مهارت کنترل احساسات

مهارت کنترل احساسات

مهارت کنترل احساسات

آیا از مهارت کنترل احساسات آگاهی دارید؟ چگونه می توان مهارت کنترل احساسات را به دست آورد؟ در طول روز ممکن است احساسات متفاوتی را تجربه کنیم، گاهی در لحظه ای که اصلا انتظارش را نداریم احساساتی به سراغمان می آید که ما را خوشحال و یا غمگین می کنند. شاید متوجه این موضوع شده باشید که هیچ کنترلی بر اینکه چه احساسی داشته باشید ندارید. اما آنچه که همه ما می توانیم بر آن کنترل داشته باشیم نحوه پاسخ به این احساسات است. با ما همراه باشید تا به شما بیاموزیم چگونه احساسات خود را کنترل کنید.

تعریف احساس

احساس در لغت، به معنی دریافتن، آگاه‌شدن و درک چیزی با یکی از حواس و در روانشناسی، بازتاب ذهنی تاثیرات مادی (فیزیکی) است که شالوده همه ادراکات به شمار می‌رود. این کلمه برای اولین بار در زبان انگلیسی برای توصیف احساس فیزیکی لمس یا از طریق تجربه یا ادراک مورد استفاده قرار گرفت. به طور کلی در لاتین احساس به معنای احساس شنیدن یا بوی است. در روانشناسی این کلمه معمولا برای آگاه ذهنی تجربه از احساسات بکار می‌رود.

فواید مهارت کنترل احساسات

فردی که بتواند احساساتش را کنترل کند، می تواند از مهارت هایش در شرایط مناسب بهره ببرد. در نتیجه احساس فشار نخواهد کرد و مجبور به سرکوب آن ها نمی شود. برای مثال اگر فرد درست تشخیص دهد که الان عصبانی است، می تواند محرک عصبانیت را شناسایی کند، سپس راجع به کاری که صحیح است، بهتر تصمیم بگیرد. کنترل احساسات منجر به تصمیم گیری های بهتر و در نتیجه موجب ساختن و تجربه زندگی بهتری می شود. با داشتن مهارت کنترل احساسات داشتن ارتباط صحیح با همسر و یا دیگر افراد نیز میسر می شود.

معایب عدم کنترل احساسات

افرادی که توانایی تنظیم هیجانی ندارند، به خاطر احساساتشان احساس فشار و تنش می کنند. ممکن است مجبور به انجام کارهایی شوند که آن ها را از احساس بد دور کند، ولی هریک از این رفتار ها ممکن است پر خطر بوده یا منجر به آسیب شوند. فردی که کنترل بر احساساتش نداشته باشد، ممکن است فقط آن ها را سرکوب کند و در نهایت به خاطر احساسات سرکوب شده، دچار اضطراب و افسردگی بشود. گاهی نداشتن مهارت کنترل احساسات باعث می شود فرد برای فرار از احساسات منفی اش به سمت راه حل هایی مثل مصرف مواد برود که در کوتاه مدت تنها اثربخش هستند. معمولا شروع مصرف مواد به دلیل نا آگاهی از مواد اعتیاد آور و حتی داروهای اعتیاد آور رخ می دهد.

انواع مختلف احساسات

مهارت کنترل احساسات

گام اول در کنترل احساسات، دانستن تفاوت میان feeling، emotion و mood است. feeling همان احساسات مقطعی کوتاه‌مدت است؛ emotion نوعی از احساسات مقطعی است که ما را وادار به حرکت و نشان دادن رفتار کند و mood احساسات بلندمدتی است که فرد را up یا down می‌کند. برای کنترل احساس، نخست باید تعریف، منشاء، فیزیولوژی، رفتارهای محتمل و زبان بدن مرتبط با آن را بدانیم. گروهی از احساسات هستند که به آنها احساسات اولیه گفته می‌شود؛ از جمله ترس، تعجب، خشم، نفرت، تحقیر، شادی و ناراحتی. سایر احساسات، احساسات ثانویه هستند و در نتیجه ترکیب احساسات اولیه ایجاد می‌شوند. دانستن زبان بدن مرتبط با هر یک از این احساسات، ما را به شناخت طرف مقابل مذاکره و در نتیجه پیروزی در مذاکره می‌رساند. نکته جالب اینجاست که همه مردم دنیا با هر فرهنگ و مرامی به یک شکل احساسات خود را بروز می‌دهند و زبان بدن مشترکی دارند. به عنوان مثال، در هنگام ناراحتی و غم، ابتدای دو ابرو به سمت بالا متمایل می‌شود؛ در صورتی که اگر افراد بخواهند تظاهر به ناراحتی کنند، فقط اخم می‌کنند.

چگونه احساسات خود را کنترل کنیم

۱- به خود و فرزندتان اجازه دهید تا احساسات را درک کنید: به عواطف و احساسات خود توجه بیشتری بکنید، پذیرای آن‌ها باشید و دارا بودن این احساسات را جزوی از ملزومات انسان بودن قلمداد نمایید.

۲- رفتارهای کنترل شده: اینکه بچه‌ی شما به بچه‌ی دیگری حسادت می‌کند دلیل نمی‌شود که حتما به آن بچه صدمه خواهد زد یا اینکه چون شما قادرید به بچه‌ی دوساله‌ تان غذا دهید دلیل نمی‌شود که اجازه داشته باشید بر سرش فریاد بزنید.

۳- به بازخورد ورودی و خروجی احساستان توجه بیشتری نمایید: این که الان نسبت به چیزی حس خاصی داشته باشید دلیل آن نیست که فردا هم همان حس را نسبت به آن داشته باشید. سعی کنید دلبسته‌ی چیزی نشوید. شما نه دیوانه‌اید و نه افسرده! بلکه این حس دیوانگی و افسردگی است که در وجودتان رخنه کرده‌است. این را بدانید که شما بسیار فراتر از احساسات خود هستید. مهم نیست که آن‌ها چقدر می‌توانند بر شما تاثیر بگذارند؛ فقط کافیست آن‌ها را حس کرده و اجازه دهید تا آرام آرام رفع شوند.

۴- بر اساس احساسات خود تصمیم نگیرید: تنها به دلیل اینکه فرزندتان نسبت به شما پرخاشگری میکند دلیل آن نیست که از شما متنفر می‌باشد، یا اینکه فقط به دلیل دلخور شدن از همسرتان نباید فکر کنید که او فرد مناسبی برای شما نیست. هرگز دچار چنین اشتباهاتی نشوید.

مهارت کنترل احساسات

۵- مواظب باشید که چگونه در برابر احساسات حساس عکس العمل نشان می‌دهید: در زمان ناراحتی و ناامیدی، به دلیل عدم تواناییمان در تحمل کردن این شرایط، دست به انجام کارهایی می‌زنیم که بنظر می‌رسد می‌تواند به ما کمک کند؛ شروع می‌کنیم بچه‌مان را کتک می‌زنیم، عصبانی می‌شویم، همسرمان را سرزنش می‌کنیم و یا پشت سر همکار یا رئیسمان حرف می‌زنیم. پرخاشگری و تندخویی یک حالت دفاعی‌ برای غلبه کردن نسبت به شرایط نابسامان است.

۶- براساس احساسات خود عمل نکنید: هنگامی که فورا به انجام کاری اقدام می‌کنید، بدان معناست که ترسیده‌اید و یا حس جنگیدن دارید! یک لحظه بایستید، نفس عمیقی بکشید. مسلما فریاد زدن بر سر کودکتان راه حل خوبی نیست؛ چراکه فرزندتان حالت دفاعی به خود می‌گیرد و به هیچ عنوان با شما همکاری نمی‌کند. (وقتی فرزندتان احساس بدی داشته باشد، بالطبع کارهای اشتباهی را نیز انجام می‌دهد.) سعی کنید در این مواقع همسرتان را تنها بگذارید و یا شغل دیگری را انتخاب کنید تا به آرامش دست یابید. اگر آرام باشید می‌توانید به فردا با دید مثبت‌تری بنگرید. امتحان کنید!

۷- نتایجی که از احساساتمان بدست می‌آوریم همیشه درست نیست: فکر می‌کنم همسرم دیگر مثل سابق به من علاقه‌ای ندارد..! رئیسم اصلا به زحمات من توجهی نمی‌کند، فرزند من در آینده قطعا به یک جنایتکار بزرگ تبدیل خواهد شد و …

۸- توجه‌تان را به چیزی دیگر معطوف کنید: هنگامی که بیش از حد به احساساتتان توجه می‌کنید، در واقع مانند نفس کشیدن، تمام زندگیتان را با آن گره زده‌‎اید. در این حالت بعد از گذشت مدت زمانی،دیگر نمی‌توانید از آن‌ها رهایی یابید.

۹- به جای عکس‌العمل مقابل احساسات، از آن‌ها به عنوان تجربه استفاده کنید: برای مقابله با مشکلات، ابتدا آرامش خود را حفظ کنید و آرام باشید. هنگامی که عصبی و آشفته‌ حال هستید درواقع در چنین شرایطی به فرزند خود القا می‌کنید که هرآنچه شما می‌خواهید انجام دهد، اما هنگامی که آرام باشید می‌توانید راه‌حل‌های متنوع و بسیار موثری را در اختیارش بگذارید.

مهارت کنترل احساسات

۱۰- زمان‌هایی که ناراحت هستید، فرصت خوبی برای حل مشکلات نیست: هنگامی در موقعیت تنش‌زایی گیر می‌کنید اول از همه سعی کنید تا آرامش داشته باشید و در مرحله‌ی بعد دیگران را نیز به داشتن آن دعوت کنید. سپس شروع به یافتن راه‌حل‌های مورد نیاز کنید تا بتوانید تغییراتی در آن موقعیت پرتنش و ناراحت‌کننده ایجاد کنید. شما الگوی فرزندانتان هستید چراکه آن‌ها شیوه‌ی مدیریت عواطف و احساساتشان را از شما یاد می‌گیرند. به عنوان مثال می‌توانید در این مورد با آن‌ها صحبت کنید. به آن‌ها بگویید که احساسات بخشی از ماهیت انسانی ما می‌باشند که می‌توانند به‌راحتی مدیریت شوند. به آن‌ها گوش فرا دهید اما کنترل زندگیتان را به دست آن‌ها نسپارید چراکه آن‎‌ها فقط احساس هستند نه چیز بیشتر!

مدیریت احساسات در مذاکره

یکی دیگر از موارد مهم در مذاکره، تشخیص دو حس ترس و اضطراب از یکدیگر است. باید دانست که ترس در نتیجه یک واکنش بدنی ایجاد می‌شود و ناشی از اتفاق بیرونی است؛ اما اضطراب ناشی از یک گفت‌وگوی درونی است؛ به این ترتیب که مغز تحلیل می‌کند و در نتیجه نگرانی واکنش نشان می‌دهد. تشخیص اضطراب‌های طرف مقابل مذاکره و تحلیل آنها می‌تواند بسیار سودمند باشد. به عنوان مثال، فردی ممکن است در نتیجه اضطراب برای مخفی کردن رابطه پنهانی خود با یکی از افراد حاضر در جلسه، کمتر از سایرین با او گرم بگیرد. توجه به حالات و رفتار این فرد می‌تواند ما را با پشت پرده مذاکرات آشنا کند. در مجموع باید گفت امتیاز در مذاکره نه دادنی است و نه گرفتنی؛ بلکه فروختی است. بنابراین باید تلاش کنیم تا آن را با قیمت مناسب، به شیوه مناسب و توسط ابزار مناسب به فروش برسانیم.

چکیده
کنترل نکردن احساسات و تسلط نداشتن بر آنها، گاهی ممکن است زندگی شخصی و حرفه‌ای فرد را تا مرز نابودی پیش ببرد. کسی که نتواند احساساتش را مدیریت کند، کمتر مورد احترام قرار می‌گیرد و میزان موفقیتش تا حد زیادی کاهش می‌یابد. با تسلط بر احساسات خود، می‌توانید در کار و زندگی‌تان حرفه‌ای‌تر عمل کنید. شاید بتوان گفت عدم توانایی در کنترل احساسات، موجب طرد شدن فرد از جامعه می‌شود. در دنیای امروز توانایی مدیریت احساسات، بسیار مهم‌تر از داشتن هوش و استعداد ‌ذاتی است، به همین دلیل در این مقاله تلاش کردیم راهکارهایی را برای کنترل احساسات برای شما بیان کنیم که امیدواریم مورد استفاده تان قرار گرفته باشد.

پاسخ دهید