه کمپانی خود را تحت نام “گاردنر ریک” در شهر شیکاگو تأسیس نمود. این مؤسسه یک بنگاه اجرایی با تخصص در زمینههای استعلام بدهی و ارائۀ حق و حقوق بازنشستگی برای کارمندان و اتحادیههای گارگری بسیاری از شرکت های بزرگ و معروف در آمریکاست.
کریس گاردنر زمان زیادی از وقت و سرمایۀ خود را صرف بهبود زندگی کودکان میکند. وی عضو انجمن “طرح ملی پدری” است و تا کنون جوایز ملی مختلفی در این زمینه دریافت نموده است. وی عضو “انجمن آموزش ملی” ایالات متحده است و هزینههای دو مورد از جوایز ارزندۀ این موسسه را نیز شخصاً به عهده دارد. کریس گاردنر همچنین به عنوان عضو فعال “کمیتۀ نجات بینالمللی”مشغول به خدمت است. از وظایف اصلی این موسسه برقراری ایمنی و پناهدادن به میلیونها انسانی است که زندگی آنها در اثر جور و جنایت آسیب دیده است. کریس گاردنر هنوز در قبال کلیسای “گلاید مموریال” شهر سانفرانسیسکو که در سالهای اولیۀ دهۀ 1980 برای فرزندش از آنجا کمک دریافت مینمود، احساس مسئولیت میکند.
کریس گاردنر تلاش میکند تا با ارائۀ سخنرانیهای مختلف از طریق رسانهها، توجه افراد را به تواناییها و نیروهای بالقوهای که دارند جلب کند. در این ارتباط وی تا کنون میهمان بسیاری از برنامهها و شبکههای تلویزیونی از جمله سی.اِن.اِن، سی.بی.اس، فاکس نیوز، برنامههای خانم اُپرا وینفری و صدهها رسانۀ دیگر بوده است.
کریس گاردنر و پسرش
کریس گاردنر در سال 1981 برای اولین بار پدر شد و فرزند پسر خود را کریستوفر نامید. بدین شکل کریس گاردنر تصمیم گرفت تا به دنبال یک شغل پر درآمد و سودمند باشد. کریس گاردنر مجذوب رشته های مالی و حسابداری شد، اما بدون داشتن آشنا، مدارک اِم.بی.اِی. و تحصیلات دانشکده ای این امر به راحتی امکان پذیر نبود. به همین جهت برای آموزش در رشتۀ دلالی ثبت نام نمود. به این امید که این رشته راه گشای قدم های بعدی او در راه رسیدن به خواسته هایش باشد.
سال ۱۹۸۲ بود. آن زمان ها یک سال و نیمی از پدر شدنش می گذشت. فروشنده لوازم پزشکی بود. به زحمت از عهده امورات خودش و پسرش، کریستوفر، بر می آمد. کریس گاردنر وقتی به ورودی جاده موفقیت رسید، ۲۹ سال بیشتر نداشت. با تمام نداری هایش سخاوتمند بود. آن روز به پارکینگ بیمارستان آمد و دید که راننده یک اتومبیل “فراری” دنبال جای پارک می گردد. صدایش زد: “می توانید جای من پارک کنید.” و با راننده “فراری” گرم صحبت شد. کریس گاردنر میخواست بداند او چه کار می کند و چطور توانسته ماشینی به آن گرانی بخرد.
آنها با هم رفیق شدند. هر از گاهی ناهار را با هم می خوردند و سهام فروش متمول برای کریس گاردنر توضیح می داد که چطور می تواند وارد این تجارت شود و او را به سرشناس ترین های خرید و فروش سهام ارجاع داد. کریس گاردنر هم با اعتماد به نفس دنبال سررشته های موفقیت اش رفت اما کسی تحویلش نمی گرفت، نه به خاطر سیاهپوست بودنش، بلکه به این خاطر که ثروتمندان نمی خواستند ریسک کنند.
(در جستجوی خوشبختی)
را به این امید نوشت تا نوری بر مشکلات همگانی بشریت بتاباند و به مردم سراسر دنیا بفهماند که مشکلات، تعیینکننده سرنوشت انسانها نیستند. کریس گاردنر داستان زندگی اش را افسانه نمی داند: «داستان زندگی من به دیگران می آموزد که چطور باید جلوی موانع زندگی سینه سپر کرد. می توانستم یک فروشنده بی دست و پا و بی خانمان باقی بمانم اما من می خواستم زندگی بهتری داشته باشم و الان زندگی ام عالی است. شما هم می توانید تندبادهای زندگی را در هم بکوبید. تنها باید هدفتان را مشخص کنید و با اراده، امید، توکل به پروردگار و قوت قلب گرفتن از کسانی که دوستشان دارید، در راهتان ثابت قدم باشی
فیلم موفق هالیوودی از زندگي واقعي كريس گاردنر
فیلم در جستجوي خوشبختي
(The Pursuit of Happyness) فيلمي آمريكايي و محصول 2006 ميلادي است كه براساس زندگي واقعي كريس گاردنر ساخته شده است. در اين فيلم كه گابريل موسينو آن را كارگرداني ميكند، ويل اسميت درنقش يك فروشنده بيخانمان و بيكار بازي ميكند كه بعدا به يك دلال سهام تبديل ميشود. در اين فيلم جيدن اسميت پسر ويل اسميت در نقش پسر گاردنر ظاهر ميشود.
فيلمنامه اين اثر را استيون كونراد براساس كتاب پرفروش خاطرات نوشته گاردنر نوشته است.
در سال 1981 كريس گاردنر تمام پس انداز خانواده خود را در يك اسكنر قابل حمل سنجش تراكم استخوان سرمايه گذاري ميكند و سعي ميكند آن را به پزشكان بفروشد. اما در نهايت معلوم ميشود كه سرمايه گذاري او پشيزي ارزش ندارد و همسرش او و پسرش را ترك كرده و به نيويورك ميرود. كريس در رفت و آمدهاي خود براي فروش دستگاه با دين ويتر بر خورد كرده و توجه او را به خود جلب ميكند .
دوستي او با دين ويتر بخت ورود به برنامه تربيت دلال بازار سهام را براي او به وجود ميآورد. در اين ميان كريس با مشكلات مالي فراواني دست و پنجه نرم ميكند و پسر خردسال او نيز مشكلات فراواني دارد. از آنجا كه آنها بيخانمان هستند ، پدر و پسر حتي مجبور ميشوند شبي را در دستشويي عمومي به صبح برسانند. اما خستگي براي او معنايي ندارد و پيوسته در جستجوي راهي است تا بتواند خود و پسرش را تامين كند. در پايان كريس در امتحان ورودي دلالي بازار سهام موفق ميشود و ميتواند منصبي به دست بياورد.
اين فيلم با بودجه 55 ميليون دلاري ساخته شد و توانست در گيشه 307 ميليون دلار به دست بياورد.
همچنين به دنبال خوشبختي نامزد بهترين بازيگر مرد نقش اول در اسكار و گلدن گلوب شد.