شوخی طبعی و نفوذ کلام و چگونگیش ، شوخ طبعی و طنز مهارتی مهم است. هیچکس از رسمیت بیشازحد خوشش نمیآید. در راز ثروت به شوخ طبعی و مهارت های زبانی میپردازیم.
شوخ طبع ها چه ویژگی هایی دارند؟
شوخ طبعی و بذله گویی یک ویژگی روانی است.
بنابراین نمی توانیم بگوییم هر شخصی که شوخ طبع و بذله گو است الزاماً مشکلی دارد و برای پنهان کردن غم ها و مشکلاتش این گونه رفتار می کند.
گاهی هم هستند افرادی که در زندگی شخصی و بیرونی خود زیاد موفق به نظر نمی رسند.
ولی شادمانشان ناشی از خلق ویژه و دنیای درون آنهاست و وقتی با این افراد بیشتر معاشرت داشته باشیم
متوجه می شویم این آدم ها زیاد هم زندگی را سخت نمی گیرند.
برداشت های ذهنی این افراد نسبت به پدیده ها با خیلی از ما متفاوت است و زیاد حساسیت به خرج نمی دهند.
این افراد برداشت های منفی ندارند. یعنی نقاط منفی کمتر به چشمشان می آید و زودرنج نیستند.
چنین افرادی وقتی با ناکامی و شکستی در زندگی شان مواجه می شوند، دنیا برایشان به آخر نمی رسد.
اطرافت را با شادی و افراد شاد پر کن
اگر به دنبال شادی آفرینی در کار هستی سعی کن اطرافت را از آدمهای شاد و شوخ طبع پر کنی.
کسانی که به راحتی میخندند و حضور آنها باعث شادی و نشاط جمع میشود.
با چنین افرادی معاشرت کن، وقتت را با آنها بگذران از شوخ طبعیهای آنها درس بگیر و از مواردی که به کارت میآید استفاده کن.
شوخی طبعی و نفوذ کلام و چگونگیش
تفاوت شوخ طبع ها و معمولی ها
در حالی که ذهن افراد حساس و زودرنج مدام درگیر پردازش است و معمولاً رفتارها را به شکل منفی تحلیل می کنند،
اگر یک فرد آسان گیر را یک روز مانده به یک مهمانی دعوت کنیم سریع لباسی از میان لباس هایش پیدا می کند و به مهمانی می رود
چون هدفش این است که به مهمانی برود و چندان اهمیت نمی دهد که از ۲ هفته قبل دعوت شده یا همان روز،
اما افراد سخت گیر معمولاً انتظار دارند از ۱ هفته قبل به آنها اطلاع داده شود تا لباس مناسب پیدا کنند یا حتی بخرند.
شوخ طبع ها در تعاملات بین فردی
در تعاملات بین فردی هم اگر افراد شوخ طبع حرف نابجا یا زخم زبانی بشنوند خیلی پریشان خاطر و ناراحت نمی شوند.
خیلی هم زود آن را به فراموشی می سپارند. اما یک فرد زودرنج ممکن است با یک حرف مدت ها درگیر باشد.
این رفتارها و واکنش ها از ویژگی های رفتاری اشخاص بر می آید و اینکه چگونه به دنیا نگاه می کنند.
چرا بعضی ها شوخ طبع می شوند؟
یکی از عللی که باعث این تفاوت ها می شود ذهن و مغز انسان هاست؛
اینکه مغز یک انسان چگونه هر کنشی را تحلیل می کند و بعد متناسب به همان تحلیل واکنش نشان می دهد
معمولاً واکنش افراد آسان گیر و شوخ طبع یک واکنش خنده رویانه است از دید دیگری این واکنش ها با ویژگی شخصیتی افراد ارتباط دارد.
مثلاً ما می بینیم برخی از آدم هایی که یک مقدار چاق هستند که ما به آنها تیپ های پیک نیکی می گوییم، اغلب افرادخوش مشرب یا بی تفاوتی هستند.
در عوض می بینیم برخی ز افراد لاغر به شدت جوشی هستند.
زود مضطرب می شوند، حساس اند و غصه می خورند مخصوصاً این چاق و لاغری ناشی از ویژگی های شخصی بیشتر در صورت افراد نمایان می شود.
شوخ طبعی یادگرفتنی است؟
بعضی از افراد با آموزش و به دلیل با معاشرت با افراد خوش برخورد و شوخ طبع به این ویژگی دست پیدا می کنند.
یعنی فرد از دوران نوجوانی سعی کرده است که این شکلی باشد
یا یکی از نزدیکانش مثل پدر و یا مادر این گونه بوده و فرد تحت تأثیر آن شخص خاص این ویژگی اخلاقی را آموخته و جزئی از او و درونی شده است.
یعنی آنچه را که در کودکی و نوجوانی آموخته به یک تیپ شخصیتی تبدیل می شود
یا اینکه ممکن است بذله گویی یک رفتار تقویت شده باشد.
به طوری که فرد یک بار وارد جمعی می شود و شروع به بذله گویی می کند و دیگران از وجود او لذت می برند و تشویقش می کنند بار دیگر همین کار را انجام می دهد
شوخی طبعی و نفوذ کلام و چگونگیش
شوخ طبعی شما چگونه میتواند بر نفوذ و اثرگذاریتان تأثیر بگذارد؟
جلسات رسمی، کلاسهای درس خشک و جدی، مدیری که هرگز با کسی شوخی نمیکند،
سرپرستی که تابهحال کسی خندهاش را ندیده است، همسری که شوخطبع نیست و…،
همگی یک ویژگی مشترک دارند؛ آنها خستهکننده و عذابآور هستند.
طنز یکی از مهمترین مهارتهایی هست که یک فرد نافذ و اثرگذار میبایست داشته باشد.
سخنرانیهای مراسم بسیار رسمی جهان، مثل نطق رهبران در سازمان ملل را در نظر بگیرید.
رهبرانی که در عین رسمیت و جدی بودن، بهدرستی از طنز و لطیفه پردازی استفاده میکنند،
نسبت به سایرین از استقبال بیشتری برخوردار میشوند.
نکاتی در مورد طنز و شوخ طبعی که باید جدی بگیرید
شوخی طبعی و نفوذ کلام و چگونگیش
شوخ طبعی و لطیفه
آیا شما خود را فردی شوخطبع میدانید؟ برخلاف سایر مهارتهایی که بر اهمیت خودباوری و نادیده گرفتن نظرات دیگران تأکید میشود،
مهارت لطیفهگویی و شوخ طبعی ، کاملاً به نظر دیگران وابسته است
و این نظر دیگران و میزان لبخند آنهاست که هنر و قدرت طنزپردازی شما را مشخص میکند.
تقریباً از هر صد نفر فقط یک نفر میتواند خوب لطیفه بگوید اما ده برابر این تعداد خود را طنزپردازان ماهر و چیرهدست میداند.
با توجه به اینکه شما هم ممکن است جز یکی از این افراد اخیر باشید (که خود را استاد شوخ طبعی میدانند)، سعی کنید در جمعهای رسمی و خشک، بههیچوجه شوخی نکنید
مگر آنکه کاملاً از مؤثر بودن لطیفه و موردی که قصد اشاره به آن را دارید، مطمئن باشید.
داستان و اتفاقات بامزه بگویید
ما از طریق طنز و بیان اشتباهات شخصی خود در قالب خنده و شوخی،
خود را تا میزانی آسیبپذیر نشان میدهیم و به افراد مقابلمان نشان میدهیم که ما دارای خوی انسانی هستم
و به همین دلیل افراد به ما نزدیک میشوند.
برای این کار افراد اشتباهاتی که در طول روز مرتکب شدهاند را میتوانند در قالب طنز و با لحنی خندهدار تعریف کنند.
مورد بالا، در حد استفاده طبیعی و معتدل، خوب و منطقی است و واقعاً جواب میدهد؛ اما بیان بیشازحد اشتباهات شما در قالب طنز و شوخی، نوعی تخریب شخصی است
که شما را در چشم دیگران کوچک میکند و برداشتشان را تحت تأثیر قرار میدهد. حد افراطی این قضیه تحقیر خود برای خنداندن دیگران است.
اگر شما از این عارضه رنج میبرید، سعی کنید در یک ماه آینده هیچگونه لطیفهای تعریف نکنید
و حتی کمتر بخندید. چنین کاری بهمرور زمان کاریزمای ازدسترفته شما را بازمیگرداند.
حدومرزها را رعایت کنید
یکی از مشکلاتی که اغلب افراد شوخطبع از آن نالان هستند این است که دیگران شوخ طبعی آنها را درک نمیکنند و زود رنجیده میشوند.
اگر شما به میزان زیادی جملات «این شوخی بود،
چرا ناراحت شدی؟» یا «شوخی کردم و منظوری نداشتم» و موارد مشابه را بیان میکنید، پس باید بدانید که در شوخیهایتان زیادهروی میکنید.
علت دیگری که شما این جملات را میشنوید این است
که شما خشمها، حسادتها و کینههای شخصی خود را در قالب طنز و شوخی بروز میدهید و آنها را آزاد میکنید.
شوخی طبعی و نفوذ کلام و چگونگیش
خوشرو باشید
برخورد اول و تأثیر نخستینی که شما ایجاد میکنید، میتواند
تمام ذهن مخاطب را درگیر سازد و برداشتهای وی از شما را تحت تأثیر قرارداد.
خوشرویی و شوخ طبعی یکی از عواملی هست که میتواند به شما برای ایجاد یک تأثیر اولیه غنی، کمک نماید.
سعی کنید برای افراد مختلفی که با آنها سروکار دارید
و با توجه به علایق آنها، تعدادی شوخی و لطیفه کوچک و مختصر دم دست داشته باشید
تا بتوانید مخاطبین خود را در همان ابتدا، زمانی که نمیتوان مستقیم به سراغ اصل مطلب رفت، تحت تأثیر قرار دهید.
شوخ طبعی بهعنوان یک روش آموزشی
طنز باعث میشود که ما همزمان هر دو نیمکره چپ و راست مغزمان فعال و درگیر باشد.
در این حالت جنبههای منطقی و عاطفی ذهن ما هر دو با قدرت فعال هستند و بنابراین پیامهای مختلف را به بهترین نحو دریافت میکنیم.
اساتید و سخنورانی که سعی میکنند جو شادی را برای مخاطبین و شاگردان خود ایجاد کنند،
معمولاً محبوبتر هستند و تلاش کمتری برای آموزش شاگردان صرف میکنند.
درواقع آنها از راه غیرمستقیم به اثربخشی آموزش خود کمک کنند و محبوبتر میشوند.
لبخند، تنها چیزی که هزینه ندارد
اگر شما شوخطبع باشید و به دیگران، نعت شاد بودن و لبخند زدن را هدیه بدهید، میتوانید جایگاه مستحکمی در ذهن آنها بیابید.
با حفظ و رعایت ملاحظاتی که شما را از زیادهروی در خنداندن افراد بازمیداشت،
سعی کنید حامل انرژی مثبت باشید و با شوخی، انرژی مثبت خود را به دیگران منتقل کنید.
تعدادی تمرین برای تقویت مهارت شوخ طبعی
در این قسمت تعدادی تمرین معرفی میگردد
که با انجام آنها میتوانید مهارتهای طنزپردازی خود را بهبود ببخشید و یا در مورد برخی از افراد، آنها را کاهش دهید!
خودآگاهی
در مورد خنده خود فکر کنید. آیا خنده شما حالتی مسری دارد و از ته دل میخندید و یا بالعکس، به حالتی سطحی، تنها پوزخند میزنید؟
از دیگران بخواهید تا در مورد شما نظر دهند و بگویند چه میزان شوخطبع و شاد هستید. توجه داشته باشید
که شما نمیتوانید با چهرهای که همواره عبوس است، شوخی کنید و از دیگران توقع شاد شدن داشته باشید!
تمرین کنید
سعی کنید یک یا چند نفر از دوستانتان را آگاهانه بخندانید.
در این حالت میتوانید بهصورت آگاهانه مهارتهای خود را محک بزنید و از دیگران بازخورد بگیرید.
حالت پیشرفتهتر این کار این است که به دنبال مطالب خندهدار در موارد کاملاً جدی باشید.
چنانچه در این مهارت خبره شوید، میتوانید در هر موقعیتی
عاملی برای خندیدن پیدا کنید و مخاطبان خود را جذب خود نمایید.
از دیگران تقلید کنید
همه ما با افرادی آشنا هستیم که در جمع محبوب و دوستداشتنی هستند
و دیگران دوست دارند تا در کنار آنها باشند. علت این امر تا حدودی به متفاوت بودن آنها و خلقوخوی آنها بازمیگردد.
این افراد معمولاً طنزپرداز یا کمدین حرفهای نیستند اما میتوانند شادی را به اطرافیان منتقل کنند.
آنها را در نظر بگیرید و سعی کنید آگاهانه عادات آنها را بهصورت آزمایشی به کار ببرید.
سپس عاداتی از آنها که با منش و شخصیت شما مطابقت دارد و همچنین از سوی دیگران پذیرفتهشده است
را برای خود نگهدارید و بقیه را دور بریزید!
فهرست اهداف شخصی در زمینه شوخ طبعی
هرچند این مقاله در مورد شوخ طبعی بود اما بهتر است این بخش را جدی بگیرید چراکه تأثیر به سزایی در یادگیری شما دارد.
با توجه به موارد مطرحشده در مورد حالات چهره و لبخند، ۳ مورد از عاداتی که مایل به ترک آنها هستید را برای خود مشخص کنید.
وقتی همیشه بذله گو نیستیم
البته برخی افراد دو گونه رفتار دارند. مثلاً شخص در مواجهه با خانواده همسرش بسیار بی خیال، بی تفاوت، بگو و بخند و خوش رو به نظر می رسد ولی درون خانواده و با همسرش رفتار کاملاً متفاوتی دارد.
به طوری که روزگار را بر آنها سیاه کرده است.
یا اینکه شخص میان دوستانش به شوخ طبعی و بذله گویی شناخته می شود ولی میان خانواده بسیار سخت گیر و بداخلاق است.
البته این افراد یا دچار اختلالات شخصیتی هستند یا درون خانواده مشکل دارند که این رفتارها را از خودشان نشان می دهند.
شوخی طبعی و نفوذ کلام و چگونگیش
وقتی بذله گویی از نیازهای ارضا نشده می آید
گاهی هم فرد نیازهای ارضا نشده خود را در جمع به شکل بذله گویی و شوخ طبعی نشان می دهد.
یعنی همیشه این رفتار نشانه شادی درونی و سلامت روان نیست.
این ویژگی در افرادی که دوگانگی دارند اغلب نشانه یک اختلالات شخصیتی است.
شوخی طبعی و نفوذ کلام و چگونگیش
۱- نفی حالت مطلوب:
یعنی وقتی مخاطب منتظر یک اتفاق خاص است،ما آن حالت را نفی می کنیم
مثلا مخاطب منتظر یک جمله ای هست،ما یک چیز دیگری می گوییم.یا مخاطب منتظر یک کار دیگری هست،ما یک کار دیگری می کنیم.
مثلا وقتی داریم تعریف می کنیم: میریم باشگاه به یک نفر می گیم:این دمبل زدنت چه فایده ای داره؟
می گه: حالا معلوم نمیشه! سه ماه بعد بیا تا نتیجه شو روی بدنم ببینی!
سه ماه بعد می ریم نتیجه رو ببینیم…می بیینم که….نیست! بس که مردم ما زود کارها رو ول می کنن….
۲- دست گرفتن رفتار یا حرف کسی:
وقتی یکی یک سوتی داده،مدام آن را دست بگیریم.
مثلا یکی عطسه می کند،همان را با مبالغه به آن برگردانیم.یا اگر زنگ موبایل یکی خنده دار یا عجیب بود،به او
بگوییم: این زنگه؟! من برای خودت میگم،عوضش کن!
۳- پی بردن به درونیات:
مثلا چیزی که آن لحظه آن شخص دارد به آن فکر می کند و فکر نامربوطی هست.
حالا ما آن فکر را بازگو کنیم که : می دونم الان داری به این فکر می کنی که این مسخره بازی ها چیه؟!
۴- بازگویی رفتارهای رایج:
کاری که عموم مردم انجام می دهند.مخصوصا در تنهایی.
مثلا تعریف رفتار مردم در دوران نامزدی و تغییر آن بعد از عروسی.یا تعریف رفتار مردم در توالت و دستشویی.
۵- مبالغه بر صحبت قبلی در موقعیت جدید:
یکی یک چیزی را قبلا گفته، بعدا آن را بزرگ کنیم و هی بگوییم.
مثلا قبلا گفته وجود پرنده در خونه،آرامشبخشه.
بعد که به خانه شان رفتیم و دیدیم آن پرنده با سروصدایش خانه را روی سرش گذاشته،
مدام با مبالغه بگوییم: پرنده آرامشبخشه؟! البته فقط تا جایی ادامه دهیم که دیگر خنده ها کم شده است.
چون بیشتر از آن بی مزه می شود.
۶- تکیه کلام های ثابت:
مثلا تکیه کلام: ما از اون خانواده هاش نیستیم.
۷- دست گرفتن خودمان:
برای مثال اگر زیادی چاق یا زیادی قلد بلند هستیم یا دماغ بزرگی داریم، خودمان،خودمان را دست بگیریم.
مثلاً وقتی وارد جایی می شویم بگوییم:بگوییم: بُشکه اومد! برو کنار، نخورم بهت! یا بگوییم: نردبون اومد! یا بگوییم دماغ اومد!
یا اگر یکی از دوستانمان به ما گفت: تو چقدر خنگی! بگوییم: چاکریم! مخلصیم! به جمع ما خوش اومدی!
این کار به دیگران اجازه می دهد تا از روی صمیمیت به ما بخندند، چرا که ما هم می توانیم به خودمان بخندیم.
این کار نه تنها چیزی از شخصیت ما کم نمی کند، بلکه ما را شخصی با عزت نفس بالا معرفی می کند که ضعف هایمان را پذیرفته ایم و حتی از بیان نقاط ضعف خود هم ترسی نداریم.
شوخی طبعی و نفوذ کلام و چگونگیش
۸- از تکنیک تماس دوباره استفاده کنیم:
در این تکنیک وقتی که یکی از شوخی های ما، مورد پسند جمع واقع شد و صدای خنده بلند شد،
می توانیم از آن جوک یا شوخی در دیگر جوک ها و شوخی هایمان دوباره استفاده کنیم
و بعد از مدتی که جمع انتظارش را ندارد دوباره آن را بیان کنیم.
۹- بیان داستان های خنده دار دفعات قبلی:
مثلا در یک سفر فامیلی، یک نفر داخل رودخانه می افتد.
بعد در جمع هایمان آن خاطره ی خنده دار را مدام با مبالغه تعریف کنیم.تا زمانی ادامه دهیم که خنده ها دیگر کم شده و یا نیست.
یادم می آید در یکی از سفرهایم لیدر، بیش از اندازه شوخی می کرد.
جوری که از حد گذشته بود و ظاهر و رفتار مسافران را مسخره می کرد.
استفاده از تجربیات شخصی دیگران
علاوه بر تجربیات شخصی میتوان از شیوهٔ قرض گیری و تعریف (نه دزدی!) خاطرات بامزهٔ دیگران استفاده کرد.
استفادهٔ موفق از این چنین تجربیات و خاطرههای در دسترسی به گونهای است که اطرافیان فکرش را هم نمیکنند.
مخاطبت را درک کن
وقتی در جایگاه هدایت یک گروه قرار میگیری و میخواهی شوخ و بامزه باشی باید محدودیتهایت را به خوبی بشناسی.
با شناخت مخاطبینت به شیوههای زیر میتوانی در این کار موفق باشی:
۱• توجه به سلیقهٔ مدیر کل و نظر او دربارهٔ شوخ طبعی.
۲• شناخت ترکیب مخاطبین به جهت انتخاب نوع شوخیها.
۳• عشق ورزیدن به مخاطب.
۴• استفاده از آنها در حین تعریف یا نمایش و شوخی زیرا ممکن است آنها هم تواناییهایی داشته باشند.
شوخی طبعی و نفوذ کلام و چگونگیش
بر خودت غلبه کن
شوخطبعها هرگز خوشان را عبوس و جدی نشان نمیدهند.
آنها خیلی راحت به خودشان میخندند و اجازه میدهند دیگران هم شاد باشند.
گاهی خودشان را مورد تمسخر قرار میدهند و تواناییها و کاراییشان را هدف شوخی و خندهٔ دیگران میکنند.
البته در هر شرایط و موقعیت و نیز در هر موردی نمیتوان از این راهکار برای شادی آفرینی در محیط کار استفاده کرد بلکه در موارد زیر این حرکت را توصیه میکنیم:
۱• در شرایطی که کاملاً راحت هستید و اعتماد به نفس دارید.
۲• در محیطهایی که قابلیتها و تواناییهای شما قبلاً به اثبات رسیده است.
۳• ارائهٔ شوخیهایی که شخصیت و احساساتتان را زیر سؤال نبرد.
به یاد داشته باشید وقتی از حرفهای یک نفر در مورد خودش استفاده میکنید باید در همان شرایط و موقعیت باشید. اگر این طور نباشید به شدت طرف مقابل را آزرده میکنید.
شوخی طبعی و نفوذ کلام و چگونگیش
برای پیدا کردن ایده به اطرافت نگاهی بینداز
محیط کار پر است از موقعیتهای خنده دار! طنز در نتیجهٔ اغراق، بازی با کلمات، سوء تفاهم، ابهام، تناقض و پارادوکس، درد و ناهماهنگی ایجاد میشود و در هر محیط کاری از این دست موقعیتها به وفور یافت میشود.
به عنوان یک مدیر وظیفهات آن است که در فرصتهای مناسب محیط کار را شاد و جذاب کنی و مطمئن باشی که:
۱• شوخی شما باعث ایجاد حسی خوب در دیگران شده است.
۲• باعث مسخره شدن زیردستانت نشده باشی.
۳• وقتی ناراحت و آشفته هستی شوخی نکن چون ممکن است موجب ناراحتی کسی شوی.