راهکارهای تصمیم گیری ابتکاری کارآفرینان

تصمیم گیرهای ابتکار ی کارآفرینانه

راهکارهای تصمیم گیری ابتکاری کارآفرینان

تصمیم گیری ابتکاری کارآفرینان کارآفرینان در محیط های پیچیده و مملو از عدم قطعیت به استفاده از راهکارهای ابتکاری و جهت گیری های ذهنی در تصمیم گیری خود گرایش بیشتری می یابند.
راهکارهای ابتکاری عبارتند از ساز و کارهایی تسهیل شده که افراد به منظور اتخاذ تصمیم ها از آنها استفاده می کنند.

کولینگر اعتقاد دارد که در صورت عدم به کارگیری راهکارهای ابتکاری در فرایند تصمیم گیری کارآفرینی به یک عمل یا وظیفه محافظه کارانه تبدیل می شود.

بر اساس شواهد، نرخ راه اندازی کسب و کارها با به کارگیری راهکارهای ابتکاری ارتباط مستقیمی دارد.

  1. البته ذکر این مطلب نیز ضروری است که برخی از راهکارهای ابتکاری    می توانند به اتخاذ تصمیم های ضعیف منجر شوند.

راهکارهای ابتکاری یکی از ساز وکارهای مهمی است که کارآفرینان حین مواجهه با عدم اطمینان و تنوع بالای اطلاعات برای اتخاذ تصمیم های خود بکار می گیرند. در واقع راهکارهای ابتکاری قوانین تصمیم گیری، ساز و کارهای شناختی و قضاوتهای ذهنی اند که افراد به منظور اتخاذ تصمیمهای کارآفرینانه از آنها استفاده می کنند.

کارآفرینان از روش های ابتکاری به عنوان میانبرهای شناختی برای تسهیل فرایند تصمیم گیری خود بهره می برند. در حالی که طرفداران اصول تصمیم گیری منطقی این جهت گیری را نوعی ناشی گری در  تصمیم گیری تلقی می کنند.

نظریه های مختلف در مورد راهکارهی تصمیم کارآفرینان

فردریک و کانمن (2002) عنوان نمودند که کارآفرینان اغلب به صورت ناخودآگاه و نیمه آگاهانه راهکارهای ابتکاری – شناختی را به کار می برند.

بر اساس این نظریه هنگامی که کارآفرین با مسئله پیچیده ای مواجه می شود به طور ناخودآگاه یک راه ابتکاری نسبتاً ساده را جایگزین محاسبات پیچیده کرده، مسئله دشوار را ساده سازی و حل می کند.

شناخت کارآفرینانه

نظریه شناخت از دیدگاه برخی از پژوهشگران یک نظریه یادگیری است که به دنبال توضیح رفتار انسان ها بر اساس فرایندهای فکری آنهاست.  در کل شناخت در بردارنده تمام فرایندهایی است که در آنها ورودی ها  وارد، تعدیل، دستکاری، ذخیره، بازسازی و استفاده می شوند.

از آنجا که ذهن افراد زیربنای اقدامات آنها را تشکیل می دهد، موضوع اصلی فرایندهای ذهنی است که به دانش بشری مربوط می شوند. عوامل مختلفی همچون ادراک، حافظه، زبان، استدلال و تصمیم گیری از جمله فرایندهای ذهنی اند که در مراحل گوناگون شناخت دخالت دارند.

بنابراین شناخت کارآفرینانه به عنوان فرایندی شناختی در نظر گرفته می شود که کارآفرینان به واسطه آن اطلاعات را کسب، ذخیره و منتقل نموده و آنها را بکار می گیرند.

کارآفرینان با استفاده از راهکارهای ابتکاری و جهت گیری های خاص در تصمیم گیری، مخاطره کمتری را در انتخاب فرصتهای کارآفرینانه درک می کنند. به این صورت که با تعمیم تجربیات محدود و اعتماد به نفس بیش از حد برای فائق آمدن بر موانع دچار ساده سازی بیش از حد شده، نتیجه می گیرند که کسب و کار مخاطره ای آنان با موفقیت مواجه می شود.

کارآفرینان به دنبال کاهش تلاشهای شناختی خود از راهکارهای ابتکاری و راهبرهای ساده سازی استفاده می کنند که به چندین راه ابتکاری – شناختی منجر می شود.

راهکارهای ابتکاری در تصمیم گیری

بنابراین راهکارهای ابتکاری تصمیم گیری برای کارآفرینان در ارزیابی شرایط تصمیم نقشی غیر قابل انکار دارد. در مقابل کارآفرینان، مدیران شرکتهای بزرگ قرار دارند. مدیریت یک شرکت بزرگ باید قادر به اتخاذ تصمیم های خوب و راهبردی باشد، اما قضاوت درباره خوب بودن تصمیم امر واضحی نیست. تصمیم گیری اغلب به عنوان مهارت قابل آموزش تلقی نمی گردد.

تصمیم گیران معمولاً این مهارت را از طریق فرایندهای شناختی و تجربه شخصی می آموزند و به کار می گیرند.

از آنجا که مدیران شرکتهای بزرگ معمولاً به روندهای تاریخی، منابع اطلاعاتی و رویه های تصمیم گیری در شرایط مشابه دسترسی دارند، به کارگیری راهکارهای ابتکاری تصمیم گیری هنگام اتخاذ تصمیم های راهبردی برای آنها اهمیت کمتری دارد.

به اعتقاد بوسنیتز در کارآفرینان تمایل به استفاده از راهکارهای ابتکاری بالاست و آنها با استفاده از راهکارهای ابتکاری و جهت گیری های خاص خود فرایند تصمیم گیری را تسهیل و متعاقباً مخاطره کمتری را در انتخاب فرصتهای کارآفرینانه درک می کنند.

تصمیم گیرهای ابتکار ی کارآفرینانه
تصمیم گیرهای ابتکار ی
کارآفرینان خود را ماجراجو نمی دانند،

اما از راهکارهای ابتکاری و جهت گیری های خود به منظور ارزیابی تصمیم هایشان در ارتباط با فرصتها استفاده می کنند.  به کارگیری راهکارهای ابتکاری تحول مهمی در درک تصمیم گیری کارآفرینانه است که این نوع تصمیم گیری را از تصمیم گیری سایر مدیران متفاوت می کند.

 هر دو عبارت راهکارهای ابتکاری و جهت گیری های تصمیم، فرایندهای شناختی اند که از هنجارهای مبتنی بر فرایندهای منطقی کاملاً متمایز هستند.

 با وجود اینکه جهت گیری دارای معانی ضمنی منفی است، استفاده از راهکارهای ابتکاری امروزه به عنوان یک رفتار کلی و معمول در تصمیم کارآفرینان  در نظر گرفته شده است.

کارآفرینان به واسطه ماهیت کسب و کار خود اغلب در شرایطی قرار می گیرند که اثر بالقوه جهت گیری ها و روش های ابتکاری را در تصمیم گیری آنها تشدید می کند.

فرایندهای ابتکاری زمانی مورد استفاده کارآفرین قرار می گیرد که:

کارآفرین با اضافه اطلاعات مواجه می شود.
کارآفرین با شرایط ناشناخته و جدید مواجه می شود.
کارآفرین در شرایط حساسی قرار می گیرد.

تعصب های ابتکاری – شناختی در تصمیم گیری به منزله ابزارهای طبیعی و موثرند که با خطاها و جهت گیری های شناختی ارتباطی ندارند. با این وجود متون مربوط به تصمیم گیری کارآفرینانه این روشها را به طور ذاتی دارای جهت گیری و خطا می دانند.

مطالعات کارآفرینی اغلب روی جنبه های منفی تعصب ابتکاری – شناختی مانند اعتماد بیش از حد، خطاهای نمایندگی و باور به اصل اعداد کوچک تمرکز دارند.

بدیهی است که تعصب ابتکاری –  شناختی می تواند به خطا در تصمیم گیری منجر شود. اما تحقیقات اخیر اثبات نموده اند که استفاده از جهت گیریها و تعصب ابتکاری – شناختی درک عمومی افراد را در تصمیم گیری تسهیل      می کند.


تعصب ابتکاری- شناختی نمایندگی



این تعصب یکی از متداول ترین تعصبات تصمیم گیری به شمار می رود. تعصب نمایندگی گرایش به تعمیم سازی بر اساس یک نمونه کوچک و تصادفی و بر اساس قرار دادن تجربه شخصی برای این تعمیم سازی تعریف شده است.

این تعصب زمانی بکار می رود که تصمیم گیرنده بر اساس ویژگی های اندکی از یک شخص یا مشاهدات اندکی از یک پدیده خاص درباره آن شخص یا پدیده قضاوت نماید. خطای رایجی که در آزمون نمایندگی مکرر رخ می دهد این است که پاسخ دهندگان اطلاعات پایه را نادیده می گیرند. در واقع در این حالت تصمیم بر اساس یک نمونه کوچک و بدون برآورد خطا و اعتماد درونی اتخاذ می شود.

شکلی از تعصب نمایندگی که با کارآفرینی مرتبط است، تمایل تصمیم گیران به تعمیم یک رویداد یا نمونه کوچک و تصادفی به کل فرایند تصمیم است.

اصل اعداد بزرگ بیان می دارد که نمونه های بزرگ و تصادفی می تواند به منظور قضاوت درباره یک جامعه آماری مورد استفاده قرار گیرد. با وجود این گاهی اوقات کارآفرینان تصمیم های خود را نه بر اساس نمونه های تصادفی بزرگ بلکه بر اساس نمونه های کوچک و غیر تصادفی اتخاذ می کنند. 

 

دلایل تعصب نمایندگی که با کارآفرینی مرتبط است
تصمیم گیرهای ابتکار ی کارآفرینانه
تصمیم گیرهای ابتکار ی کارآفرینانه

دلایلی وجود دارد که تعصب نمایندگی و خصوصاً تمایل به عمومی سازی یک نمونه کوچک و غیر تصادفی یک میانبر تصمیم گیری متداول در شرایط کارآفرینی است. در محیط های پر از ابهام کارآفرینی نمونه های بزرگ مانند: تقاضای مشتری، هزینه های تولید و دیگر اطلاعات کلیدی به ندرت در دسترس کارآفرین قرار دارند.

—علاوه بر این اغلب کارآفرینان به منابع مورد نیاز برای جمع آوری داده ها دسترسی ندارند. از این رو به منظور هدایت تصمیم هایشان بر نمونه های کوچک و غیر تصادفی و خصوصاً تجربه شخصی خود استناد می کنند.

—بدیهی است که مدیران سازمان های بزرگ به واسطه دسترسی به اطلاعات به ندرت به نمونه های غیر تصادفی توجه نموده، بنابراین تصمیم های منطقی تری اتخاذ می کنند.

تصمیم گیران گاهی به واسطه گرایش به آینده تجربیات گذشته خود را در شرایط مشابه نادیده می گیرند و اشتباه در برنامه ریزی یکی از تعصبات ابتکاری شناختی است که بر اساس آن کارآفرینان در یک موقعیت تصمیم به گونه ای رفتار می کنند که گویی آن موقعیت منحصر بفرد است، به همین دلیل تصمیم جدید را از تجربه پیشین خود جدا می دانند. این تعصب اغلب هنگامی که شرایط تصمیم عدم اطمینان بالایی دارد و نیازمند تمرکز روی آینده است به کار می رود در واقع اشتباه در برنامه ریزی تحت تأثیر گرایش به آینده رخ می دهد.

بارون بر این باور است که ویژگی های خاص محیط کارآفرینی (میزان بالای عدم اطمینان، ناشناخته بودن، احساسات و عواطف و فشار زمان) باعث می شود کارآفرینان هنگام تصمیم گیری جهت گیری های خاصی از خود نشان دهند.

عمده ترین جهت گیریها عبارتند از:


تفکر غیر واقعی: تأثیر تصویرپردازی از آنچه در آینده رخ خواهد داد. القای احساسات: تأثیر حالت عاطفی فرد بر تصمیم ها و قضاوتها رویکرد استناد: گرایش به نسبت دادن نتایج مختلف به دلایل داخلی یا خارجی.
اشتباه در برنامه ریزی: گرایش شدید به تخمین کم زمان برای تکمیل پروژه یا کاری که باید در یک زمان خاص انجام شود. خود توجیهی: گرایش به توجیه تصمیم های قبلی حتی اگر به نتایج نامطلوبی منجر شده باشند.

نظریه های تصمیم گیری و انتخاب منطقی، چنین گرایش هایی را مصداقی از خطاهای تصمیم گیری می داند. به عبارت دیگر از این دیدگاه تعصبات ابتکاری –     شناختی رفتارهای غیر منطقی و غیر قابل پیش بینی اند که به افزایش پافشاری کارآفرین منجر می شوند.

به اعتقاد نظریه پردازان این عرصه تعصبات ابتکاری شناختی باعث می شوند که کارآفرینان به جای پایان دادن به یک پروژه در حال شکست، سرمایه گذاری خود را ادامه دهند که این خود یکی از خطاهای شناختی در تصمیم گیری است.

نظریه پردازانی همچون گاگلیو معتقدند که جهت گیری ذهنی کارآفرینان در واقع شبیه سازیهای ذهنی یا تفکراتی غیر معمول و به تعبیر روز (1997) تفکر به شیوه ای خلاف حقایق هستند که کارآفرینان گرایش زیادی به آن دارند.

شبیه سازیهای ذهنی در مطالعات سانا (2000) این گونه تعبیر شده است:

ساختارهای تقلیدی –  شناختی که یک یا مجموعه ای از رویدادها را بر اساس سلسله مراتب علی و وابسته به هم شکل می بخشند.

گاگلیو به این باور رسید که شبیه سازی و تفکر غیر معمول راهکارهای ابتکاری مفیدی هستند که به کارآفرینان در کنترل آینده ناشناخته و شکل دادن به نتایج مطلوب کمک می کنند.

با وجود نقش مهم شبیه سازی ذهنی در تفکر کارآفرینانه مطالعات اخیر این نکته مهم را آشکار نمود که استفاده از تعصبات ابتکاری شناختی در تصمیم گیری یک رفتار شناختی طبیعی است، اما کارآفرینان در به کارگیری آنها رفتار متنوعی از خود نشان می دهند.

مطابق یافته ها تعصبات ابتکاری شناختی کارآفرینان تازه کار در حد حدس و گمان است، در حالی که تصمیم های مبتنی بر راهکارهای ابتکاری که خبرگان و افراد با تجربه اتخاذ می کنند، اغلب مناسب تر و دقیق ترند.

در کل افراد تازه کار و افراد با تجربه در تفسیر و پردازش اطلاعات با یکدیگر متفاوت اند و افراد با تجربه مسائل را سریعتر و با خطای کمتری حل می کنند.
البته قابل توجه است که هیچ تصمیمی را نمی توان به طور کلی خوب یا بد دانست. بلکه مهم مناسب بودن یا نبودن تصمیم هاست که به مهارت و تجربه فرد تصمیم گیرنده در زمینه تصمیم بستگی دارد. فرد با تجربه می تواند از هنجارهای معمول و تصمیم گیریهای منطقی رها شده به تصمیم های مناسب دست یابد.

 

تعصبات ابتکاری شناختی

اغلب برای ساده سازی فرایند تصمیم گیری به کار می روند و حتی اگر تصمیم گیران بسیار مجرب این تعصبات را بکار گیرند (همان کاری که افراد با تجربه انجام می دهند) ممکن است بخش قابل توجهی از اطلاعات نادیده گرفته شده، به اتخاذ تصمیم هایی منجر گردد که معمولاً خوب (مناسب) هستند، اما بهینه نمی باشند.

به اعتقاد تاد و گیگرنزر (2003) تعصبات ابتکاری –    شناختی راهبردهای عمومی شناختی نیستند، بلکه برای یک وظیفه خاص طراحی شده اند. بدیهی است که برخی از موقعیت های تصمیم نیازمند به کارگیری تعصبات ابتکاری –  شناختی هستند که باید از قبل آموخته شوند.

ساراسواتی (2001 و 2008) بیان می کند که تفکر احساسی و منطقی هر دو با هم بخش درونی و جدایی ناپذیری از استدلال های انسانها را تشکیل می دهند. بر اساس مطالعات گوستافسون (2006) ارتباط میان شناخت یک موقعیت و به کارگیری تعصبات ابتکاری شناختی با توجه به تجربه و موقعیت کارآفرین متفاوت بوده و می تواند به نتایج زیر منجر گردد:
در شرایط عدم اطمینان کم، هنگامی که کارآفرین به اطلاعات مربوط دسترسی داشته باشد و زمان مورد نیاز برای تصمیم گیری نیز محدود نباشد، تصمیم ها با تحلیل منطقی اتخاذ می شوند.
در شرایط عدم اطمینان بالا، هنگامی که اطلاعات اندک و غیر قابل اتکا بوده، محیط از پویایی بالا و همچنین زمان تصمیم گیری از محدودیت برخوردار است، تصمیم های مناسب به واسطه به کارگیری فنون غیر منطقی، راهکارهای ابتکاری یا قضاوت های شهودی اتخاذ می شوند.

کارآفرینان با تجربه
تصمیم گیرهای ابتکار ی کارآفرینانه
تصمیم گیرهای ابتکار ی

قادرند ماهیت تصمیم خود را تشخیص داده، تا حد زیادی روشهای تصمیم گیری خود را با ماهیت آن تصمیم تطبیق دهند. این بدان معناست که مهارت تصمیم گیری کارآفرینان به میزان تطبیق رفتار آنها با تجربه شخصی شان بستگی دارد.

کارآفرینان با تجربه با استفاده از تجزیه و تحلیل ها راهکارهای ابتکاری و شهود تصمیم های خود را اتخاذ می کنند و شناخت خود را با نیازمندی های محیط تصمیم تطبیق می دهند. در حالی که کارآفرینان تازه کار بدون در نظر گرفتن ماهیت و شرایط تصمیم با به کارگیری روش های تحلیلی تصمیم  می گیرند.

کارآفرینان به نوعی می توانند از فرایند شناختی در ارزیابی و بهره برداری از فرصت ها استفاده نمایند. برخی اعتقاد دارند که شناخت کارآفرینانه یک تفکر سناریویی و چند عاملی و روش های ابتکاری میانبرهای شناختی هستند.

بریانت (2006) در مطالعه خود به پنج روش ابتکاری دست یافت که کارآفرینان در خصوص فرصتها  از آنها بهره می برند.

به اعتقاد وی راهکارهای تصمیم گیری ابتکاری برای تشخیص یا بهره برداری از فرصت ها عبارتند از:

تناسب با راهبرد هسته ای کسب و کار
شناخت بازار
اعتماد به طرف دیگر
اعت