ان ال پی چیست
امروزه روشهای متعددی در مباحث تعالی فردی و روانشناسی بکار گرفته میشود. یکی از این علوم، برنامه ریزی عصبی کلامی یا ان ال پی است. ما قصد داریم مقدمه و اصول و کاربردهای آن در دستیابی به اهداف و… را برای شما بیان کنیم، با ما همراه باشید.
تعریف جامع ان ال پی
برنامهریزی عصبی زبانی یا برنامهریزی به زبان عصبی، رویکردی منظم است که هدف از آن افزایش اثر بخشی فردی است. اصل اساسی در برنامهریزی عصبی زبانی این است که افراد به شیوههای خاص خود در مورد جهان فکر میکنند. آن را میبینند، میشنوند، لمس میکنند و میفهمند. برنامهریزی عصبی زبانی با ساختار تفکر و قالبهای فکری سرو کار دارد و نه افکار خاصی که در ذهن وجود دارد.
در واقع برنامهریزی عصبی زبانی با ایجاد برنامهریزی مجدد ذهن از طریق ایجاد مسیر عصبی جدید، قصد دارد رویکرد متفاوتی را در زندگی فراهم آورد. انسانها از طریق تصاویر و فیلترهای ذهنی به تفسیر وقایع اطراف میپردازند. این فیلترها در ان ال پی به «نقشه ذهنی» شناخته میشود و بنا به شخصیت و باورهای افراد میتواند متفاوت باشد. با توجه به یکی از پیش فرضهای ان ال پی وجود نقشه نشانگر سرزمین نیست، پس هر یک از انسانها نقشه ذهنی خود را دارند و برای درک دیدگاه آنان و برقراری ارتباط مؤثر، باید به نقشه ذهنی افراد احترام گذاشت.
برنامهریزی عصبی زبانی با الگوبرداری از انسانهای موفق و شناخت عملکرد دستگاههای ذهنی و مغزی انسان، مهارتهای کاربردی و مؤثری را در بهبود روش فکر کردن و زندگی کردن معرفی کردهاست، بهویژه این یافتهها، بیشتر با مطالعات حرکات چشم و رابطهٔ آن با عملکرد مغزی و ذهنی مرتبط بودهاست. اینکه مردم در زمان فعالیتهایی مانند یادگیری و فکر کردن، به چه نقاطی نگاه میکنند و حرکات چشم آنها به چه صورت است و رابطهٔ آن با بخشهای مختلفی از مغز چگونه است که البته همهٔ این موارد بستگی دارد به کشف اطلاعاتی که از فرایندهای فکری دیگران به دست میآورید که بنابر باور NLPها سر نخ این اطلاعات، در حرکات چشم است.
برنامهریزی عصبی زبانی یا ان ال پی، به انسان دربارهٔ کارایی مغز می آموزد و این که چگونه با استفاده از الگوهای موفق جهان بیرون، زندگی خود را با کیفیت بهتر شکل دهند. این دانش، کاربردهای بسیار متنوعی دارد و بهرهگیری از آن به شغل و حرفه هر فرد بستگی دارد. همچنین در بسیاری از موارد به ما کمک میکند تا از محدودیتهای فردی رهایی یابیم و با واقعیات بیشتر مأنوس شویم. با آموختن این علم میتوان بیشتر در سطوح ناخودآگاه تغییراتی ایجاد کرد تا در راستای این تغییر و تحول، زندگی ما نیز به راحتی دستخوش تغییر قرار گیرد. همچنین برنامهریزی عصبی زبانی به شما این اجازه را میدهد که دقیقاً تعیین کنید که کدام تغییر و تحولات ذهنی لازمند تا نتیجهای تحقق یابد.
تاریخچه ان ال پی
جان گریندر و ریچارد بندلر پایه گذاران اصلی NLP هستند که با بررسی فعالیتهای «میلتون اریکسون» – هیپنوتیزور معروف و نابغه امریکایی و همچنین بررسی روشهای کسب موفقیت بازرگانان بزرگ، «ویرجینیا ساتیر» که برای نخستین بار خانواده درمانی را در سطح جهان انجام می داد و «فریتز پرلز»، مبتکر روانشناسی گشتالت به این نتیجه رسیدند که ” انسان پیوسته در حال برنامهریزی شدن برای زندگی اش است و این برنامهریزی را ضمیر ناخودآگاه وی انجام می دهد و موفقیت یا عدم موفقیت در هر کاری را خود فرد برای خودش برنامهریزی میکند و با ایجاد و بهکارگیری سیستمهای خاصی میتوان این برنامهریزی را به سمتی که مایل است، تغییر دهد”.
بنابراین در دهه هفتاد میلادی بود که ان ال پی شکل گرفت و بنیانگذاران آن، «ریچارد بندلر» و «جان گریندر» بودند؛ البته از آن جایی که برنامهریزی عصبی زبانی شامل ابزار گوناگونی برای تغییر در رفتار است و اشخاص دیگری همچون: «رابرت دیلتز»، «تاد جیمز»، استفان گلیگان، لسلی کامرون بندلر، استیو کونرا، دیوید گوردون، جودیت دولوزیر و … هر کدام با نوآوریهای خود نیز به نوعی به قوی تر شدن ان ال پی که امروزه دارای بیش از ۳۰۰ تکنیک برای تغییر در رفتار است، کمک کردند. برنامهریزی عصبی زبانی در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ میلادی با کمک رابرت دیلتز، فرم استاندارد گرفت و در طول سالهای دهه ۸۰ دسته بندی شد تا بتوان آن را به صورت یک رشته تحصیلی به علاقهمندان معرفی کرد و در اختیار آنان قرار داد.
مبنای نامگذاری ان ال پی
و اما ان ال پی از ۳ واژه لاتین Neuro Linguistic Programing تشکیل شده که به برنامه ریزی عصبی زبانی معنی شده که در اختصار به آن ان ال پی به آن گفته میشود. اما در اینجا لازم میدانم تعریفی از تک تک این وازه های لاتین اشاره ای داشته باشم.
Neuro (عصبی): که به سیستم عصبی انسان اشاره دارد. به این معنی که ما هر اطلاعاتی را که در اطرافمان جذب میکنیم از طریق حواس ۵ گانه که شامل حواس بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه میباشد. همچنین در مورد خیالپردازی ها و رویاپردازی ها هم از طریق همین حواس ۵ گانه عمل میکنیم. در این فرایند که چه به صورت آگاهانه و چه به صورت ناآگاهانه میباشد، سیستم عصبیتان به جهت درک جهان پیرامونتان به فعالیت وا داشته میشود. این سیستم عصبی به نوبه خود بر تمام فیزیولوژی بدنتان مثل نفس کشیدن، حرکات مختلف و حالات کلی بدن و غیره و همچنین بر احساسات شما تاثیر میگذارد.
Linguistic (زبانی): به شیوه استفاده از زبان و نوع گفتار ما اشاره دارد. به نوعی به شیوه ای که افراد در انتقال تجارب و درک و احساسات خودشان با خود و در ارتباط با دیگران به کار میبرند، اشاره میکند و معمولا افراد در انتقال این تجارب و احساسات، روش های منحصر به فرد خود را دارند که ناشی از نحوه نگرش آنها و نوع دید آنها به همه چیز میباشد.
Programing (برنامه ریزی): برنامه به این علت که به صورت یک سری عملیات با یک نظم مشخص برای رسیدن به یک هدف معینی انجام میپذیرد. دقیقا مثل کامپیوتر، با این تفاوت که مربوط به مغز انسان میباشد.
اهداف ان ال پی
ان ال پی اهداف متنوعی را دنبال میکند ولی در اینجا به چند مورد آن اشاره ای خواهیم کرد.
۱- بتوانیم جسم و روح خود را به یک هماهنگی منظم برسانیم تا به یک آرامش و صلح درونی دست یابیم.
۲- به ما این اطمینان را میدهد که تمام ابزارها و توانمندی ها درون خود ما وجود دارد، کافی است ما آنها را کشف کنیم و برای رسیدن به خواست ها و اهدافمان به کار بگیریم.
۳- در ان ال پی نتیجه کاری که ما انجام میدهیم بسیار مهم است.
۴- این که با شناختی که از خود و دیگران پیدا میکنیم در مورد دیگران قضاوت ننماییم.
۵- به ما کمک میکند که سفر زندگی مان را با کم ترین هزینه، کوتاه ترین زمان و بهترین نتیجه دلخواه برای خود رقم بزنیم.
فواید ان ال پی
ان ال پی فواید بسیار زیادی را با خود به همراه دارد که در اینجا به تعدادی از این فواید اشاره ای خواهیم کرد.
۱- برقراری ارتباط موثر با دیگران.
۲- افزایش مهارت اشخاص در متقاعد کردن دیگران.
۳- بالا بردن اعتماد به نفس و عزت نفس.
۴- استفاده از اصل تمرکز با توجه به توانمندی ها در رسیدن به اهداف.
۵- داشتن کنترل در زمان بروز احساسات و هیجانات درونی.
۶- هم سویی ارزش ها با باورها تا به آنچه میخواهیم بدون مقاومت های درونی دست پیدا کنیم.
۷- ایجاد عادت های مثبت و مفید و ترک عادت های غلط.
۸- دست یافتن به اهدافی که زمانی دستیابی به آنها را غیر ممکن میدانستیم.
۹- استفاده از ذهن خلاق جهت دستیابی به راه حل های و ایده های جدید.
۱۰- دست یافتن به مهارت ها و تکنیک هایی که همیشه داشتن آن ها را محال میدانستیم.
۱۱- لذت بردن از کلیه نعمت های زندگی و قدر دانستن آنها.
۱۲- داشتن و رفتن به سوی زندگی هدفمند.
۱۳- بالا بردن سطح بهره وری و کارایی.
اصول ان ال پی
۱- افراد بر اساس نقشه های ذهنی خود واکنش نشان میدهند.
۲- در پس هر رفتار، یک نیت مثبتی نهفته است.
۳- شکست وجود ندارد، بلکه این بازخوردهاست که متفاوت است.
۴- معنای یک ارتباط در واکنشی نهفته است، که از طرف مقابل دریافت میکنید.
۵- شما نمیتوانید که ارتباط برقرار نکنید، به این دلیل که انسان موجودی اجتماعی است.
۶- انسانها همه منابع و ابزارهای مورد نیاز را برای رسیدن به خواسته های خود دارند.
۷- اگر کاری که انجام میدهید بی نتیجه بود، کار دیگری را انجام دهید.
۸- در هر سیستمی کسی کنترل اصلی آن را برعهده دارد که انعطاف پذیری بیشتری از خود نشان دهد.
۹- انسان حق انتخاب دارد.
پیش فرض های ان ال پی
هر مکتب و علمی دارای پیش فرض هایی است که ستون فقرات آنرا تشکیل میدهد. در ان ال پی نیز این اصول، پایه های اصلی و فکری پدیدآورندگان آن بوده است.
۱- وجود نقشه نشانگر همان سرزمین نیست: شاید اصلی ترین پیش فرض در این جمله خلاصه شده باشد. به تعبیر ریچارد بندلر هر یک از انسانها از پشت عینک به جهان و وقایع نگاه می کنند و از این طریق نقشه ذهنی آنها شکل می گیرد. ما هیچگاه نمی توانیم مدعی باشیم که درک درستی از دنیا پیدا کرده ایم. ما واقعیت های اطراف را باتوجه به نقشه ذهنی خود می سنجیم.
۲- تمام انسانها منابع کافی برای تغییر را دارند: برخی افراد موفقیت را امری ذاتی و منحصر بفرد می دانند و بهانه های زیادی برای تلاش نکردن دارند. ان ال پی معتقد است انسانها همانند کامپیوتر هستند، در واقع همه ما سخت افزارهای مورد نیاز (منابع) را داریم فقط باید برنامه ریزی (نرم افزار) مورد نظر را اعمال کنیم.
۳- اگر کسی میتواند کاری را انجام دهد، شما هم می توانید: این پیش فرض بیان می کند تمام انسانها دارای سیستم عصبی یکسان هستند و طبق اصول مدل برداری اگر کسی میتواند در فعالیتی موفق باشد، شما هم می توانید. از تکنیک الگو برداری از انسانهای موفق بعنوان قلب ان ال پی یاد می شود و این پیام را به ما می دهد که با اصول ان ال پی میتوان به نتایجی مشابه الگوی خود رسید.
۴- ما نمی توانیم ارتباط برقرار نکنیم: همانطور که خورشید نمی تواند نور خود را ساطع نکند، ما هم نمی توانیم ارتباط برقرار نکنیم. با هر یک از حرکات بدن و صورت و هر کلمه ای که میگوییم، پیامی به مخاطب ارسال می کنیم. از این رو باید تلاش کنیم این پیام هایی که بصورت ناخودآگاه ارسال می کنیم را کنترل کنیم.
۵- هر رفتاری دارای نیت مثبت و سازنده است: پذیرش این پیش فرض ان ال پی برای برخی افراد سخت است. آنها می گویند مگر می شود یک رفتار یا عادت نامطلوب مانند ترس، وسواس، خشونت، ترس از ارتفاع و… نیت سازنده باشد؟ در جواب باید گفت ضمیر ناخودآگاه هر فرد طوری طراحی شده است که پیام های خود را از طریق بیماری و دردهای مختلف نشان میدهد. حال فرض کنید اگر شما دچار پوسیدگی دندان شده اید و هیچ دردی نداشته باشید، پس از مدتی بدلیل عدم درمان آن آسیب های جبران ناپذیری خواهِد دید. همچنین اگر از ارتفاع ترسی نداشته باشید، شاید دچار سقوط شوید. از اینرو هر یک از رفتارهای به ظاهر ناخوب ما حامل پیام های سازنده هستند. پس از این تلاش کنید به دردها و رنج های زندگی به دید دیگر نگاه کنید زیرا: رنجها و دردها حرف های مفیدی برای گفتن دارند.
۶- شکست وجود ندارد، تنها نتایج فرق می کنند: انسانها در موقعیت های مختلف نتایجی کسب میکنند که اگر مطابق میل و خواسته آنها نباشد تز آن بعنوان شکست یاد میکنند. اما رویکرد ان ال پی به گونه ای است که انسانها یا موفق می شوند یا تجربه میکنند. پس شکست وجود ندارد و نتایج متفاوت بدست می آید.
۷- روان و بدن واحد هستند و بر روی یکدیگر تاثیر می گذارند: لحظاتی که خیلی ناراحت هستید، به زبان بدن و فرم اندام خود دقت کنید، خواهید دید سر رو پایین است و اطرافیان متوجه احساسات شما خواهند شد. از این رو ذهن میتواند بر روی زبان بدن ما تاثیر بگذارد. از طرف دیگر اگر وانمود بکنید که خوشحال هستید و فقط ۲ دقیقه بتوانید ادامه دهید، خواهید دید ذهن شما این پیام را دریافت می کند که شاد باشد.
۸- برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد: اگر فکر می کنید که برخی مشکلات لاینحل هستند، در افکار خود تجدید نظر کنید.
۹- معیار کیفیت هر ارتباط، پاسخ مخاطب به آن است: اگر می خواهید بدانید که کیفیت ارتباطی شما با اطرافیان به چه شکل است، به پاسخ و واکنش آنان توجه کنید. خواهید دید برداشت ما از یک رابطه خوب بااطرافین فرق دارد.
۱۰- اگر کاری که انجام میدهید نتیجه نداد، روش دیگری را امتحان کنید: این پیش فرض به اصل انعطاف پذیری اشاره دارد. لطفا بر روی یک روش خاص پافشاری نکنید و راههای دیگر را امتحان کنید.
هفت قانون طلایی ان ال پی برای موفقیت
بیایید با شاد بودن زندگی زیباتری را سهیم باشیم، در حالی که کارهایی هم هست که برای شادتر بودن، هیچ وقت و در هیچ شرایطی نباید از برنامه زندگی ما حذف شود.
۱- قانون اعتقادات
به هر چیز که اعتقاد داشته باشید چه درست چه نادرست، بر قسمت نیمه هوشیار ذهن تأثیر می گذارد و با دقتی حیرت آور به عینیت در می آید. هر امر باید ابتدا در غالب اعتقاد درآید تا به آن عمل شود.
۲- قانون انتظارات
هر آنچه که انتظارش را می کشید به سرتان می آید. مثلاً اگر انتظار یک زندگی خوب و موفق را می کشید، همان را خواهید داشت و برعکس. پس اگر هر عملی که انجام دهید از آن انتظار مثبت داشته باشید، نتیجه مثبت خواهید گرفت. حتماً تأثیر این قانون را در زندگی روزمره زیاد دیده اید. سعی کنید در ایام تابستان، کتاب های علمی و کتاب های مربوط به رشته تحصیلی یا شغلی را که دوست دارید بخوانید و اطلاعات عمومی قوی در هر زمینه ای (مخصوصا در زمینه های مورد علاقه تان) داشته باشید چون بعد از یک انتظار کوتاه و در یک چشم به هم زدن باید خود را برای کنکور سال بعد آماده کنید.
۳- قانون جاذبه
منفی ها، منفی ها را جذب می کنند و مثبت ها، مثبت ها را. افراد با ذهنیت منفی، اشخاص منفی را جذب می کنند و برعکس، افراد با ذهنیت مثبت، اشخاص پر انرژی و مثبت اندیش را.
۴- قانون جانشینی
ذهن نیمه هوشیار در یک لحظه می تواند فقط به یک وجه از قضیه فکر کند (مثبت یا منفی). یعنی زمانی که می خواهیم به جنبه مثبت کاری فکر کنیم قادر نیستیم در همان لحظه جوانب منفی آن را هم بسنجیم. مگر آنکه جنبه منفی جانشین وجه مثبت شود.
۵- قانون کارما
آدمی تنها آنچه را که می دهد باز می ستاند. بازی زندگی، بازی بومرنگ هاست. پندار و کردار و گفتار انسان دیر یا زود با دقتی حیرت انگیز به خود او باز می گردد. کارما واژه ای است سانسکریت به معنای «بازگشت». آنچه که آدمی بکارد، همان را درو خواهد کرد. بسیاری از مردم از این واقعیت غافلند که هدیه دادن نوعی سرمایه گذاری است و اندوختن از سر حرص و احتکار جز تنگ دستی عاقبتی ندارد.
۶- قانون بخشایش
این قانون می گوید خطا های خود و دیگران را فراموش کنید و ببخشید. فراموش کردن خطاهای خود این حسن را دارد که تصویر ذهنی شخص از خود، مخدوش نمی شود. هر اندیشه خشک و محدود کننده ای مثل مقصر دانستن خود، یا کینه و ناراحتی داشتن از دیگران بر ذهن نیمه هوشیار اثر گذاشته، مانع پیشرفت می شود. سعی کنید آنچه را که می آموزید به دیگران هم یاد بدهید. این کار تأثیر بسیار زیادی در یادگیری شما دارد. (علاوه بر آنکه به دوستانتان هم کمک کرده اید.)
۷- قانون پرهیز از تردید و هراس
جز تردید و هراس هیچ چیز نمی تواند میان انسان و آرمان هایش فاصله ایجاد کند. اگر انسان بدون دلهره، برای تحقق آرزو هایش تلاش کند، بی درنگ برآورده خواهد شد. ترس، دشمن بزرگ بشر است. ترس از تنگدستی، ترس از بدبختی، ترس از شکست، ترس از بیماری، ترس از دست دادن و…
چکیده
برنامهریزی عصبی زبانی (Neuro-linguistic programming و مخفف NLP)، یک رویکرد ارتباطی، رشد فردی و یک روش رواندرمانگری است که توسط «ریچارد بندلر» و «جان گریندر» در سال ۱۹۷۰ و در کالیفرنیای آمریکا، ایجاد شد. ایجادکنندگان این رویکرد، مدعی بودند که بین فرایندهای عصبی؛ پردازشهای زبانی؛ و الگوهای رفتاری، ارتباطی وجود دارد که میتواند از طریق تجربه؛ «برنامهریزی» کرد و آنها را یادگرفت و به این روش از این رویکرد برای هدف ویژهای در زندگی، بهره گرفت و حتی به این طریق بتوان مسیر زندگی را تغییر داد. امیدواریم از این مقاله نیز بهره کافی را برده باشید.